صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

توجه ناکافی به حل مشکلات مردم در مناطق قحطی زده

-

توجه ناکافی به حل مشکلات مردم در مناطق قحطی زده

به گفته سازمانهای خیریه، خشکسالی های مداوم در افغانستان، مخصوصاً در سال جاری بسیار نگران کننده است. طبق گفته های این مقامات، بیش از دو میلیون زن، کودک، پیر و جوان در مناطق مرکزی و شمالی کشور با خطر گرسنگی شدید و کمبود مواد غذایی روبرو هستند.

این مشکلات در حالی رنگ تیره تر را به خود می گیرد که امسال زمستان زودرس باعث برفباری ها و مشکلات ترانسپورتی عدیده ای شده است که طبق پیش بینی ها، این روند به سرعت ادامه خواهد یافت و طی چند هفته بعد، شاهد مشکلات زیادی از ناحیه، برفباری، برف کوچ و مسدود شدن سرک ها بر روی ترافیک هستیم.

این در حالی است که در اکثر مناطق مرکزی و شمالی مخصوصاً ولایت های سردسیر منجمله بامیان، دایکندی، بدخشان و ... ذخیره غذایی عده ای از خانواده ها رو به پایان است و به گفته مقامات سازمان های خیریه، حدود ۱۰ درصد کودکان در افغانستان دچار سوء تغذیه اند و در معرض خطر مرگ قرار دارند، و آنچه باعث نگرانی مزید شده است این است که قحطی پیش رو، مشکلات انسانی و خطرات جانی را تشدید خواهد کرد.

با وجودی که امسال خشکسالی فراوان باعث شده است که در برخی مناطق تا هشتاد فیصد محصولات زراعتی از بین برود و به تبع آن قحطی در مناطقی از کشور رخ دهد، اما اقدامات در این زمینه بسیار بطی و کند بوده است و مردم مناطق محروم و قحطی زده کشور، از مقامات مسئول و سازمان های خیریه، انتظارات بیشتری را توقع داشتند و اگر در ظرف چند هفته آینده، مشکلات مردم از این ناحیه مرفوع نشود، با مسدود شدن سرک ها بر روی ترافیک و پایان ذخایر غذایی مردم، شاهد خبرهایی ناخوش آیند خواهیم بود.

این عوامل باعث شده است که خانواده های زیادی به جیره بندی مواد غذایی از همین اکنون آغاز کنند و برای اینکه بتوانند فصل زمستان را سپری نمایند، مقدار مصارف خود و خانواده خود را کاهش داده اند مبادا که در بین زمستان که دست آنها از همه جا کوتاه است، با کمبود مواد غذایی روبرو شوند و قسمت بد ماجرا این است که بیشترین تاثیرات مخرب این جیره بندی بر روی کودکان و تغذیه آنان است و کودکانی که با این معضل روبرو هستند، از سوء تغذیه رنج می برند و این امر می تواند بر روی فعالیت های دماغی و فزیکی آنان تاثیرات مخرب و جبران ناپذیری داشته باشد.

برخی خانواده های دیگر، برای بیرون رفت از این مشکل و به امید پیدا کردن لقمه نانی راه دیار غربت را در پیش گرفته و با وجود دانستن همه سختی ها و مشقت هایی که در غربت در انتظار آنان است، تن به مهاجرت می دهند. در همین راستا، سازمان های خیریه اذعان دارند که اگر ظرف چند هفته آینده مواد غذایی، آب پاکیزه و مواد صحی و دارویی در اختیار این خانواده ها قرار نگیرد، خطر ابتلا به بیماری، سوء تغذیه و بخصوص مرگ و میر کودکان در این مناطق افزایش خواهد یافت.

افغانستان کشوری است که طبق اعلام حکومت، بیش از 30 فیصد جمعیت آن در زیر خط فقر زندگی می کنند، این به این معناست که این عده افراد حتی قادر به تامین ابتدایی ترین نیازهای خود نمی باشند و دائماً باید از طرف دیگران تحت حمایت و قیمومیت قرار بگیرند و مسلماً مقارن با خشکسالی ها و قحطی، این آمار به صورت قطع افزایش خواهد یافت و قطعاً میزان افراد نیازمند و آسیب پذیر که چشم براه کمک های حکومت و سازمان های خیریه هستند افزایش خواهد یافت.

