صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

«چگونه کتاب بخوانیم»-بخش اول

«چگونه کتاب بخوانیم»-بخش اول نویسنده: محمد باقریان

اگر باسواد باشید و یا بخواهید که باسواد شوید و خودتان را با دنیای مدرن هماهنگ و همگام بسازید، بدون تردید، بخش از زمان شما صرف خواندن و مطالعه میشود. مهم نیست که اکنون دانشجو هستید یا استاد، دانشآموز یا معلم، پژوهشگر یا مطالعهکننده آزاد، شاعر یا نویسنده؛ در هر صورت با «خواندن» و «مطالعه» سروکار دارید. در هر کدام از این گروهها اگر قرار داشته باشید، به صورت حتمی با کتاب روبهرو اید و زمانِ کم یا زیادی را با «خواندن» سپری میکنید. هچنان اگر دوران تحصیل شما به پایان رسیده، کارمند یا بیکار هستید، بازهم اگر کتاب برای شما ارزشمند باشد، کتاب میخوانید و از مطالعه برای شکوفا شدن ذهن و فکر و زندگیتان بهره میگیرید.
در مورد اینکه چه نیازی به مطالعه و کتابخواندن داریم، لازم به دلیل و استدلال نیست. اگر بخواهیم زندگی بهتری داشته باشیم و آگاهانه زندگی کنیم، مطالعه و کتابخوانی بهترین راه رسیدن به این هدف است. به قول مصطفی ملکیان، زندگی کردن «هنر» است. زندگی آرمانی( خوب، خوش و ارزشمند) نیاز به آگاهی و شناخت دارد. ما از آغاز زندگی، بینش و نگرش لازم را برای زندگیکردن نداریم و بنابر این باید این هنر را کسب کنیم. کسب مولفههای زندگی آرمانی(خوب، خوش و ارزشمند) از طریق خواندن کتابهای که هنر زندگی را میآموزاند بیشتر میسر و ممکن است. از این جهت خواندن و مطالعه، اساسیترین نیاز زندگی یک انسان بیدار و آگاه است.
شاید در این سخن با من همنظر باشید که در هیچ جا برای ما، هنر درست خواندن یا مهارت مطالعه درست را یاد نمیدهد. از مکتب شروع تا دانشگاه، کسی نیست که «مهارت مطالعه» را آموزش دهد. در همه جا فقط تأکید بر این است که «بخوانید»؛ اما هیچگاه نگفته است که «چگونه» باید خواند. همواره پُرخوانی توصیه میشود و مورد ستایش قرار میگیرد؛ ولی هرگز درستخوانی مورد توجه قرار نمیگیرد. مسئله درستخوانی چنان به نظرما پیشِ پا افتاده و عادی است که حتی راجع به آن فکر نمیکنیم. گویا اینکه همهی ما روش خواندن درست را یاد داریم. فکر میکنیم که همین طور که میخوانیم درست است یا اینکه نوع خواندن اصلا برای ما مهم نیست. شوربختانه اینکه برنامهریزان آموزشی نیز به این مسئله توجه نکرده اند و در برنامههای آموزشی طرح و برنامه منظم و مشخص در نظام آموزش و پرورش وجود ندارد.
چقدر تأسفآور است که زمانی زیادی را صرف خواندن کرده باشیم، بدون اینکه به نتیجه و هدف مطلوب برسیم. دردآورتر اینکه حتی فکر هم نکنیم که «چگونه» باید خواند. خیلی ناراحت کننده است که ما این مسئله یا مشکل جدی را هیچ احساس نمیکنیم؛ به دلیل اینکه مشکل بسیار رایج و عمومی است. باید برای ما مسئله باشد که سالهای سال در فعالیت خواندن درگیر هستیم؛ ولی همچنان در سطح خوانندهی مبتدی، ناپخته و سطحیخوان باقی ماندهایم. خوانندگان که بیشتر منفعل و خنثا هستیم و با متن در نمیپیچیم. به تعبیر مارتیمر آدلر، خواندن باید «گفتوگو» باشد بین خواننده و نویسنده؛ به این معنا که خواننده در بحث شریک شود و با نویسنده به داد و ستد در مورد موضوع بپردازد.
اگر خیلی کنجوکاو باشید و دنبال معلومات در مورد چگونگی خواندن بگردید، مطلبها و توصیههای بسیار پراکنده، کوتاه و سطحی در انترنیت و جاهای دیگر پیدا میکنید. این اطلاعات و توصیهها ممکن است که مفید و کمک کننده باشد؛ اما بدون شک چشمانداز روشن و دقیق برای ما نمیدهد تا به کمک آن چشمانداز به سراغ متنها برویم و کتابها را با روش درست بخوانیم. پس چه باید کرد؟ راه بیرون رفت از این مشکل چیست؟
