صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

منافع ملی؛ معیار مناسبات بین المللی کشور!

-

منافع ملی؛ معیار مناسبات بین المللی کشور!

در روزهای اخیر روابط خارجی کشور با برخی از قدرت ها و کشورهای خارجی با چالش ها و پیچیدگی های جدی مواجه می باشد. اهمیت این موضوع در آنست که چنین چالش ها خواسته و نخواسته بر وضعیت داخلی کشور و ثبات درآن اثرگذار می باشد.

بطور مثال مناسبات افغانستان با پاکستان علاوه بر مسایل سال های گذشته، وقوع حوادث خونین اخیر که گروههای افراطی مستقر در پاکستان مسئولیت آن را بعهده گرفته اند، سبب گردیده است که این مناسبات تیره شود. زیرا افغانستان هماره مدعی بوده است که گروههای تروریست از خاک پاکستان تجهیز و تمویل گردیده و به داخل کشور فرستاده می شوند.

بعهده گرفتن انفجار خونین روزعاشورا در کابل، که منجر به شهادت و زخمی شدن تعداد کثیری ازهم وطنان گردید بوسیله لشکر جنگوی، که مقر اصلی آن در پاکستان می باشد، این موضوع را جدی تر ساخته است. زیرا حکومت پاکستان هرنوع ارتباط خود را با گروههای هراس افکن تکذیب می نماید.

اما مقام های افغان مدعی اند که این گروهها بدون اجازه مقام های پاکستانی قادر به فعالیت در آن کشور نبوده و توانایی آن را ندارند که به جلب افراد انتحاری گردیده و آنان را آموزش داده و به داخل کشور ارسال دارند. از جانب دیگر با حمله طیاره های ناتو بر یک پوسته‌ مرزی پاکستان، که در واقع این پوسته در داخل خاک افغانستان ایجاد شده بود و گفته می شود که با ورود عناصر شورشی همکاری داشته است، مناسبات امریکا و سازمان ناتو را تیره ساخته است.

بطور طبیعی تیره شدن این مناسبات بر روابط افغانستان و پاکستان نیز سایه انداخته است. نگرانی این مورد در آن است که چشم انداز تیره شدن مناسبات امریکا و سازمان ناتو با پاکستان در پرده ای از ابهام و تشویش ها قرار گرفته است.

از جانب دیگر پایین کشیدن یک طیاره بدون پیلوت امریکایی در فضای ایران توسط نیروهای نظامی آن کشور، موجب گردیده است که در این دایره نیز نگرانی ها و مشاجره هایی بوجود آید. زیرا به زعم مقام های ایرانی این طیاره از خاک افغانستان وارد خاک آن کشور گردیده است بنابر این مقام های افغانستان بایستی در این رابطه پاسخگو باشند.

اتفاقا در این رابطه وزارت خارجه ایران سفیر افغانستان را نیز احضار نموده است. البته این یکی از چندین مسئله ای است که بر مناسبات کشور با همسایه غربی سایه انداخته است، ولی به هر صورت بدون حل قضیه اخیر یا رفع نگرانی های کشور همسایه غربی، سایه چالش ها هم چنان بر مناسبات دو کشور وجود خواهد داشت.

همینطور همسایگان شمالی افغانستان، بویژه جمهوری روسیه در روزهای اخیر تکان های بخود داده و نسبت به بعضی از مسایل کشور و جامعه بین المللی اظهار نظر نموده و خواهان اطمینان از این وضعیت نسبت به منافع خود گردیده اند.

مجموع این مسایل سبب گردیده است که مناسبات یا روابط خارجی کشور با موضوعات پیچیده ای مواجه گردد که چگونگی مواجهه با آن ها می تواند بر وضعیت آینده کشور، بخصوص تحکیم صلح و ثبات و بازسازی اقتصادی اثر بسیار جدی را برجای بگذارد.

بخصوص اینکه حکومت، در شرایط پیش آمده و چالش های موجود قادر نگردیده است که از موضع روشن و مستحکمی برخورد نماید. به معنای دیگر سیاست گران ما همیشه چشم به دیگران داشته اند. تا بر اساس مواضع آنان بگونه ای از خود حرکتی انفعالی نشان دهند و بیشتر نظاره گر هستند.

واقعیت آنست که در چهارچوب نظام سیاسی و یک کشور، بویژه در عرصه روابط بین المللی ، ایجاد مناسبات با کشور های پیرامونی و جهان یکی از فاکت های بسیار عمده و تعیین کننده برای آن محسوب می شود.

در جهان قدیم به دلیل محدود بودن روابط ، ساده بودن زندگی جمعی ، شاید توجه به روابط خارجی چندان درخور اهمیت تلقی نمی گردید. اما در جهان معاصر، با پیشرفت تکنولوژی و صنعت ، پیچیده شدن زندگی بشر امروز، گسترش دامنه نیازمندی ها و ضرورت ها ، تکثر واحد های جغرافیای سیاسی و در ضمن توسعه روابط میان آنان ، مسئله روابط خارجی به یک امر و پدیده جدی و غیرقابل انکار تبدیل شده است که نمی شود آن را دست کم انگاشت.