آیا در شرایطی که حکومت بعد از گذشت یک دهه، هنوز نتوانسته است موفقیت های چشمگیری در زمینه امنیت، اقتصاد، فقر و بیکاری داشته باشد می توان امیدوار بود که وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بهبود خواهد یافت؟ آیا می توان به وعده های حکومت در زمینه رفع مشکلات دل بست و مهتمر اینکه آیا مردم مظلوم و رنج کشیده افغانستان می توانند روزهای خوب و بدون کمبود مواد غذایی، سوخت و ... را تجربه کنند؟

این ها سوال های جدی هستند که در مقابل حکومت و مقامات مسئول قرار دارد و مسلماً آنها باید پاسخی قانع کننده و مناسب را برای این سوالات ارائه نمایند. ولی با توجه به تجارب یک دهه اخیر و کارهایی که اکنون شاهد آن هستیم، این فعالیت ها موید این است که این مشکلات به این زودی ها رفع نخواهد شد و می توان پیش بینی کرد که سال دیگر در همین منطقه زمانی، همین مشکلات و چالشها دوباره، زنگ خطری را به صدا در خواهند درآورد.

مقارن با مساله خشکسالی و قحطی در کشور، برگزاری لویه جرگه سنتی در کابل در مورد پیمان استراتیژیک نظامی با ایالات متحده آمریکا، مسئله ای بود که توجه مطبوعات داخلی و خارجی را به خود جلب کرد. لویه جرگه با همه چالشها در مورد برگزاری و مشروعیتش به کار خود خاتمه داد و ضمن حمایت از این پیمان استراتیژیک، یک قطع نامه هفتاد و شش ماده ای را صادر کرد.

این قطع نامه که با مقبولیت رئیس جمهور کرزی روبرو شد، دارای موارد متعددی است که لویه جرگه به نمایندگی از ملت افغانستان، در مورد پیمان استراتیژیک آن را مهم شمرده و درخواست های زیادی را از حکومت آمریکا دارد.

این قطع نامه که بیشتر مواد آن به موضوعات شکلی و صوری پرداخته است بیشتر روی بحث های امنیتی است به طور مثال اینکه محلات نظامی در کجا باشد، مقدار و میزان دستگاه ها و عدوات جنگی مشخص باشد و یا اینکه اگر در صورتی که کدام کشور ثالثی به افغانستان حمله کرد، آمریکا باید از افغانستان جانبداری نماید.

ولی متاسفانه در قسمت زراعت و بازسازی زیرساخت های اقتصادی به جز چند ماده کلی، بحثی نشده است که جای داشت که اعضای لویه جرگه با درک این مطالب، در قطع نامه مواردی را یاد آور می شدند تا مشکلات مردم کشور از این ناحیه هم مورد بازخوانی و توجه قرار می گرفت.

حکومت کشور بیشترین هزینه و بودجه خود را در قسمت امنیت به کار گرفته است و به بخش های دیگر توجه چندانی نکرده است و تجربه این دهه اخیر نشان داده است که توجه بیش از حد به مشکلات امنیتی موفق نبوده است و باید با تمام مشکلات کشور به صورت یکسان برخورد شود زیرا اگر با این مشکلات به صورت یکنواخت برخورد نشود و این مشکلات در یک تراز قرار نگیرد، موازنه به هم می خورد و وضعیت بهبود نخواهد یافت چون وضعیت بد معیشتی، باعث می شود که امنیت خراب شود و یا اینکه اگر امنیت خراب شود، اقتصاد مردم هم با چالش مواجه خواهد شد.

از سوی دیگر، افزایش قیم مواد سوختی مخصوصاً گاز مایع، نگرانی های دیگری را بر مشکلات مردم افزوده است و متاسفانه حکومت با وجود وعده های مکرر، هنوز نتوانسته است قیمت گاز را تحت کنترول در آورد. یکی از ابتدایی ترین نیازهای هر جامعه، مسله خوراک و پوشاک است و به این امر در اکثر کشورها به خوبی پرداخته شده است تا جایی که کسی به فکر نان و پوشاک نیست ولی متاسفانه هنوز افغانستان با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند که این مشکلات مربوط به چند قرن قبل بوده است.

وظیفه حکومت است تا با مشکلات این چنینی به مقابله برخواسته و نگذارد تا مردم افغانستان بیش از این رنج بکشند و بدیهی است در صورتی که حکومت نتواند مشکلات ابتدایی مردم را رفع نماید، چگونه خواهد توانست رفاه و امنیت را که یکی از چالشهای کشورهای پیشرفته است، برای مردم کشور نوید دهد.

دیدگاه شما