صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۲۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

برادر تو، دشمن من!

-

برادر تو، دشمن من!

چندی قبل بصورت هم زمان چند نقطه مهم کابل و چند شهر دیگر از سوی طالبان مورد حمله قرار گرفت. در نتیجه این حملات تعدادی از هم وطنان ما شهید و زخمی گردیده و خسارات زیادی را نیز برجای گذاشت. مهم تر از همه این حملات جوی از نگرانی و هراس را در میان شهروندان ایجاد نمود ، و میان حکومت و مردم فاصله بی اعتمادی را در توانایی تامین امنیت و چگونگی مقابله با دشمنان وطن افزایش داد.

هرچند رییس‌جمهور اقدام خشونت بار طالبان را برای مردم افغانستان زیانبار ارزیابی نمود، اما گفت : "بعضی‌ها در دولت افغانستان و مطبوعات علیه من انتقاد می‌کنند ـ وقتی‌که می‌گویم طالب برادر. ولی من خطاب " طالب برادر" را ایلا‌دادنی نیستم؛ هرچند اعتراض هم شود، این را ایلا‌دادنی نیستم. پس "طالب برادر!" از این اقدامت که به‌نام تو شد، اگر تو کردی یا نکردی که بنام تو شد، هر خارجی‌ که کرد و یا خودت کردی، چه فایده‌ای برای اسلام و مسلمین رساندی؟ چه فایده ‌ای به افغان و مسلمان رساندی؟ در هردو جانب مسلمان و افغان را کشتی. به اقتصاد، دین و جوان‌شان صدمه رساندی. خیرت به اسلام نرسید؛ ضررتان به اسلام رسید و اسلام را متضرر ساختی، اولادشان را متضرر ساختی، تحصیل‌ شان را متضرر ساختی. پس خلاصه کلام، برای استقلال افغانستان کار نکردی، برای آزادی و ترقی مردمش کار نکردی، برای آزادی و ترقی مسلمان کار نکردی، بلکه به ادامه حضور خارجی‌ها در افغانستان کار کردی".

این سخنان رئیس جمهور از جهات مختلف قابل ارزیابی است. قبل از همه باید افزود که رئیس جمهور در هر کشور، نماد فرهنگ، سیاست ، رشد شخصیت فردی و اجتماعی می باشد. او تنها از جانب خود نمایندگی نمی کند. بلکه او نماینده یک ملت با همه ابعادش می باشد. اگر امتیاز و درخششی داشته باشد به ملت او بر می گردد؛ اگر ضعف و ناتوانی داشته باشد ، مردمش شرمنده می شوند.

بر این اساس حداقل انتظاری که وجود دارد اینست که مواضع رسمی رئیس جمهور با توجه به حضور بیش از صدوده مشاور حقوقی ، سیاسی ، اقتصادی، مذهبی ، قومی ، و... باید سنجیده شده و معیاری باشد. اگر مقام اول کشور در اظهارات و ادعاهایش دقت و اهتمام نداشته باشد، پس چگونه می توان توقع برد که جهانیان و مردمش به سخنان و اراده اش اعتماد نمایند؟ سخن اول اینست که رئیس جمهور طالبان را برادر خود میداند. از لحاظ عرف اجتماعی و معیارهای ارزشی چه کسی را می توان برادر خواند؟ شرط برادری چیست؟

یکی از مهم ترین محور و معیار برادری صداقت و راستی است. حال باید پرسید آیا طالبان از زمان موجودیت خود با مردم افغانستان صداقت و راستی داشته اند؟ حداقل یک مورد را نام ببرید که طالبان با مردم خود با مهر و صداقت و راستی برخورد نموده اند! آنان بیش از آنکه ملاحظه کشور و مردم افغانستان را داشته باشند ، دست پرورده و نان و نمک خورده دیگران هستند!

