صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بازار پر رونق کتاب‌ های «انگیزشی»

بازار  پر   رونق کتاب‌ های «انگیزشی» نویسنده:حسین معرفت

امروزه یکی از پرخوانندهترین ژانرها، کتابهایی در عرصهی «موفقیت» و «کسب ثروت» است. آیا این کتابها میتواند در رسیدن به این اهداف کمک کند؟علت پرطرفداربودن چنین کتابهایی چه بوده میتواند؟
عنوانهای چون «موفقیت در یکقدمی» و «راز ثروت» مربوط به کتابهایی اند که هرجا به آسانی قابل دسترس است. در کابل میتوان سروکلهی این کتابها را همهجا دید؛ از کتابفروشیهای بزرگ تا قرطاسیهفروشیهای کوچک و تا بالای کراچیهای کتاب در مسیر پیادهروها، نزدیکی چهارراهیها و دیگر مکانهای شلوغ و پررفتوآمد. حضور گستردهی این کتابها دلیل واضحی دارد: این کتابها پرفروش اند. همینطور در بیشتر لیستهای «کتابهای مورد علاقه/ خواندهشده»ی که کاربران فیسبوک در صفحهی خود مینویسند، بهراحتی میشود چند عنوان از این کتابها را سراغ گرفت. نشانهی دیگر از میزان استقبال این کتابها، بهخصوص در میان جوانان، به آسانی در کتابفروشیها قابل ملاحظه است؛ شخصا بارها زمان انتخاب کتاب برای خرید و توقف چنددقیقهای در کتابفروشی، دیدهام که چندین مورد خرید این کتابها یا پرسش در مورد آنها وجود داشته است. همهی اینها، بیانگر استقبال گستردهایست که در جامعه از این کتابها صورت میگیرد.
اقبال بلند این کتابها تنها مربوط به جامعهی ما نیست. در دیگر کشورها نیز بساط پهنی دارد. تیراژ بلند این کتابها در کشورهایی چون ایالات متحده امریکا نشان میدهد که این دلبستگی محدود به جامعهی ما نیست. در ایران این کتابها دومین ژانر پرطرفدار است.
علم روانشناسی که در آن سعی میشود تا از طریق روشهای علمی رفتار و فرایندهای ذهنی مورد مطالعه قرار گیرد، برای بیشتر مردم یک علم جذاب است. اطلاعات بهدستآمده از این مطالعات که موضوعات چون احساس، ادراک، اندیشه، هوش، شخصیت، هیجان و انگیزش، حافظه و… را در بر میگیرد، از سویی، برای بیشتر انسانها قابلفهمتر از دادههای دیگر علوم اند و از سویی هم پیوند نزدیکتری با دغدغهها و زندگی روزمرهی شان دارند. دانستن در مورد مباحث این علم، کنجکاوی برانگیز است و همچنان میتواند در زندگی عملی انسانها تاثیرگذار و کمککننده باشد. برای کسیکه در سخنرانی پیش روی یک جمع دچار استرس و کمجرأتی میشود، شناخت عوامل و پسزمینههای کمجرأتی و کمبود اعتمادبهنفس میتواند در حل این مشکل کمک کند. یا مثلا مسایل مربوط به آموزش و پرورش نهتنها به معلمان مربوط است و برای آموزنده میتواند راهگشا باشد، بلکه برای والدین نیز اهمیت زیادی دارد.