تعبیر" دهکده جهانی " یا موضوع " جهانی شدن " در واقع تبعات چنین روند و واقعیتی است که بر زندگی بشر امروز سایه افگنده است. حفظ موجودیت و ماهیت هر کشور و دولتی در روند جهانی شدن نیز بستگی دارد به توانایی های او در روابط خارجی .

شاید بسیاری از کشور ها و دولت ها هنوز هم تمایل به سیاست ها و روش های انزوا طلبانه داشته باشند ، اما واقعیت های آشکار و نیازمندی های جدی جهان امروز این فرصت را به آنان نداده و برای آنان گریزی از واقعیت های امروز وجود ندارد. توجه به موضوع و یا گام نهادن در عرصه روابط خارجی به همان سادگی اولیه که تصور می گردد ، نخواهد بود. زیرا با پیچیده شدن زندگی جوامع ، سطح و میزان روابط و ارتباطات هم پیچیده می گردد.

جامعه و دولتی در این عرصه موفق خواهد بودکه قادر گردد این مناسبات و روابط را بر مبنای یک شناخت و ارزیابی دقیق درک نموده و در پی تهیه و تنظیم و مدیریت آن برآید.

به هر میزان که این وضعیت روشنتر و دقیق تر باشد به همان تناسب ایجاد مناسبات و روابط با دیگر جوامع و کشور ها نیز مطلوب تر خواهد بود.به همین جهت در علوم و دانش سیاسی ، روابط بین الملل بعنوان یک شاخه و دانش کاملا مستقل در مراکز علمی مطرح گردیده و دولت ها برای پرورش نخبگان و دست یابی به طرح ها و برنامه های دقیق و موثر آن سرمایه گزاری های کلانی صورت می دهند.

اگر ما منافع ملی را محور و مبنای تمامی تصمیم گیریهای داخلی و خارجی قرار دهیم ، قوی بودن در تامین مناسبات بین المللی ، منافع ملی آن کشور را نیز بخوبی تامین خواهد نمود.

امروز پر واضح شده است که در تعيين سياست خارجي كشور ها هيچ بحثي یا موضوعی به اندازه ي "منافع ملي مهم نمی باشد. باید گفت که منافع ملي مفهومی است بسيار فربه که در ادبيات روابط بين‌الملل از جايگاه خاص برخوردار می باشد. معیار اساسی هر كشور و نظام سیاسی در تدوين سياست‌خارجي يگانه موضوع و هدف اصلی كه پيش چشم دارد " منافع ملی‌ " است و اين تلاشی است مشروع و پذيرفته شده ‌از سوي همه‌ي كشور ها.

حقیقت اینست در شرایطی که افغانستان عزم آن را دارد تا بسوی ثبات و امنیت پیش برود و در این راستا گام های قابل اعتمادی را بر دارد ، بدون شک سياست‌ خارجي افغانستان مي‌تواند يكي از پايه‌ هاي عمده ثبات سياسي و تامين امنيت ملي را شكل داده و کشور را در رسیدن به هدف مورد نظر یاری رساند. در واقع این ( منافع ملی ) همان ستاره راهنمای سیاست خارجی می باشد. باتوجه به تجارب سه دهه جنگ و بحران در کشور می توان بصراحت بیان نمود که سياست خارجي پيوسته بايد پي‌گير پیشگیری از دخالت كشور ‌ها یا قدرت های بیرونی در امور افغانستان باشد.

چون دخالت کشورها و قدرت های بیرونی یکی از علت های عمده درگيريهاي داخلی دانسته می شود. درپی انتقادات اخیر جامعه جهانی ، مقام های کشوردر عکس العمل به آن بصورت فزاینده ای انتقاد از تاکتیک های نظامی آمریکا را برجسته ساخته اند. حقیقت اینست که نگرانی از مسئله عدم تعادل و نبودیک سیر و روند منطقی و تعریف شده در سیاست خارجی کشور برای تامین منافع ملی هم چنان به حال خود باقی است. سوالی که اکنون مطرح است اینست که معیار اساسی در سیاست خارجی کشور چیست ؟

حفظ قدرت و چوکی برای یک یا چند شخص یا حفاظت از منافع ملی ؟ در این میان مقاماتی هم چون وزیرخارجه و مشاوران ارشدی که ردیف به ردیف بر چوکی ها تکیه زده اند کارشان چیست؟ افغانستان اکنون دریکی ازمهم ترین مقاطع تاریخی خود قراردارد. کشوربافرصت ها وزمینه های مساعدی روبرواست که اگرغفلت شود، افغانستان برای همیشه به قهقراخواهدرفت؛ واگرازآن استفاده درست صورت گیرد، کشور از گرداب بحران و مصیبت نجات خواهد یافت! قطعا این امر مستلزم درایت و فهم عمیق و هوشیارانه همراه با تدبیر و شجاعت سیاسی است. گذر از وضعیت پرچالش و پیچیده کنونی همه این فاکت هارا لازم دارد.

دیدگاه شما