صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۱۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دفتر اول «افسانه های مادرم» رونمایی و نقد شد

دفتر اول «افسانه های مادرم» رونمایی و نقد شد نویسنده: حسین معرفت

«نیرنگ پادشاه» نخستین دفتر از مجموعهی «افسانههای مادرم» از ریحانه رها در کابل نقد و رونمایی شد. قرار است این مجموعه در دفترهای دیگر دنبال شود.

نیرنگ پادشاه که دربرگیرندهی ده افسانه است، دیروز دوشنبه 25 حوت در تالار وزارت اطلاعات وفرهنگ با حضور شماری از مسوولان دولتی، نویسندگان و فرهنگیان رونمایی شد.
سخنرانان برنامه دربارهی اهمیت افسانه و برجستگیهای مجموعهی یادشده صحبت کردند. سیده مژگان مصطفوی معین مالی، اداری و گردشگری این وزارت بر نقش و کارکرد افسانهها بهعنوان یکی از عناصر مهم فرهنگ و انتقال دهندهی میراث فرهنگی تاکید کرد. او گفت: «نسل امروز باید در کنار دسترسی به منابع معلومات و انترنت باید به کتابخوانی توجه کنند تا در آینده به یک خلای غیرقابلجبران مواجه نشوند.»
خانم مصطفوی با تقدیر از ریحانه رها پدیدآورندهی این اثر اظهار امیدواری کرد که نسل امروز کشور بتوانند با توجه به نیازهای فرهنگی و معنوی در ایجاد جامعهی بهتر سهم اساسی بگیرند.
دین محمد جاوید نویسنده و پژوهشگر دربارهی ویژگیهای افسانه معلومات داده و نظریههای مختلف در این مورد را بهمعرفی و بررسی گرفت. او در بخشی از سخنانش به کارکرد آموزشی و تربیتی افسانهها اشاره کرده گفت: «افسانهها صحنهی جدال خیر و شر است.» آقای جاوید این دیدگاه را که در جهان امروز و در موجودیت سینما و رسانهها افسانه اهمیت و کارکرد پیشین را ندارد، رد کرد: «نقش امروز افسانهها بیشتر از گذشته است. کارتون و فلمهای کمدی و تراژدی همه درونمایهی شان را از افسانه میگیرد.»
این نویسنده و پژوهشگر از ویژگیهای افسانه به زنده و پویا بودن آن اشاره کرد. او گفت: «به مشکل میتوان گفت افسانه به چه زمان و مکانی تعلق دارد و چهکسی آنرا خلق کردهاست. افسانهها در جریان زمان و شرایط تحول پیدا میکند و مانند فرهنگها درهممیآمیزد.» او در مورد جایگاه افسانه در ادبیات کلاسیک گفت: «بیشتر ادبیات کلاسیک منظوم است و یکی از منابعش افسانه است. افسانه را اگر از کاخ بلند فردوسی بیرون بکشید، این کاخ فرو میریزد.»
آقای جاوید در ادامهی سخنانش به برجستگیها و کاستیهای اثر پرداخت. او در نخست از انگیزه و پشتکار مؤلف ستایش کرد. او گفت: «این کار کوچک نیست. چرا؟ چون در دیگر کشورها امثال شکسپیر، میرچیا الیاده، صادق هدایت، صبحی، جمال میرصادقی افسانهها را جمعآوری میکنند. پس این کار بزرگ و بااهمیت است.» او همچنان به کمپیشینه بودن جمعآوری افسانهها پرداخت و از حسین توفیق، شهرستانی و خاوری بهعنوان معدود کسانی یاد کرد که در این زمینه کار کردهاند. او از طرح جلد و صفحهآرایی کتاب ستایش کرد و در مورد ویراستاری نیز گفت: «ویراستاری عالی است و اشتباهات بسیار کم دارد.» بهگفتهی آقای جاوید متن کتاب «شسته و رفته» است؛ امری که میتواند هم «قوت» اثر دانسته شود و هم «ضعف»: «ضعفش این است که متن نتوانسته شناسنامه صادر کند. در دیالوگها و حتا نامها اصالت لهجه رعایت نشدهاست.»
