صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ویرانگری زبان در معارف

ویرانگری زبان در معارف محمد باقریان

وزارت معارف، پایه و بنیاد نظام آموزشوپرورش است؛ بنابراین رسالت بسیار مهم و اساسی در برابرجامعه، به ویژه دانشآموزان دارد. وزارت معارف مسوولیت دارد که زمینهی آموزش درست و پرورش مناسب را برای هزاران کودک این سرزمین فراهم کند. به اساس همین رسالت مهم وزارت معارف، توقع و انتظار این است که باید در همه زمینهها، نقش و کارکرد درست و تأثیرگذار داشته باشد، به ویژه در نامگذاری نهادهای مربوط به معارف و کاربرد زبان.
یکی از مهمترین هدفهای نظام آموزش و پرورش، انتقال میراث فرهنگی است. به عبارت دیگر اینکه هر آنچه که از گذشته دور تا به امروز به عنوان میراث فرهنگ خلق شده و به جا مانده، توسط آموزش و پرورش به نسلهای دیگر آموزش و انتقال داده شود. زبان، یکی از کلیدیترین بخشهای فرهنگ است؛ بنابر این آموزش درست زبان به عنوان یکی از میراثهای فرهنگی، مسوولیت جدی نظام آموزش و پرورش است. از این جهت بایسته است که در مورد آموزش و کاربرد زبان توجه جدی و اساسی در وزارت معارف صورت بگیرد؛ چون وزارت معارف یکی از پایههای اساسی نظام تعلیم و تربیت است.
به نظر میرسد که وزارت معارف، نه تنها در قسمت آموزش درست زبان، توجه جدی ندارد؛ بلکه در مواردی بسیار زیاد باعث آسیب زدن و ویرانگری زبان هم شده. البته ممکن این ویرانگری زبان به گونه نادانسته و ناخواسته باشد؛ اما برای نهاد معارف این گونه کوتاهی در مورد کاربرد و آموزش زبان نه قابل توجیه است و نه قابل چشمپوشی و بخشش؛ به دلیل اینکه یکی از مسوولیتهای اساسی این نهاد، آموزش و کاربرد درست زبان است. این نهاد باید الگو باشد برای نهادها و بخشهای دیگر. وقتی که آسیب بسیار گسترده به صورت خواسته و ناخواسته از طرف این نهاد به زبان وارد میشود، از نهادهای دیگر که هیچ توقعی نمیرود. به صورت مشخص من به چند مورد از ویرانگری زبان در نهاد معارف اشاره میکنم:
1ـ کاربرد وافر و گسترده پسوندهای جمع عربی به جای پسوندهای جمع فارسی دری در بسیاری از سندها، مکتوب و حتی کتابهای که توسط این وزارت گردآوری و تهیه میگردد. به صورت نمونه شما مفردات زبان و ادبیات را که در بخش نصاب وزارت معارف آماده شده، اگر یک نگاه بسیار سرسری و گذرا کنید، حضور چشمگیر پسوندهای جمع عربی را صفحه به صفحه احساس میکنید. به صورت نمونه واژگان استدلالات، مغالطات، جداول، نظرات، مکاتب، کُتب، صنوف، تجربیات، اشارات، مقالات، روایات، ضمایر، مولفین، مضامین، اشعار، دروس، متون، مسوولین و... بسیار زیاد در این مفردات آمده است. در حالیکه این سند، پایه برنامهریزی درسی زبان و ادبیات است. همهی این واژگان را ببنید که با کدام پسوند زبان فارسی دری جمع بسته شده است(؟!) بدون استثناء در همهی شان پسوندهای جمع عربی به کار رفته است. در صورتیکه بسیار راحت میتوانیم این واژگان را با پسوندهای جمع زبان فارسی دری، جمع بسته کنیم. میتوان واژگان بالا را به شکل مقالهها، روایتها، ضمیرها، مولفان، مضمونها، شعرها، درسها، متنها، مسوولان، دلیلها، غلطها، جدولها، کتابها، صنفها، تجربهها، اشارهها و مکتبها نوشت. البته واژگان بالا یک نمونه بسیار محدود و کوچک است؛ اگر قرار باشد سند و مکتوب و کتابهای دیگر را که توسط نهاد معارف تهیه شده، نیز بررسی کنیم، باهمین وضعیت روبهرو هستیم. پسوندهای جمع «ها»، «آن»، «گان»، «وان» و «یان» از عهدهی جمع بستن بسیاری از واژگان عربییی رایج در زبان فارسی دری، هم بر میآید. چرا در متن که با رسمالخط زبان فارسی دری نوشته میشود و مخاطبانش هم گویشوران زبان فارسی دری است، به جای پسوند جمع فارسی دری، از پسوندهای جمع عربی استفاده کنیم؟ آن هم توسط نهاد که مسوولیتش انتقال میراث فرهنگی و آموزش درست زبان است. به عبارت دیگر اینکه پسوندهای جمع «ها» و «آن»  زبان فارسی دری چه مشکل دارد که به سراغ پسوندهای جمع «آت»، «یون» و «ین» عربی میرویم. حتی اگر این کار از روی سهو و ناخواسته انجام شود، بازهم توجیه پذیر نیست؛ چون وزارت معارف حتی از روی خطا هم نباید دستور زبان خودما را به حاشیه براند و به جایش استفاده نابجا و نادرست پسوندهای جمع عربی را در زبان فارسی دری، به کار ببندد و باعث رواج و نهادینه شدن این اشتباه زبانی شود.
