صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

دوشنبه ۲۳ میزان ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

کودتای 26 سرطان و گسست شیرازه نظام سلطنتی -بخش اول

-

کودتای 26 سرطان و گسست شیرازه نظام سلطنتی -بخش اول

داوود خان عصیانگریست از درون خانواده سلطنتی افغانستان، وی دوسیه نظام سلطنتی خانواد¬ی محمد زایی را بعد از یک و نیم قرن بسته می کند و با رنگ جدید و شعار نوین نظامِ بنام جمهوری را در افغانستان بوسیله¬ی کودتا بنیاد می گزارد. داوود خان در کابل تولد شد و دوران ابتدأیی مکتب و تعلیم را نیز در کابل گزراند، در سال 1921م با جمعی از جوانان از طرف دولت امان الله خان به فرانسته اعزام شدند، تا درس و تعلیمات اساسی شان را در آن جا ادامه دهد. داوود خان و پسر کاکایش محمدظاهرشاه در فرانسه درس خواند و با اکمال دوره تحصیلی اش به وطن برگشت و وارد مکتب نظامی گردید. آموزش های نظامی را نیز فرا گرفت و در سال 1932م وارد عرصه¬ی کار در دستگاه دولت شد. ایام که داوود خان به عنوان مأمور، کارش را در وزارت خارجه کشور آغاز نمود کاکایش نادر خان در افغانستان حکم می راند و کاکای دیگرش هاشم خان صدراعظم دولت وقت بود. داوود خان بعد از مدتی کوتاه از وزارت خارجه بیرون شد و با تغییر مسلک در بخش نظامی رفت و با رتبه فرقه مشری در پُست قومندانی نظامی حوزه مشرقی مقرر گردید. بعد از یک سال خدمت به حکومت اعلی حوزه متذکره ارتقأ یافت. داوود خان در بخش های مهم کشور و در مقام های مهم عسکری و لشکری کار نمود، تا اینکه در مقام وزارت دفاع برای دو مرتبه خدمت به وطن نموده است. همچنان تجربه کار در سفارت افغانستان در کشور مهم چون فرانسه را نیز داشته است.
دوران صدراعظمی داوود خان در مدت ده سال از سال 1953 تا سال 1963م حساس ترین و با اهمیت ترین بُرهه¬ی است که در کارنامه سیاسی این شخص درج می باشد. داوود خان بعد از استعفای کاکایش شاه محمود مقام صدارت عظمای افغانستان را تصاحب نمود و در کنار محمدظاهر شاه پسرکاکایش و در عین حال خُسربره اش، اختیارات بسیار مهم سیاسی را در افغانستان به عهده گرفت. داوود خان نظر به خصلت جدی که داشت، سیاست را به شکل دیکتاتوری به پیش میراند. وی مدیر قاطع و سرسختی بود و در تعیین خط مشأ سیاسی و تعمیل آن با جدیت تمام کار می نمود. دوران نسبتا بازی که در زمان صدارت شاه محمود در افغانستان ایجاد شده بود با رویکار آمدن داوود خان دچار تغییرات فاحش گردید. آزادی های سیاسی که برای احزاب و تشکل های سیاسی در زمان شاه محمود در افغانستان و به خصوص در شهر کابل خلق شده بود، در زمان صدارت داوود خان تحت کنترول شدید حکومت قرار گرفت. جریان سیاسی و یا حزبی که با سیاست های حکومت همسو نمی بود هرگز فرصت برای فعالیت و حتی ماندن را نمی توانست پیدا نماید. سیاست داخلی داوود خان بیشتر حکومت محور و در سیطره صدراعظم و شاه بود، اجازه دخالت و انتقاد های حتی اصلاح گرأ نیز داده نمی شد. حکومت از پالیسی و عملی ساختن آن به شدت کامل حمایت می نمود. در تعیین خطوط کلی سیاست خارجی نیز همین روال حاکم بود. داوود خان تقلای وافر نمود تا مسأله¬ی پشتونستان آزاد را به یک آرمان سیاسی حکومت افغانستان تبدیل نماید و به اینکار خویش موفق گردید. نگاه غیر سازشکارانه با دولت تازه تأسیس پاکستان روی مسایل زیاد از جمله موضوع مهم پشتونستان آزاد را در دکتورین های بنیادین سیاست خارجی خویش تعریف نموده بود. این مسأله بعداً به حساسیت های تاریخی میان این دو کشور مبدل گردید.
