صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

گفتگوهای صلح؛ معماهای پیچیده و فرجام نامشخص

-

گفتگوهای صلح؛ معماهای پیچیده و فرجام نامشخص

گفتگو با مخالفان مسلح و مصالحه با آنان، یکی از حساس ترین و مبهم ترین موضوعات سیاسی امنیتی ده سال گذشته، بخصوص سالهای اخیراست. این روند که همواره با تناقضات روز افزون همراه است، اکنون پیچیده تر از هرزمان دیگری به نظر می رسد و احساس می شود معمای است ابهام گستر و لاینحل. بخصوص این که مخالفان مسلح همواره روند گفتگو و مصالحه را رد کرده اند و دست به اقداماتی زده اند که هرگز با صلح و آشتی سر سازگاری ندارد. تداوم هدف قرار دادن مردم، اقدام به ترورهای زنجیره ای چهره های برجسته کشور، تخریب بیشتر زیربناهای اقتصادی، حمله به اماکن مقدس و مذهبی، ترور و دهشت افگنی در اعیاد و مناسبت های دینی و...شاهد برمدعا ست. از سوی دیگر، عدم دست اورد ملموس و محسوس دولت و کشورهای غربی در گفتگو با مخالفان مسلح و برخورد نا مشخص و دستپاچه با آنان و نیز تلاش برای جنایت زدایی از آنها، روند و فرجام سرنوشت مصالحه را بیش از پیش مبهم تر ساخته است.

ابهام در حدود و اطراف مذاکره
حضور مجدد مخالفان مسلح در عرصه سیاسی امنیتی افغانستان و گسترش تدریجی آن از سالهای 2003 و 2004 به بعد، بیشتر از اینکه محصول فعالیت های نظامی و تبلیغاتی خود این گروه باشد، نتیجه فعالیت های بی وقفه و فعال برخی از حلقات داخلی، سازمان های استخباراتی منطقه و حتی کشورهای غربی بود. تبلیغات و بزرگنمایی که از گروه طالبان و دیگر مخالفان مسلح صورت می گرفت، زمینه را برای تن دادن دولت به یک روند غیر نظامی؛ یعنی گفتگو و سهم دادن به مخالفان مسلح مساعد ساخت، هرچند که برخورد نظامی نیز با اکراه وبدون یک استراتیژی مشخص در این مدت ادامه داشت.

اقدامات هدفمندانه حلقات سیاسی داخلی و خارجی در برگشتاندن مجدد طالبان در صحنه سیاسی نظامی افغانستان سبب شد که روند مصالحه و همچنان حدود و جوانب آن به شکل نا معین بماند و صرفا برای بر طرف شدن فشارهای سیاسی، دولت دست به اقدامات واکنشی زد و از روی ضعف و ناگزیری دست به سمت مخالفان مسلح دراز کرد.

از طرف دیگر، انتظار مردم برای تطبیق عدالت در مورد نسل کشی های مخالفان ، ضعف افغانستان در مقابله با چالشها و تهدیدات احتمالی که این گروه می توانیست خلق بکند، فشارهای خارجیها و ترس از خروج زود هنگام کشورهای عضو ناتو وبیم از تکرار حوادث سالهای قبل، نگرانی از استفاده برخی از کشورهای منطقه از طالبان به عنوان اهرم فشار، ترس از برنامه های پنهان غرب در برقراری ارتباط با مخالفان، تلاشهای دلسوزانه برخی از حلقات در دولت، و...موضوعاتی بود که طی این سالها روند گفتگو را به یک معادله چند مجهوله تبدیل ساخت و سبب شده که به صورت عجولانه برای گفتگو با مخالفان شبح مانند، تیری به تاریکی انداخته شود؛ تیری که هنوز معلوم نیست تااصابت کردن به هدف چقدر فاصله دارد.

مذاکرات پنهانی و پروژه های شکست خورده
طی سالهای اخیرگفتگو در سطح پایین و متوسط میان کشورهای غربی و مخالفان مسلح جریان داشته است. دولت افغانستان نیز مدعی است که با برخی از مقامات طالبان به صورت پراکنده تماس های را برقرار کرده اما تاکنون این تماس ها به یافتن یک روزنه مشخص برای ادامه و استمرار یک ارتباط قابل توجه منجر نشده است. گفتگوهای پیدا و پنهان کشورهای غربی، معاملات و رشوت های پراخته شده توسط این کشورها به مخالفان مسلح نیز منتج به نتیجه مطلوب نشده وگفته می شود اخرین گفتگوهای که میان امریکا و طالبان جریان داشت هم به نتیجه نرسیده است.