2ـ نامگذاری شماری زیاد از مکتبها در سراسر افغانستان با مشخصههای «اناث»، «نسوان»، «ذکور» وغیره.  به طور مثال «لیسه نسوان ...»، «متوسطه ذکور..»، «لیسه اناث...» در لوحههای سر هر مکتب دیده میشود. این واژگان تنها یک مشخصه یا نام نیست، بلکه رواجدهنده کاربرد این واژگان در زبان فارسی دری و نهادینه سازی آن نیز است. کودکان از روز نخست مکتب شان که با این واژگان مواجه است تا روز که از مکتب فارغ میشوند؛ در نتیجه چنین واژگان در عمق دانش زبانی شان جا میگیرد و نهادینه میشود. سرانجام به جای آموزش واژگان زبان فارسی دری، واژگان زبان عربی را با کاربردهای فارسی دری فرا میگیرند. وزارت معارف به عنوان هسته آموزش و پرورش و سکاندار انتقال میراث فرهنگی، در این بخش نیز مسوولانه عمل نکرده است. به راحتی میتواند به جای این واژگان، واژههای «دخترانه» و «پسرانه» را به کار ببرد. به دلیل که کاربرد نداشته و عام نشده به نظر بعضیها کاربرد «پسرانه» و «دخترانه» شاید نا مناسب بیاید؛ اما چنین نیست. کافیست که این کاربردها عام شود، بعد متوجه میشویم که هیچ مشکلی ندارد. البته این خبر خوش را شنیدهام که وزارت معارف، اقدام به این تغییر کرده است. امیدوارم که این خبر درست باشد.
3ـ رواج بسیار گسترده و همهگیر واژگان که نمایانگر تقسیم بندی برمبنای جنسیت و کاربرد آن در زبان فارسی دری است؛ در حالیکه در زبان فارسی دری، اصلا جنسیت وجود ندارد و من در کتابهای زبان شناسان و دستور نویسان و دیگر پیشگامان زبان و ادبیات فارسی دری چنین چیزی ندیدهام. به شکل بسیار گسترده، در تمام مکتبها و دیگر ادارههای که مربوط به وزارت معارف اند، این تقسیم بندی جنسیتی کاربرد دارد و حتی نهادینه شده است. به صورت مشخص واژگان معلمه، مدیره، آمره، محترمه، رئیسه و برخی واژگان شبیه اینها کاربرد بسیار وسیع دارد. تمام دانشآموزان از محیط مکتب با این کاربردهای اشتباه آشنا میشوند و همهی این واژگان در ذخیره واژگانی شان ذخیره میشوند و باخودشان این غلطهای ویرانگر زبانی را به دانشگاه و هرجای دیگر میبرند و در گفتوگوهای روزانهی شان به کار میگیرند. کاربرد این واژگان به صورت که در بالا آمده، از لحاظ دستور زبان فارسی دری غلط است و نباید در زبان فارسی دری چنین به کار رود. در واژگان، ضمیرها و دیگر اجزای زبان فارسی دری، تمایز جنسیتی مذکر و مونث وجود ندارد. ما حق نداریم که واژگان را با ساختار و کاربرد جنسیتی زبان عربی، وارد زبان فارسی دری کنیم و به کار ببندیم؛ بنابر این واژگان محترم، رئیس، آمر، مدیر برای هردو جنس مذکر و مونث به کار میرود. فرقی نمیکند که آمر، زن است یا مرد. در هر دو صورت کاربرد درستش «آمر» است. هیچ دلیلی وجود ندارد که به آمر زن، «آمره» بگوییم. این کاربرد گذشته از اینکه غلط است، نوعی آسیب زدن به زبان و بیخردی و بیمسوولیتی ما گویندگان هم هست. البته این را میدانم که در تمام ادارهها چنین کاربرد نادرست رواج یافته و به کار میبرند؛ اما کاربردش در نهادهای معارف بسیار بیشتر از نهادهای دیگر است. از طرف دیگر رواج و نهادینه کردن این اشتباه زبانی توسط وزارت معارف اصلا توجیهپذیر و قابل قبول نیست. نهاد معارف مسوولیت دارد که میراث فرهنگی و زبان را درست انتقال دهد و از آلوده کردنش با نادرستیها نگهدارد.
در پایان لازم به یادآوری است که نکات بالا، در ظاهر برای شماری زیادی از بزرگواران خیلی کوچک، پیشپا افتاده، بیاهمیت و حتی بیهوده به نظر میرسد؛ اما یاد ما باشد که این نکات آسیبهای بسیار سخت، جدی و جبران ناپذیر را به زبان وارد میکند. نهاد معارف مسوولیت دارد که در زمینه توجه کند و برای بر طرف کردن این خطاهای زبانی اقدام نماید. برای دیدن آشفتگی، درهمریختگی و بیچارگی زبان، نگاه کنید به یک متنِ که تحت عنوان «پالیسی ملی خوانش در اصول صنفی» در صفحه وزارت معارف بارگزاری شده. بحث به کارگیری واژگان انگلیسی و...در زبان فارسی دری، باشد برای یک نوبت دیگر.