صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

زندگی در کابل و چالش های محیط زیستی

-

زندگی در کابل و چالش های محیط زیستی

محیط زیست پاک و سالم، از زیرمجموعه های جقوق بشر و از حقوق شهروندی مردم بوده و دولت ها مکلف اند که این مطلوب را برای شهروندان فراهم سازد. از سوی دیگر محیط زیست سالم از نیاز های اساسی درحیات بشری است که در فقدان آن، زندگی انسانها با انواع مختلفی ازمشکلات ونا بسامانی ها مواجه خواهد بود. زندگی هر فرد بسته به نوع محیطی که درآن زیست می کند، جدا ازشرایط اجتماعی و فرهنگی آن، ازوضعیت اقلیمی و طبیعی اش نیز متاثرمی شود. کارشناسان برای تشخیص وتعیین حد اوسط عمر در یک کشور، تاثیرات محیط زیستی را به عنوان متغیراساسی در نظر گرفته و معتقداند که در مرگ و میر مردمان شرایط زیستی نقش اساسی را دارا می باشد. این واقعیتی است که به عنوان یک اصل بدیهی هیچ کسی نمی تواند آن را نادیده گرفته و یا تاثیر محیط زیست بر جسم و روان انسان را احساس نکند.

با این حال، مشکلات محیطی وآلودگی های آن ازچالش های جدی برای حیات آینده بشر بوده وبا رشد روزافزون این مشکلات، گرفتاری های زیادی نیزبرای انسانها خلق می شود. تغییرات اقلیمی، افزایش ذرات سمی درهوا و رشد سرسام آور امراض گوناگون، ازعمده مشکلاتی است که زندگی آینده بشر را تحت شعاع خود قرار داده وسالانه هزاران انسان قربانی آلودگی های محیطی وکمبود هوای پاک برای تنفس می شوند.

مشکلات زیست محیطی به عنوان یک پدیده فراگیر در تمامی کشورهای دنیا به نحوی وجود داشته وهیچ کشوری نیست که ازتهدیدات این پدیده کشنده مصئون باشد، اما میزان این تهدیدات ومشکلات ازکشوری تا کشوردیگرمتفاوت بوده و گونه های برخورد با آن نیز بستگی مستقیم به توان کشورها دارد. آلودگی محیط زیست یک مشکل جهانی بوده و بیش از هر چیز تدبیر مشترک تمامی کشورهای جهان در سطح کل را می طلبد. هرچند این موضوع یکی از مباحث جدی و اساسی در سیاست جهانی مبدل گردیده و تاکنون رژیم های مختلف حقوقی و کنوانسیون های زیاد در این خصوص میان کشورها شکل گرفته است؛ اما این مساله به لحاظ اینکه یک موضوع جدید می باشد، هنوز نتوانسته مانند سایر مسایل و موضوعات حیاتی بین المللی جا افتاده و تدابیر و مقررات مبارزه با آن، به عرف الزام آور بین المللی در کنار سایر موضوعات سیاسی و امنیتی جهان بدل گردد. با وجود اینکه محیط زیست دارد به تهدید اصلی و جدی علیه کره ما تبدیل می گردد، اما هنوز هم این موضوع در سیاست کشورها اولویت دوم بوده و کشورها در صورت تصادم منافع، به راحتی چشم بر معضله محیط زیست بسته و اجازه می دهند در راستای تامین منافع ملی، محیط زیست آسیب بیبینند.

درین میان افغانستان ازجمله کشورهایی است که میزان آلودگی هوا ومحیط زیست درآن به شکل نگران کننده یی روبه گسترش بوده وبراساس آمارهای موجود روزانه ده ها نفر بنا به آلوده گی محیط زیست به امراض تنفسی و سایر امراض گرفتار می شوند.

کابل پایتخت کشور شهری است که آلودگی آن به گونه سرسام آور و نگران کننده ای بالا رفته و این در حالی است که هیچگونه تدبیر و سازوکاری مبارزاتی با این پدیده از سوی دولت وجود ندارد. روزانه میلیون ها ذره سمی و مکروبی از کوچه ها و پس کوچه های کابل برخواسته و در کنار دود و گردوخاک بر فضای تنفسی شهروندان کابل مستولی گردیده و به هوای تنفسی این مردم تبدیل می گردد. هوای کابل دربسیاری اوقات به حدی آلوده با دود وخاک و دیگرعوامل آلوده کننده است که اکثرا درهوا چترتاریک ومکدری را برفضای شهربه وجود می آورد و در زمین هم خاک وتعفن ناشی ازمواد مختلف آلوده کننده، افراد را گرفتارمشکلات عدیده یی می سازد. درچنین وضعی امراض مختلف جسمی و روانی ایجاد گرددیده و زندگی مردم را تهدید می کند.