در این نوشتار قصد ندارم که نسخه نهایی و صد فیصد را برای حل این مشکل پیشکش کنم؛ اما تلاش میکنم با معرفی یک اثر تحقیقی بسیار ارزشمند، روزنهی برای بیرون رفت از این مشکل پیدا شود. البته اطمینان دارم که این اثر تحقیقی، یک مسیر یا چشمانداز بسیار روشن، دقیق و کاربردی در مورد چگونگی مطالعه و خواندن برای ما ترسیم میکند. خوانش دقیق این کتاب و بهکاربستن گام به گام روشهای توصیه شده، تحول شگفتانگیز و باورنکردنی در چگونگی خواندن و مطالعه شما به وجود میآورد. اگر همهی راهکارهای توصیه شده در این کتاب را هنگام خواندن در نظر بگیرید و عملی سازید، بسیار به روشنی، شما شاهد بهبود کیفیت خواندن و فهم و برداشتتان میشوید. میبینید که چگونه درستخواندن، سطح فهم و درک شما را از متن و کتاب، چند برابر میسازد.
در چند یادداشت، کوشش میکنم که ساختار و محتوای کتاب «چگونه کتاب بخوانیم» را به صورت مفصل و موردی معرفی نمایم. امیدوارم که معرفی این کتاب، تأثیری مستقیم، فوری و محسوس روی چگونگی مطالعه و خوانش همهی ما داشته باشد.
کتاب «چگونه کتاب بخوانیم» یا «How to Read a Book » توسط مارتیمر جی. آدلر و چارلزلینکلن  وندورن به زبان انگلیسی در آمریکا نوشته شده. نویسندگان کتاب، افراد با تجربه و متخصص بوده اند که در نوشتن کتابهای بزرگ چون «وقایع آمریکا» در بیست جلد کار کرده اند و همچنان به مدت هشت سال در اداره و مدیریت گروههای «بحث و هم اندیشی راجع به کتابهای بزرگ» نقش داشتند. بر علاوه، ریاست سمینارهای اجرایی این گروهها را در شهرهای شیکاگو، سانفرانسیسکو و اسپن نیز به عهده داشتند. این کتاب، به بسیاری از زبانهای دنیا ترجمه شده و محمد صراف تهرانی این متن ارزشمند را به زبان فارسی برگردان کرده و انتشارات «به نشر(آستان قدس رضوی)» چاپ و نشر نموده. برگردان فارسی کتاب، هفت نوبت چاپ گردیده و نزدیک به دههزار نسخه به فروش رسیده. نسخهی که من مرور و معرفی میکنم سال 1399 در نوبت هفتم چاپ گردیده است.  به صورت کلی کتاب دارای یادداشت مترجم، یک مقدمه و چهار بخش عمده است. در مقدمه مسئله نیازمندی به «چگونگی یادگیری مهارت مطالعه»، ساختار، بخشها و محتوای کتاب پرداخته شده. بخش اول «ابعاد خواندن»، بخش دوم «خواندن تحلیلی»، بخش سوم « روشهایی برای انواع مطالب خواندنی» و بخش چهارم «اهداف نهایی خواندن» را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. هریک از این بخشها، دارای زیرشاخهها یا عنوان فرعی بسیار زیاد است که در یادداشتهای بعدی به صورت مفصل از آغاز کتاب در مورد این زیرشاخهها بحث خواهیم نمود. در کتاب به صورت ویژه روی «چهار سطح خواندن» تمرکز جدی صورت گرفته. خواندن به چهار سطح ابتدایی، اجمالی، تحلیلی و تلفیقی تقسیم و تفکیک گردیده. در این کتاب تکنیکها و روشهای گوناگون: «برای دستیابی به انواع مطالب خواندنی از جمله: کتابهای کاربردی و نظری، ادبیات(اشعارغنایی و حماسی، داستان، نمایشنامه)، تاریخ، علوم، ریاضیات، علوم اجتماعی و فلسفه و همچنین کتابهای مرجع، روزنامهنگاری متداول و حتی آگهی» پیشکش گردیده است. در یادداشتهای بعدی که به دنبال همین یادداشت در دسترس شما قرار میگیرد، جزئیات و محتوای کتاب را بیشتر مورد کندوکاوی قرار خواهیم داد.