صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سهل انگاری دولت و از دست رفتن فرصت ها

-

سهل انگاری دولت و از دست رفتن فرصت ها

علامه اقبال لاهوری به درستی از افغانستان به مثابه قلب آسیا یاد کرد زیرا حقیقتان این کشور نقش محوری در توسعه و ثبات منطقه می تواند داشته باشد. افغانستان خود می تواند به شاهراه بزرگی تبدیل شود که شمال آسیا را به جنوب و شرق آسیا را به غرب این قاره متصل کند و همینطور مسیر های ترانزیتی مهمی را برای قاره آفریقا و اروپا فراهم نماید که درنتیجه همان جاده ابریشم احیا گردد.

در این هم تردیدی نیست که چرخه صنعت در جهان به منابع بزرگ انرژی آسیای مرکزی در ده های آینده به شدت نیازمند است اما مهم ترین مسیری که بتوان از این منابع عظیم انرژی در جهان بهره برداری گردد مسیری جز افغانستان نمی تواند باشد به همین دلیل بسیاری معتقد اند یکی از هداف مهم قدرت های غربی در همراهی با امریکا در جنگ افغانستان فراهم نمودن امکانی برای خود در بهره مندی از این منابع انرژی در آینده اند.

یکی از اهدافـ غرب در منطقه، تبدیل افغانستان به معبری برای انتقال منابع انرژی آسیای‏ مبانه به بازارهای جهانی است.حتی بعضی این هدف را به عنوان هدف‏ اصلی یا اصلی‏ترین هدف اقدامات امریکا مطرح نموده‏اند. با توجه به سوابق عملکرد امریکایی‏ها در رابطه با منابع نفت و گاز آسیای میانه و خصوصا با توجه به برخورد این کشور با موضوع نحوه انتقال‏ این منابع به بازارهای جهانی،وجود چنین اهداف و رویاهای در اذهان استراتژیست‏های امریکایی دور از واقع نیست.

این ایده‏ بر این فرض استوار است که برای تبدیل افغانستان‏ به معبر برای کالا و منابع نفت و گاز آسیای میانه به بازارهای جهانی مشکل دیگری غیر از مشکل امنیت وجود ندارد و آن هم با کمک نیروهای امریکایی‏ و ناتو برطرف شدنی است. دولت افغانستان باید کشور های منطقه تلاش کنند همکاری های مشترک اقتصادی فرهنگی و سیاسی شان را گسترش دهد.

مسلما تمامی کشور های منطقه به شمول سایر همسایگان افغانستان نیز در این زمینه می توانند نقش مهم داشته باشد. بدیهی است که اگر منافع کلان و مشترک منطقه ی و تهدید ها و فرصت های فراروی ملت های منطقه به درستی شناسایی شود بدون شک توسعه و پیشرفت های اقتصادی وسیاسی در سرتاسر منطقه در دهه های آینده می تواند کام همه ملت های منطقه را شیرین کند.

سه کشور افغانستان هند و پاکستان و همینطور کشورهای آسیای میانه زمینه های وسیع گسترش همکاری های مشترک اقتصادی را دارند که اگر به این زمینه ها و فرصت ها توجه جدی صورت بگیرد این می تواند در بخش امنیت و ثبات این کشورها نیز به جد تاثیر گذار باشد. اما سهل انگاری های دولت مردان افغانستان ودرگیر شدن به مسائل غیر مهم و حاشیه ی در کشور باعث شده است که کشورهای دیگر منطقه از این وضعیت استفاده نموده و فرصت ها را از افغانستان بربایند.

روز گذشته شهر بیرجند ایران میزبان یک نشستی بود که در آن مقامات کشورهای منطقه از جمله افغانستان حضور داشت. ایران در تلاش است نقش حلقه وصلی را که افغانستان با هزینه کمتر و امتیازات فوق العاده مهم می تواند باز کند را از آن خود نماید. طبق گذارش ها وزير ترانسپورت و هوانوردی ملکی افغانستان، در همايش بين‌المللي "ترانزيت و توسعه محور شرق" در شهر بیرجند ایران شرکت کرد.

این همایش، روز گذشته با حضور معاون اول رییس جمهوری ایران و ميهماناني از 18 كشور جهان در دانشگاه پیام نور شهر بيرجند ایران برگزار گردید. در این همايش دو روزه رئيس برنامه توسعه ملل متحد، دبير كل سازمان كنفرانس اسلامي، پروفسور كمال‌الدين احسان اوغلو، يحيي معروفي دبير كل افغانستانی سازمان همكاري اقتصادي- اكو، رئيس بانك توسعه اسلامي، دبير كل كنفرانس توسعه و تجارت ملل متحد، دبير كل اتحاديه بين‌المللي حمل و نقل جاده‌اي، مدير كل اتحاديه بين‌المللي راه آهن‌ها حضور داشتند.