ده سال دوری از سیاست و نبود داوود خان در چوکات حکومت آنروز، معبری گردید برای تحولات جدید به دنیایی سیاست در افغانستان. مطابق روایت های که منابع تاریخی از زندگی داوود خان نشان می دهد، سردار داوود خان در جریان ده سال فاصله از حکومت و نداشتن منصب رسمی حکومتی در کشور این فرصت را داشت و پیدا نمود که تشکل قدرتمند و هدفمند سیاسی را مدیریت بکند. ویش ذلمیان یا جوانان بیدار که قبلن در زمان صدارت شاه محمد خان تأسیس شده بود با مشوره ها و زعامت غیر رسمی داوود خان اهداف استراتژیک سیاسی را در افغانستان دنبال می نمود. افزون برآن داوود خان توانست جریان سیاسی تأثیر گزار دیگری را تحت عنوان اتحادیه پشتونستان آزاد بوجود آورد و به سوی اهداف سیاسی تعریف شده در محور آرمان های سیاسی که داشت سوق نماید. دوره دوازد ساله¬ی که داوود خان در بیرون از تشکیلات رسمی دولت قرار دارد به آرامش پیش از طوفان می ماند. این آرامش ده ساله و فعالیت های عمیق سیاسی این فرصت را فراهم آورد که داوود خان توانست به آرزوی دیرینه اش که رسیدن به رأس قدرت افغانستان بود، برسد. داوود خان همچنان که شخصیت خیلی جدی و کارکن داشت، آرزو ها و امیال سیاسی بلندپروازانه¬ی را نیز در سر می پروراند. از همین لحاظ است که رسیدن به صدر قدرت و اختیارات منحصر به فرد خودش را در افغانستان خواستار بود.
دهه¬ی دموکراسی/ آخرین دهه¬ی پادشاهی محمدظاهرشاه در نبود سایه داوود خان در چارچوب حکومت، در نظام سیاسی افغانستان اتفاق افتاد. این دهه به باور خیلی از نویسندگان و مورخین کشور، تحول بی نظیری را در کشور بوجود آورد. بیرون شدن صدراعظم از انحصار خانواده شاهی در کشور، یک دگرگونی عظیم محسوب می گردد. ایجاد شورای ملی متشکل از نمایندگان انتخابی مردم و نمایندگان حکومت، منتصبِ شاه، در کنار دستگاه حکومت به رهبری شاه و صدر اعظم تحول نسبتاً جدیدی بود که در تاریخ معاصر افغانستان به تازه¬گی تجربه می شد. آزادی احزاب و جریان های سیاسی – اجتماعی سمبول های از تمثیل دموکراسی در کشور مانند افغانستان بود. عقبه¬ی تاریخی و سیاسی افغانستان تا آن زمان، همانند این تحولات را در خود هرگز نیازموده بود. محمدظاهرشاه این سعه¬ی صدر سیاسی را از خود متبارز ساخت و با خلق دهه¬ی دموکراسی در کشور، به شکل عملی تثبیت نمود. تمامی این قضایای دهه¬ی قانون اساسی/ دهه¬ی دموکراسی را داوودخان با تمام وجود مترصد بود و به همه موارد اشراف سیاسی داشت. تغییر اوضاع در حوزه همسایگی و در لایه های منطقوی و جهانی نیز پارامتر های دیگری بود که داوود خان متوجه همه شان بود. داوود خان در این دوران نسبتاً طولانی، با آرامش و برنامه های استراتژیک سیاسی و ایجاد روابط های سیاسی با کشور های بزرگ و کوچک دنیا، اوضاع را تعریف و به صوب در حرکت قرار می داد که در نهایت به خواسته اش برساند، که دقیقاً چنین هم شد.
همزمان با مهجوریت سیاسی داوود خان در افغانستان، دنیا به شکل دو بلوک در تقابل هم قرار داشت. گرچه افغانستان در این گیرودار های بزرگ جهان سهم مستقیم نداشت و حالت بی طرفی را در پیش گرفته بود. اما جنگ سرد تأثیرات عمیق خود را در مناطق حایل و کشور های بی طرف نیز در پی داشت. داوود خان از این سپهر بوجود آمده در این رقابت بزرگی جهانی نیز برای ایجاد مناسبات سیاسی خویش استفاده های نمود. روابط گرم داوود خان با شوروی و در داخل افغانستان با احزاب که گرایش سوسیالیستی – کمونیستی را مشأ سیاسی خویش قلمداد می نمود، مصداق بارز بازی های سیاسی داوود خان می باشد. رسوخ داوود خان در اردوی افغانستان و نیروهای نظامی افغانستان بیشتر از طریق افسران نظامی تنظیم شده بود که تمایل چپی و در نهایت پیرو ایدئولوژی کمونیسم بود. این مدعا در عملی شدن کودتای بیست و ششم سرطان سال 1352ه¬خ کاملن هویداست.
داوود خان با پلان منظم و برنامه ریزی شده از قبل در لایه های مختلف نظام، آمادگی این را داشت که در وقت مناسب بتواند منظور سیاسی خویش را تحقق بخشد. محمد ظاهرشاه در یک سفر رسمی کشور را به قصد اروپا و کشور ایتالیا ترک نموده بود و نظام شاهی مشروطه¬ی شان با ساز وکار نظم سنتی که داشت بر قرار بود و صدر اعظم وقت محمد موسی شفیق نیز زعامت کابینه حکومت را به عهده داشت. شبهای گرم تابستانِ کابل نیز آرامشی را در سایه آن حکومت به مردمان کابل هدیه می داد؛ اما ناگهانی شب 26 سرطان سال 1352 این آرامش به صورت کوتاه مدت از میان می رود و کودتای به رهبری داوود خان صورت گرفت که نطفه های خیلی از دگرگونی های بعدی تاریخ این سرزمین را با خود به ارمغان آورد.     

 

دیدگاه شما