آلودگی هوای شهرهای افغانستان به خصوص کابل عمدتا ناشی از مصرف بی رویه مواد نفتی در موترها و وسایط نقلیه، خرابی جاده ها که دربسیاری موارد باعث ایجاد گرد و خاک می شود، نبود ساحات سبز که برای تصفیه هوا وجلوگیری از بروز گرد وخاک نهایت موثراست، فقدان سیستم کانالیزاسیون و سایرامکانات رفاهی درجامعه و درنهایت بی توجهی مردم برای نگهداری محیط زیست بوده وعلی رغم نگرانی های شدید از رشد روزافزون آلوده گی ها، بازهم توجه چندانی به این معضل نمی شود.

در کابل تنها هوا آلوده نیست، بلکه آلودگی صوتی یکی دیگر از مسایل و معضلات اجتماعی خطرناکی می باشد که نسبتا کمتر از آن سخن گفته می شود. با گشت و گذار در سطح شهر و سرک های کابل، به زودی متوجه این امر می شوید. شهروندان کابل، خصوصا کاسبان و بازاریان اندک ترین هنجار های شهرنشینی را در نظر نگرفته و ملاحظه سایرشهروندان و مردم را نسبت به امنیت و آرامش صوتی در نظر نمی گیرند. موسیقی های که از بلندگوهایی قوی بر فراز دروازه های هوتل ها، رستورانت ها، کست فروشی ها و خدمات ثبت و صوت در شهر کابل بلند می شود، چنان طنین منزجر کننده ای را خلق می کند که تحملش برای دقیقه ای هم برای عابرین هم دشوار می باشد، چه رسد به آنانیکه در اطراف آن زندگی کرده و یا روز کامل را به منظور کار آنجا سپری می نمایند. یا مثلا موتر های ملی بس و وسایط شخصی هیچگونه احترامی به آرامش مردم و محلات خاصی چون شفاخانه ها و مدارس و دانشگاه ها نداشته و با هارن های بی موقع و اغلبا بلند، آرامش و روان صدها انسان را که در اطراف آن هستند، به هم می زنند. این در حالی است که دولت هیچگونه مقرراتی در این خصوص نداشته و یا حداقل در این مورد بر رفتار و کردار مردم کنترل ندارند. در کنار امنیت جسمی، نظم و قانون، تامین امنیت و آرامش روحی و روانی مردم و برقراری نظم جمعی در شهر از مسئولیت ها و وظایف اصلی دولت بوده و دولت مکلف است تا از آرامش روحی و روانی مردم پاسداری نماید.

هرچند شهرداری کابل ازتلاش های جدید جهت ایجاد ساحات سبز در این شهرخبرداده و گفته است که این نهاد برای این کارفعالیت های خودرا تشدید بخشیده است، اما به گمان می رسد تنها تلاش شهرداری برای رفع این مشکل حاد، نمی تواند رهگشا باشد؛ زیرا با توجه به گستردگی دامنه بحران زیست محیطی درکشور، این کارنیازمند عزم جدی است که بایستی نهادهای مختلف مسئوول در این راستا سهم بگیرند.

رسیده گی به این مشکل از دوجنبه می تواند موثرباشد؛ یکی نظم بخشی به صورت ظاهری شهرها است که شامل ساخت وسازجاده ها، ایجاد ساحات سبز، وضع مقررات جدی تربرتجارت مواد سوختی ونحوه استفاده ازآن درکشور وهر آنچیز دیگری که می تواند درین راستا موثرواقع شود. دوم، بایستی نهادهای مسئول برای نهادینه سازی فرهنگ حفاظت ازمحیط زیست درمیان مردم تلاش نماید.

تنها رسیده گی وسروسامان دهی به صورت ظاهری شهرها نمی تواند، موثریت قاطعی برای بهبود محیط زیست داشته باشد. آنچه که می تواند موثریت این کارها را تضمین کند گسترش فرهنگ حفاظت از محیط زیست درمیان مردم است که با این کاریک عزم همگانی برای نگهداری محیط زیست به وجود می آید. بسیاردیده شده است که مردم خودعملا به دلیل بی مسئوولیتی و یا عدم آگاهی ازمسئوولیت های زندگی شهری، سهم درست وچشمگیری را برای نگهداری محیط زیست بر دوش نمی کشند، ولی اگراین فرهنگ درمیان مردم اشاعه داده شود ومردم برای همکاری با نهادهای مسئول فراخوانده شود، موثریت کارها واقدامات چندین برابرخواهدشد.

در این میان مردم نیز تاحد زیادی مقصر می باشد. مردم اندک ترین توجهی به محیط زیست خویش داشته و هیچگونه هنجار بهداشتی و شهر نشینی را مراعات نمی کند. برای تامین محیط زیست سالم، همکاری مردم با شهرداری و سایر نهادهای مربوطه الزامی بوده و در صورتیکه برنامه تامین محیط زیست سالم همکاری و همیاری مردم را نداشته باشد، نمیتوان به محیط زیست سالم و پاک امیدوار بود.

دیدگاه شما