معاون رئیس جمهور ایران اعلام کرد ایران از گسترش راه ها و وصل کردن کشورهای آسیایی به هم می تواند سالانه بیش از صد ملیارد دالر معادل در آمد نفت خود را بدست آورد. این کشور در تلاش است افغانستان و آسیای میانه را از طریق ولایات شرق خود به آبهای آزاد وصل نماید در حالیکه اگر افغانستان بخواهد کشورهای آسیای میانه را به جنوب و بالعکس کشورهای جنوب و شرق آسیا را به شمال آسیا متصل نماید با هزینه و زمان کمتری آنرا می تواند انجام دهد.

متاسفانه باید گفت ناتوانی دولت افغانستان در مدیریت بحران جنگ در کشور باعث شده است که این فرصت های بی نظیر فرا راه توسعه افغانستان را دیگران بقاپند. ناتوانی حکومت از تامین امنیت در کشور و جنگ های طولانی و فقر شدید جامعه افغانی وضعیتی را به وجود آورده است که افغانستان بهترین فرصت ها را همچنان از دست می دهد.

سوگمندانه تر انکه مساله امنیت در افغانستان بسیار عمیق‏تر از آن به نظر می‏رسد که به‏ سرعت بتواند قابل حل باشد.حل مبنایی این مشکل مستلزم عوامل بسیاری از جمله خروج این کشور از فقر مطلق و قرار گرفتن در مسیر رشد است. توسعه‏ اقتصادی این کشور مستلزم توسعه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و حاکمیت ساختار دموکراسی است که همه اقوام در آن احساس تعلق و مشارکت بنمایند. رابطه علّی پیچیده میان توسعه همه جانبه و امنیت،دستیابی به راه حل‏های‏ عملی را بسیار دشوار می‏نماید.

مشکل دیگر در این زمینه نبود زیر ساخت های لازم است متأسفانه افغانستان کشوری است که فاقد حداقل زیرساخت‏های لازم‏ دنیای مدرن برای فعالیت‏های اقتصادی و تجاری و از جمله اجرای‏ پروژه‏های بزرگ. حتی زیرساخت‏های بسیار ابتدایی کشور نیز در طول سال‏های طولانی جنگ در حد قابل توجهی تخریب گردیده است. فقدان این زیرساخت‏ها که از نظام اداری کارآمد تا سطح آموزش و بهداشت‏ و حمل و نقل و ارتباطات و...را در بر می‏گیرد،هزینه و زمان اجرای‏ پروژه‏ها را به شدت افزایش خواهد داد. بدون شک در صورت برقراری نظم‏ و امنیت در افغانستان،تا سال‏ها بیشترین منابع و امکانات این کشور باید صرف ترمیم و توسعه زیرساخت‏ها بشود.

اما اکنون پرسش اساسی این است که براستی تا چه زمانی قرار است افغانستان همچنان بدلیل ناتوانی مدیران خود فرصت ها را از دست دهد و کشورهای دیگر همچنان در قاپیدن فرصت ها پیش تاز باشد؟ براستی چرا زیرساخت‏های حمل و نقل و انرژی در افغانستان بسیار بسیار محدود و ضعیف بوده و هیچگونه تسهیلاتی را در این‏ زمینه اجرایی پروژه ای بزرگ و ایجاد شبکه انرژی فراهم نمیگردد؟

چرا افغانستان خود نمی‏تواند به عنوان یک بازار جذاب برای مصرف حامل‏های انرژی‏ مطرح باشد وچرا همچنان تولید ناخالص ملی این کشور در سطح بسیار پایینی قرار دارد؟ چرا دولت افغانستان نمی تواند از نظر زیرساخت‏ها،منابع ، عرضه و تقاضای‏ بالقوه در سطح منطقه را به فعلیت برساند؟ اقتصاد آینده افغانستان باید برپایه توانایی‏های واقعی‏ سرزمینی و منافع مردم این کشور و بر مبنای ربودن فرصتها و نه از دست دادن آن بنا شود.

حامیان و هم پیمانان بین المللی افغانستان نیز باید توجه داشته باشند که‏ محو قطعی تروریسم از افغانستان مستلزم آن است که باید فقر از این کشور ریشه کن گردد. توسعه‏ اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در صورتی ممکن است که افغانستان بتواند با کمک هم پیمانان خود فرصت ها را از دست ندهد و از آن بهره برداری نماید. مقامات مسئول در کشور باید مطمئن باشد که اگر ایران بتواند نقش حلقه وصل را در آسیا بازی کند و ترانزیت کالا بجای افغانستان از این کشور صورت پذیرد در دراز مدت پروژه بزرگ تاپی نیز به شکست مواجه خواهد شد. نباید دولت افغانستان بیش از این فرصت ها را از دست بدهد.

دیدگاه شما