آنان در سفره و دستگاهی پرورش یافته اند که مزدوری بی مواجب شرط اول آنست . کتشار های دسته جمعی، سیاست زمین های سوخته ، به بردگی گرفتن زنان و دختران افغان در زمان حاکمیت طالبان که تا هنوز بقایای آنان دیده می شود، این از مروت و صداقت برادری است؟ آیا نابودی آثار باستانی کشور نشانه روشن خصومت ، عصبیت و کینه توزی تاریخی به فرهنگ کشور و تاریخ کشور نیست؟ اگر از عملکرد سیاه و ننگین طالبان در سالهای گذشته بگذریم ، طی همین سالهای اخیر، در برابر هر تضرع و خواهش حکومت برای آشتی با طالبان ، پاسخ آنان مگر غیر از گلوله و انفجار و خون بوده است؟

شگفت آنست که در این سخنان طالبان بر اساس ارشادات اسلامی مورد موعظه قرار گرفته اند. در کجای شریعت ، سنت و سیره تاریخی اسلام کشتار مردم بیگناه، سر بریدن اطفال و زنان جایز شمرده شده است که طالبان بی مهابا چنین اعمال ناروایی را مرتکب می شوند؟

باید به صراحت گفت که از طالبان برای مردم افغانستان و اسلام بزرگترین ضرر و زیان در طول تاریخ رسیده است.
عمل سیاه و ننگین طالبان بنام اسلام ، چهره دین و مذهب را در جهان و تاریخ سیاه نمود. بایستی صدها سال دانشمندان و مسلمانان واقعی تلاش نمایند تا این ننگ و زشتی که طالبان بنام اسلام در تاریخ جهان برجای گذارده اند ، از صفحه ذهن مردم دنیا پاک سازند. دانشمندان و مسلمانان راستین خود را مسئول می دانند که به جهانیان نشان دهند و بفهمانند که جنایت های هولناک و سیاهی که طالبان بنام اسلام مرتکب شده اند هیچ ارتباطی با دیانت مسلمانان ندارد.

در جای دیگر از سخنان یاد شده گفته شده است که طالبان عامل حضور خارجی ها در کشور گردیده اند. اساسا طالبان خود بیگانه پرور و خارجی پرست هستند. این واقعیت بطور مکرر ثابت گردیده است که طالبان بدون حمایت خارجی ها برای یک لحظه هم قادر به ادامه حیات نیستند. بسی جای تاسف است که هنوز این توهم در ذهن سیاست مداران کشور وجود دارد که با تکیه بر نقاط ظاهرا مشترک دینی ، قومی و زبانی و سمتی می توان طالبان را از دایره شرارت و جنایت و بیگانه پروری دور ساخت!

نکته دیگری که واقعا باعث تاسف گردید ادبیات ویژه ای است که برای برادر خواندن طالبان بکار برده شده است. رئیس جمهور گویا که مسند و موقف خود را فراموش نموده و همینگونه مخاطبین خود را که مردم افغانستان و جهان می باشد از یاد برده است که با جملات و کلمات بسیار نازل اظهار داشتند که من این کلمه "برادر" نسبت به طالبان را " ایلادادنی " نیستم!؟ از جانب دیگر بکار بردن و تاکید بر این جملات و کلمات گونه ای از پا فشاری ناموجه را بازگو می نماید. یعنی اگر تمام مردم افغانستان طالبان را نخواهند و آنها را مزدور بدانند ؛ من طالبان را برادر یاد می کنم! مردم ما انتظار نداشتند که رای و آرزوی شان از سوی کسی که منتخب شان می باشد اینگونه به پای طالبان قربانی گردد.

هم چنین این سوال همواره در اذهان وجود دارد که چه رازی در این میان نهفته است که جناب رئیس جمهور علی رغم خواست مردم ، حاضر نیست که دست از برادری با طالب بردارد؟ حال آنکه مردم افغانستان آن کسی را که رئیس جمهور برادر میخواند، او را دشمن خونی و آشتی ناپذیر خود می دانند. بسی جای تاسف است که ادبیات و سیاست دولتمردان ما در مسیری قرار گرفته است که به ‌جای انتقاد از حامیان طالبان و تروریست ها در ستایش دشمنان صلح و امنیت و در واقع در توصیف قاتلین مردم زبان می رانند. توقع برده می شد که دولت مردان کشور از جمله رئیس جمهور نسبت به عوامل و زمینه های حمایت بیرونی از تروریست ها و بخصوص این حادثه اخیر واکنش جدی نشان می‌دادند و از جامعه جهانی خواستار اقدامات اساسی و جدی تر می‌شدند.

دیدگاه شما