سخنران دیگر این برنامه خانم دکتر سرورسا رفیعزاده بود. او در آغاز به ماهیت افسانه پرداخت و گفت که بهدلیل پیچیدگی ماهیت انسان، مسایل مربوط به انسان پیچیده است. او افزود: «بههمین دلیل است میان اسطوره، تاریخ و قصه نمیتوان مرز مشترکی را یافت.» خانم رفیعزاده به بررسی فشردهی برخی از نظریههای مطرح در عرصهی افسانه پرداخت. او با نقل قول از یونگ گفت: « داستان هاي رمزي و يا افسانه ها نمودي از تراوشات ناخودآگاه ذهن بشر هستند.» این پژوهشگر و استاد دانشگاه با تحلیل موضوع افسانههای این مجموعه بیان کرد: «موضوع افسانهی محمدعلی شهنشاه ایران مذهبی بیشتر از مایههای مذهبی کمک گرفته است. نمادهای مذهبی خیلی زیاد است... موضوعات چون جادو در ملک ممد و ملک ستاره است اما موضوع پنج افسانهی دیگر این مجموعه فقر است.» او همچنان یک دورهی از ادبیات داستانی افغانستان را مختص به فقرنگاری دانست.
دکتر رفیعزاده همچنان از اشتراککنندگان درخواست کرد تا بهمنظور حمایت از نویسنده و ترویج کتابخوانی کتاب را بخرند و بخوانند. او در ادامه به کتاب «افسانههای دری» از روشن رحمان نویسندهی تاجیکستانی اشاره کرد و آنرا یک نمونهی خوب توصیف کرد. خانم رفیعزاده با تاکید بر ادامهی کار گردآوری این افسانهها از خانم ریحانه رها خواست تا با رعایت برخی از نکات، از جمله دستهبندی موضوعی افسانهها، دفترهای بعدی این مجموعه را با ویژگیهای بهتر ارایه کند.
ریحانه رها در سخنانش از انگیزه‌‌ی خود برای گردآوری این افسانهها و نحوهی کارش گفت. او در پاسخ به این نظر منتقدان که در دیالوگها لهجه رعایت نشده است، بیان کرد: «ایدهها و اهداف من مهمترین مساله برایم بود. من به این فکر نبودم که افسانه گردآوری کنم و برای یک جامعه یا یک قوم یک شناسنامه بسازم، بلکه پیامهایی که در افسانههای مادرم بود برایم اهمیت داشت.» او ادامه داد که باوجود دیدگاههای زنستیزانه در جامعه مادرش را «متفاوتتر» یافته است که در نبود پدر تمام مسوولیتهای خانواده را بهخوبی پیش میبرده و نقشهایی را که در جامعهی مردسالار ما مختص مردان تلقی شده، ایفا میکردهاست. بهباور او این تفاوت و توانمندی مادرش ریشه در این افسانهها داشته که زنان در آنها «قهرمانی میکنند، بهسفر میروند، پادشاه میشوند...»
انگیزههایی که سبب بهمیان آمدن این اثر شده در مقدمهی کتاب نیز توضیح داده شدهاست. ریحانه رها در مقدمه آورده است: «در سالهای دانشجوییام در دانشگاه کابل بارها به این موضوع فکر کردم که نقش افسانههای مادرم در زندگی ما تا چه اندازه قوی است. حس میکنم که نهتنها خود من، بلکه شخصیت مادرم که تقریبا در تمام عمرش این افسانه را در ذهنش نگه داشته است، متأثر از افسانههاست.» او در بخش دیگری از مقدمه نوشته است: «...تا جایی که من افسانههای گردآوریشدۀ افغانستان را خواندهام، افسانهای را نیافتهام که بهاندازۀ افسانههای مادرم طولانی باشد و مهمتر از این، زنان در آن نقش فعال و قوی داشته باشند.»
دفتر نخست «افسانههای مادرم» با زیرعنوان «نیرنگ پادشاه» (برگرفته از نام یکی از افسانههای مجموعه) توسط انتشارات امیری نشر شدهاست. این مجموعه شامل ده افسانه «آغه نور»، «بچۀ آجهگگ»، «جوسر پهلوان»، «خواجه سوداگر»، «ساد و سید»، «عجایبات»، «کاکلزری و سلطانزری»، «محمدعلی شاهنشاه ایران»، «مللک ممد و ملک ستاره» و «نیرنگ پادشاه» است که ریحانه رها با روایت مادرش گردآوری کردهاست. این کتاب 290 صفحه را در برگرفته است و توسط محمدکاظم کاظمی شاعر، نویسنده و ویراستار معروف افغانستانی ویراستاری شده است.
قرار است این کتاب فردا چهارشنبه 27 حوت در مزار شریف نیز نقد و رونمایی شود.