صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نشست بن دوم؛ انتظارات و نگرانی ها!

-

نشست بن دوم؛ انتظارات و نگرانی ها!

با گذشت ده سال از برگزاری اولین نشست بین المللی درباره افغانستان، یعنی کنفرانس بن، اینک افغانستان و جهان تا چند روز آینده، بار دیگر به بن می روند تا با در نظرداشت ده سال گذشته، درباره برنامۀ پس از سال 2014 تصمیم بگیرند. گفته می شود که در این نشست دست آورد فیصله های بن اول و وضعیت جاری کشور مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.

طبق برخی اظهارات بحث محوری كنفرانس بن دوم، سرنوشت افغانستان پس از سال 2014 است. شرکت کنندگان تلاش خواهند ورزید که برنامه های ده سالۀ خویش را در این كنفرانس اعلام نمایند. برنامه یی كه عرصه های اقتصادی، امنیتی، سیاسی و حكومتداری را شامل می شود.

هم چنین گفته می شود که تکیه عمده کنفرانس بن دوم، بیشتر بر جنبۀ اقتصادی و حاكمیت خوب در کشور خواهد بود. حال آنکه کنفرانس بن اول رویکرد عمدتا امنیتی داشت. بدین ترتیب با توجه به تجارب موجود از ساختار و توانایی حکومت افغانستان، حکومت بایستی درایت و تلاش وافری را بکار ببرد تا رضایت و قناعت جامعه جهانی را در ادامه دادن به حمایت های سیاسی و اقتصادی، بخصوص اجرای پروژه های زیربنایی بدست آورد.

هرچند افغانستان، پس از نشست بن اول، تا هنوز شاهد برگزاری کنفرانس های متعدد بین المللی بوده است؛ اما هرکدام آنان جایگاه و اهمیت خود را داشته اند. به همین سلسله نشست بن دوم نیز احتمالا از اهمیت خاص خود برخوردار خواهد بود. زیرا ارزیابی کمک ها و حمایت های جهانی به افغانستان طی چندسال گذشته و به تحلیل گرفتن وضعیت موجود، هم چنین به بحث گرفتن کمک های بین المللی به افغانستان بعد از سال 2014 تا 1024 هم برای جهانیان و هم برای افغانستان از اهمیت زیادی برخوردار می باشد.

به همین جهت باور عمومی بر این است که کنفرانس بن دوم باردیگر بهترین فرصت مناسب را برای افغانستان فراهم آورده است. این فرصت روشن ساخته است که جهان هنوز به افغانستان توجه دارد. این فرصت می تواند زمینه ادامه توجه به افغانستان را در نگاه جامعه جهانی تضمین نماید.

اما باید هشدار داد که این فرصت می تواند به نگرانی و تهدید بدل شود. از آنجایی که رهبری این نشست بدست افغان هاست؛ این وضعیت دوسویه، یعنی فرصت مساعد برای کشور و یا تهدید و نگرانی برای کشور در لبه بسیار باریکی قرار دارد.

اغلب صاحب نظران در این باره نگران هستند. زیرا آنان بدین باور هستند که اولا حكومت افغانستان متهم به فساد، ضعف و ناكارآمدی است؛ در ده سال گذشته، فساد اداری، بزرگ ترین شاخصه و نشانۀ حكومت داری در افغانستان دانسته می شود و در این امر جایگاه سوم را در جهان كسب كرده است.

دوم اینکه افغانستان تاكنون تجربۀ رهبری نشست های بین المللی را ندارد. این برای نخستین بار است كه رهبری چنین نشست مهم بین المللی به عهدۀ افغانستان گذاشته می شود. طبیعی خواهد بود که شركت كنندگان این نشست به نوعی توانایی و ظرفیت دولتمردان را به سنجش و ارزیابی بگیرند. در صورتی که رهبری کنفرانس بوسیله افغانستان بگونه ای قابل انتظار انجام گیرد می تواند در قسمت ادامه همکاری بین المللی اعتماد و اطمینان های کافی بدست آید؛ درغیر این صورت ظرفیت ها و بسترهای جلب و جذب حمایت های بین المللی از دست خواهد رفت.

اما آنچه اکنون ذهن و افکار عمومی را بخود مشغول داشته و سوال های متعددی را موجب شده اینست که آیا در نشست بن دوم، این اراده قوی وجود دارد که نسبت به ده سال گذشته ارزیابی دقیق و جدی صورت گیرد و نسبت به ده سال آینده نیز برنامه عمل جدی تری به میان گذاشته شود؟

بدون کم ترین تردید می توان گفت اگر نسبت به فیصله های گذشته تعمق صورت نگیرد که آیا آن فیصله ها دقیق و درست به اجرا گذاشته شده است یا خیر؟ اگر به اجرا گذاشته نشده است، چرا؟ این نشست هم بدون چنان ارزیابی نتیجه لازم و قابل انتظار را ببار نخواهد آورد.

اتفاقا بعضی از فاکت ها تاکید برآن دارد که در این مرحله برنامه ریزی و حمایت های جامعه جهانی بایستی دقیق تر و جدی تر باشد. زیرا در این شرایط، افغانستان برخوردار از نظام سیاسی می باشد که به شهروندان خود و تعهدات جامعه بین المللی پاسخگو و مسئول می باشد.