شورای صلح و پیمودن مسیر یک طرفه
شورای عالی صلح در افغانستان به هدف ایجاد ادرس مشخص برای جزئی تر شدن روند گفتگوها با مخالفان و ایجاد مجرای واحد افغانی برای این گفتگوها تاسیس شد. اما از بدو تاسیس مورد استقبال مخالفان مسلح قرار نگرفت و ترکیب آن نیز با اما و اگرهای فراوانی روبرو گردید. هرچند این شورا امیدها و روزنه های جدیدی برای تحقق تدریجی پروسه صلح خلق کرد اما سخنگویان منسوب به مخالفان همواره به شدت و قوت تمام هرگونه تماس با این نهاد را رد کرده است. با این وجود، گزارشهای نیز از دستاوردهای این شورا بخصوص در نزدیک شدن به پاکستان به منظور رسیدن به تفاهم، وجود دارد که مورد تاکید و تایید این شورا هست.
اما نکته قابل تامل در دستاوردهای کاری این شورا، اظهارات ضد و نقیض برخی از اعضای آن و نیز رد مذاکره از سوی مخالفان مسلح است که بر کارایی آن همچنان سایه انداخته است.

گفتگوهای خود سر و استراتیژیهای متعدد
یکی از نقاط ضعف و در عین حال پرسش بر انگیز،ارتباط پنهانی و بدون هماهنگی برخی از کشورهای غربی با مخالفان مسلح دولت افغانستان و حتی طرح مسایل مختلف، بدون موافقت دولت افغانستان است. هرچند این مذاکرات تا هنوز هیچ دستاوردی نداشته است اما همواره سوالها و پرسشهای را مبنی بر انگیزه ها و اهداف پشت پرده این گونه اقدامات بر انگیخته که پاسخ های قناعت بخشی در این باره ارایه نشده است. این امر، به علاوه اینکه استراتیژی واحد گفتگو با مخالفان را مخدوش ساخته، رسیدن به یک نتیجه قطعی و حتمی را نیز با چالش جدی مواجه کرده و در عین حال، موجب تقویت روحیه و اعتماد به نفس مخالفان شده است وطرفهای متعدد مذاکره کننده را هم سردرگم ساخته است.

مردم و سیمای مغشوش مصالحه و مذاکره
حدود، معیارها و اصول مصالحه با مخالفان طی سالهای گذشته یکی از موضوعاتی بحث بر انگیز و درعین حال نا مشخص در روند مصالحه با مخالفان مسلح بوده است. همین امر همواره خوشبینی ها راتحت تاثیر قرارداده و بد بینی ها در این مورد دامن زده است.
القاب و عناوین که به مخالفان داده می شود، تغییر سیمایی مخالفان مسلح در رسانه های همگانی داخلی و خارجی، شفاف نبودن عدالت و قانون د ربرخورد با مرتکبان و عاملین نقض حقوق بشردر این گروه و میزان مشارکت مخالفان در ساختار سیاسی، چگونگی تعامل با دیدگاه های افراطی انان در جامعه داری و حکومت داری و... از مواردی هستند که همچنان برای مردم مبهم و گنگ به حساب می روند.

از سوی دیگر، موضع گیریهای متفاوت در برابر هویت و موجودیت مخالفان مسلح، از سوی حکومت افغانستان و کشورهای غربی خود بر ابهامات و پیچیدگی های موضوع افزوده است.
استفاده ازکلمات متضاد و متناقض در موضع علیه این گروه ها نشان می دهد که هنوز هم نظر واحد در قالب یک استراتیژی هماهنگ وجود ندارد و برخوردها و موضع گیریها کاملا مقطعی و ناشی از احساسات آنی است که هر از چندگاهی غلیان و یا فروکش می کند نه اراده واقعی برای صلح.

صلح و تردیدهای روز افزون
به تازگی رسانه ها از شکست مذاکرات سه کشور مذاکره کننده غربی با مخالفان مسلح سخن گفته اند.
در کنار این موضوع سخنگویان این گروه نیز هرنوع مذاکره را رد کرده و ناتو نیز از تشدید عملیات نظامی علیه آنها خبر می دهد. در کنفرانس بن دوم که تصور می شود طالبان جایگاهی داشته، اما شاید دیگر نماینده ای نداشته باشد .
به هرصورت تا کنون هیچ گام برای صلح برداشته نشده است که قابل اعتماد و مبنایی برای استمرار و پیگری روند صلح پنداشته شود و سرنوشت این پروسه راهمچنان به عنوان یک معما، پیچیده می سازد.

دیدگاه شما