مسألهی این نوشتار این است که آیا کتابهای چون «موفقیت نامحدود در 20 روز»، «راز ثروت» و ... میتواند در کسب موفقیت و رسیدن به ثروت کمک کند؟ آیا خواندن این کتابها و نظیر آنها میتواند در گشودن گرههای زندگی موثر باشد؟ همینطور، آیا محتوای این کتابها علمی است؟ به بیان دیگر، آیا این کتابها مربوط علم روانشناسی میشود؟
نسخهی همسان برای آدمهای متفاوت
یکی از ویژگیهای این دسته از کتابها، تعمیم دادن است. برای دستیابی به یک هدف یا حل یک مشکل، توصیههای همسانی برای خوانندگان صورت میگیرد، حال آنکه دنیای هر آدم و مسایل زندگیاش میتواند با دیگران بسیار متفاوت باشد. چه بسا که چنین توصیههای تعمیمی سبب شود تا خواننده از فکرکردن دربارهی مسألهای که با آن روبروست، باز بماند و با اتکا به معلوماتی که از کتاب به دست آورده است اما نسبتی با واقعیت زندگیاش ندارد، به یک نسخهی کذایی دل خوش کند و به شناخت مسایل و موقعیتش نایل نشود.
نکتهی دیگر، ادعای تغییر در زمان کوتاه است؛ مثلا «موفقیت نامحدود در 20 روز»! در حالیکه تغییر یک فرایند زمانبر و تدریجی است. بعید به نظر میرسد که در زمان بسیار کوتاه بتوان به تغییرات بزرگی دست یافت. این موضوع میتواند گمراهکننده باشد و امید کاذبی در خواننده ایجاد کند. امید کاذب بدون شک زودگذر است و ممکن است بهزودی جای خود را به ناامیدی و دلسردی بیشتری بدهد.
چرا این کتابها خوانندگان زیادی دارند؟
زبان «کتابهای زرد» ساده و عام‌‌فهم است. موضوعی که در جذب خوانندگان بیشتر بیتاثیر نیست. از سوییهم –احتمالا- رویای موفقیت سریع و رسیدن یک شبه به ثروت، شغل خوب و دیگر اهداف ارتقاطلبانه سبب میشود که آدمها سراغ چنین کتابهایی بروند. ضعف تفکر انتقادی باعث میشود که به مطالب این کتابها ایمانگونه باور پیدا کنند. این موضوع را میشود در تعصب خاصی که برخی از خوانندگان این کتابها در دفاع از محتوای آنها به خرج میدهند، درک کرد. از آنجاییکه این کتابها توصیفات سادهانگارانهای را ارائه میدهد و موضوعات مثبت و نکتههایی را بیان میکند که به نظر قطعی میآیند و شبه اطمینانی را به افراد القا میکند، مورد استقبال زیاد قرار میگیرند.
آیا دادههای این کتابها علمی اند؟
این کتابها تحت عنوان «کتابهای روانشناسی زرد» دستهبندی میشوند و از نظر روانشناسان قابل تایید نیستند. دکتر وحیده وطنخواه، روانشناس و عضو انجمن روانشناسی ایران در مصاحبه با روزنامهی شهروند میگوید «نویسندگان این کتابها عموما روانشناس نیستند. تحصیلاتشان در رشتههای دیگر است و آنچه مطرح میکنند بیشتر مباحثی شبهروانشناسی هستند. سمینارها یا کارگاههایی را هم برگزار میکنند که شرکتکنندگان با شرکت در آنها به شکل مقطعی احساس آرامش و شادی میکنند؛ اما بعد از چند روز، اوضاع آنها دوباره به روال سابق برمیگردد. کتابهای این گروه هم به همین شکل است. تأثیرات کوتاهمدت دارد؛ اما بدترین تأثیر این نوع کتابها این است که عوام فکر میکنند روانشناسی همین است و چون تأثیر روانشناسی زرد کوتاه و گذراست، به این نتیجه میرسند که پس روانشناسی نتیجهای ندارد. مثلا مراجعه میکنند و میگویند: «من کلی هم کتاب خوندم ولی هیچ نتیجهای نداشت!» چرا؟ چون نمیدانند چه کتابهایی را به اسم روانشناسی خواندهاند. درواقع تأثیر مخرب این نوع کتابها، تخریب نگرش آنها نسبت به روانشناسی است.»