حال آنکه در مرحله قبل، افغانستان فاقد حکومت و نظام سیاسی بود و جامعه بین المللی بایستی با تلاش و مشقت و ریسک کلان از افغانستان حمایت می نمودند. البته بسیاری از صاحب نظران داخلی بدین باور هستند که نشست بن اول هرچند برای افغانستان مفید واقع شد؛ حداقل سبب گردید که ساختارهای اولیه یک نظام سیاسی را شکل دهد، اما در روند اجرای مفاد آن نشست، متاسفانه کاستی و نواقصی بسیار جدی وجود دارد که هم برای افغانستان و هم برای جهان چالش های سنگینی را بوجود آورد.

به تعبیر دیگر اگر از فرصت ها و بسترهای مساعد ده سال قبل و از شور و اشتیاق بوجود آمده جهان در حمایت از افغانستان در کنفرانس بن و پس از آن استفاده مطلوب و مدبرانه صورت می گرفت، امروز وضعیت کشور و دست آوردهای جامعه جهانی در کشور، بسیار درخشانتر بود.

انحراف از مفاد و تعهدات بن اول سبب گردید که چالش های عمده ای چون ادامه ناامنی و خشونت، فساد اداری، توقف باز سازی، افزايش بیکاری و فاصله طبقاتی، روند رو به افزایش و تکان دهنده کشت و قاچاق موادمخدر، و.... بوجود آید. بطور مثال در این ارتباط گفته می شود که جامعه جهانی 56 میلیارد دالر به حکومت طی ده سال گذ شته کمک نموده است.

اما حکومت افغانستان مدعی است که فقط 18 میلیارد دالر آن را به دست آورده است. این درحالی است که معلوم نیست این هیجده میلیارد دالر چگونه به مصرف رسیده است؟ همینگونه اظهارات متعددی وجود دارد مبنی بر اینکه به میزان هشتاد درصد کمک های بین المللی که به حکومت افغانستان داده نشده است بوسیله شبکه ها و نهادهای مرتبط با خود کشور های تمویل کننده حیف و میل گردیده است.

البته مسئله چالش برانگیز دست آوردهای نشست بن اول تنها موضوع حیف و میل شدن کمک های بین المللی نیست، بلکه مسئله تامین امنیت نیز در آن زمره قرار میگیرد. مردم افغانستان پس از تحمل سالها جنگ و خونریزی انتظار داشتند که پس از تحول جدید و حضور جامعه جهانی، شرایط امنیتی برای یک زندگی آرام و بدور از خشونت و سایه تفنگ فراهم گردد.

مهاجران کشور پس از تحمل سالها غربت و دوری از وطن، با عزت و با نشاط به وطن باز گردند. به رغم تمام این انتظارات متاسفانه گروه های جنگ طلب دست از جنگ بر نداشته و صدای انفجار و انتحار از فضای کشور محو نگردید. مصیبت بارتر از همه اینکه عده ای درپی آن شدند که به طالبان، دشمنان قسم خورده صلح وامنیت در کشور رسمیت بخشیده و اعمال نامشروع آنان را در سطح یک خطا و لغزش تقلیل داده و به آنان عنوان برادران ناراضی داده شد.

البته در ادامه بحث نشست بن، نگرانی های جدی نیز مطرح می باشد که عدم شرکت طالبان و پاکستان از زمره مهم ترین نگرانی هایی است که ذهن تحلیل گران سیاسی را بخود مشغول داشته است. بدنبال هدف قرار گرفتن پوسته ی مرزی پاکستانی بوسیله طیاره های ناتو، اسلام آباد به رسم اعتراض بطور رسمی اعلام داشته است که در نشست بن دوم شرکت نخواهد کرد.

همینطور درباره حضور طالبان در نشست بن مخالفت های جدی وجود دارد که مانع حضور آنان گردیده است. حال سوال این است که آیاعدم حضور طالبان و پاکستان، بعنوان بخش های مهمی از چالش ها و مشکل آفرینان قضیه افغانستان، نشست بن دوم را در رسیدن به اهدافش با یک نقیصه عمده مواجه نخواهد ساخت؟ این نقیصه از آنجا اهمیت می یابد که اسلام آباد درنظر دارد پس از سال 2014 از هر طریق ممکن به روند ثبات و استقرار امنیت در کشور صدمه وارد نماید.

مقام های پاکستانی هم چون گذشته برای رسیدن به این خواست خود از تمام امکانات و ظرفیت های در اختیار داشته بهره خواهد جست و طبیعتا عناصر دست پرورده ای چون طالبان و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار و گروه تروریستی حقانی فوری ترین و آماده ترین زمینه و ابزار برای ادامه جنگ و ناامنی در افغانستان استفاده خواهند شد.

نگرانی دیگری که در این میان مطرح می باشد اینست که نشست بن دوم احتمالا مقدمه و پیش درآمدی خواهد بود برای عقب نشینی جامعه بین المللی از کشور. یعنی اینکه جامعه بین المللی با دست یابی به نتیجه ای که آنان را موظف به حمایت اقتصادی از افغانستان نماید، عرصه های سیاسی و امنیتی را بخود افغان ها واگذار سازد.

تلاش برای واگذاری تامین امنیت ولایات به نیروهای داخلی را بخشی از زمینه سازی این پروژه خوانده اند. حال مردم افغانستان و جامعه جهانی منتظر آن هستند تا ببینند که دولتمردان افغانستان در مدیریت و رهبری نشست بن دوم چگونه ظاهر خواهند شد ؟ آیا آنان قادر خواهند گردید که مطالبات و ضرورت های ملی و بین المللی را در این نشست عرضه نموده و حمایت های کافی و همه جانبه را در آن باره بدست آورند یا خیر؟

دیدگاه شما