صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

شکست سرنوشت محتوم طالبان

-

شکست سرنوشت محتوم طالبان

سخنان وزیر دفاع افغانستان در جلسه عمومی مجلس سنای کشور از برخی جهات نگران کننده به نظر می رسید. آقای وردک از احتمال تشدید حملات طالبان بر مناطق جنوب شرقی کشور پس از سال 2014 خبر داده گفت مخالفان مسلح دولت تصمیم دارند که از ولایت های قندهار، هلمند، کنر و نورستان برای ساخت پناهگاه و آموزشگاه شان، پس از سال 2014 استفاده کنند.

اما به گفته وی ولایت کابل در دوهفته گذشته شاهد 218 تهدید مسلحانه از سوی مخالفان مسلح دولت بوده که نسبت به سال های گذشته 9 درصد، کاهش را نشان می دهد. در حملات چند هفته اخیر در شهر کابل و برخی دیگر از ولایت ها، بیش از 110 نفر کشته و زخمی شدند. طبیعی است که عدم کارکرد درست ارگان های امنیتی عامل اصلی این نابسامانی امنیتی در کشور است. طالبان حملات مرگبار گسترده در کشور را راه اندازی می نماید که در بسیار موارد طرح های آنان عملی نمی شود.

در همین راستا عبدالرحیم وردک، از کشف 26 ذخیره گاه مهمات در اطراف شهر کابل و بازداشت 390 نفر به اتهام انتقال مواد انفجاری و سازماندهی حملات هراس افکنی خبر داد.

به هر ترتیب باید پذیرفت که طالبان از هر فرصتی برای تخریب و خشونت آفرینی در کشور استفاده خواهند نمود و تجربه ده ساله گذشته موید این امر است. این درحالیست که خلا ها و کاستی های جدی در نیروهای مسلح افغانستان دیده می شود. نبود نیروی هوایی مجهز، کادر فنی، تحقیقاتی و سلاح های دور بُرد را از کاستی های عمده وزارت دفاع افغانستان است.

به همین دلیل وزیر دفاع می گوید از نیروهای ناتو خواسته است تا پس از خروج نیروهای بین المللی از افغانستان، سلاح های سنگین این نیروها، در اختیار اردوی ملی قرار داده شود وی همچنین می گوید اسناد خریداری 30 هلی کوپتر و 20 طیاره با بال ثابت تکمیل شده و به زودی این تجهیزات در اختیار نیروی هوایی افغانستان قرار خواهد گرفت.

یکی از انتقادهای جدی که همیشه متوجه مقامات وزارت دفاع افغانستان بوده است تبعیض های قومی و زبانی علیه کادرهای متخصص و حرفه ای در این وزرات خانه و عدم اجرای اصل ارزشمند شایسته سالاری است. شماری از نمایندگان مشرانوجرگه می گویند که وزارت دفاع ملی در تعیینات جدید خود، بیشترین سهمیه را به قوم پشتون داده است.

بنا بر این می توان گفت این کاستی های جدی در وزارت دفاع کشور خود می توانند نا امید کننده باشد. زیرا زمانیکه در کادر رهبری ارتش کشور حضور متناسب اقوام کشور رعایت نشود اصل اعتماد و همدلی ملی شکل نخواهد گرفت و این به معنی از هم فروپاشی اردو مهم ترین نهاد امنیتی کشور خواهد بود.

اردوی ملی باید به معنی واقعی کلمه ملی باشد و حضور عادلانه تمامی اقوام کشور در کادر رهبری وزارت دفاع و اردوی ملی و همین طور در بدنه اردو می تواند روحیه همدلی و اعتماد ملی را در میان سربازان برای دفاع از ارزش های ملی تقویت نماید. در غیر این صورت این مسئله می تواند خلا های جدی را در نیروهای امنیتی کشور بوجود آورد که مخالفان مسلح از آن به نفع خود استفاده نمایند.

اما با وجود کاستی های جدی در نیروهای مسلح کشور و افزایش حملات مرگبار طالبان، نگارنده بر این باور است که شکست طالبان وشکست جبهه ترور و خشونت در جهان امر حتمی است و افغانستان نیز از این قاعده مستثنا نیست. ممکن است طالبان بتواند حضور مسلحانه خود در کوه ها و دره های افغانستان را تا سالها هم حفظ کنند.

اما با ذهن های نسل جوان و جدیدی که در فضای افغانستان جدید رشد می کنند و با ارزش های مدرن و قرائت های معتدل از دین خو می گیرند چه می کنند؟ عصر کنونی عصر تکنالوژی و ارتباطات است و توسعه شبکه های ارتباطی و تکنالوژی در افغانستان در سطح منطقه بی نظیر است. این یعنی اینکه افکار و اذهان نسل جوان امروزی را نمی توان کنترل کرد و آنانرا شستشوی مغزی داد.

نسل امروز افغانستان بویژه تحصیل کردگان این کشور بخوبی میدانند توسعه و پیشرفت و رفاه چگونه و با عملی کردن چه اندیشه ها و افکاری بدست می اید. امروزه ملیون ها کودک و نوجوان افغانی مشغول تحصیل در مکاتب و دانشگاه های داخل و خارج کشور اند.

زمانیکه این خیل عظیم از نسل تحصیل کرده و فرهیخته وارد کارزار اجتماعی می شود چه نیروی می تواند مقابل این نسل بایستد؟ و چه کسی را یارای مقاومت در برابر ملیون ها جوانی است که بدنبال توسعه و پیشرفت و رفاه است و از جنگ و خشونت و ترور بی زار اند؟ امروزه ده ها هزار جوان افغانی در مراکز علمی کشورهای مختلف جهان مشغول تحصیل اند و در دهه های آینده افغانستان پذیرای هزاران نیروی کار فنی و متخصص است که از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه بر می گردند و افغانستان جدید را پایه گذاری می نمایند. براستی آنانکه امروزه به طالبان باج وامتیاز می دهند در فردای تاریخ این سرزمین در برابر نسل آینده سر افکنده نخواهند بود؟!

پدیده مهاجرت اجباری که جنگ های طولانی داخلی برای چند نسل در این کشور رقم زد از جهاتی هم یک فرصت بی نظیر برای مردم افغانستان بود. بیایید اندکی به گذشته برگردیم به یک قرن قبل. امان الله خان قبل از مسافرت به اروپا را بیاد بیاوریم و امان الله بعد از سفر تاریخی اش را.

امان الله خان وقتی جهان مدرن و پیشرفته و جوامع مرفه اروپایی را می بییند عنان از کف می دهد و یک شبه می خواهد افغانستان را اروپای ثانی بسازد. همین روشمند نبودن اصلاحات امانی باعث شکست او شد و افغانستان تا یک قرن بعد از او نتوانست کمر راست کند و در مسیر توسعه و پیشرفت گام بردارد.

اما امروزه جوان افغانی در میان دره ها و کوه های سر به فلک کشیده بامیان و دایکندی و بدخشان و .... به هرنقطه از جهان دسترسی دارد و به عیان می بیند که دیگران به کجا رسیده اند و افغانستان در کجای تاریخ قرار می گیرد. توسعه وسایل ارتباطی این امکانرا برای نسل امروز افغانستان فراهم کرده است که خود را با دیگران بسنجد.

این سنجش او را در برابر حقایق غیر قابل انکار قرار میدهد و در نتیجه روحیه تتبع جستجو گری و خواستن و ساختن را در او زنده می کند. فراموش نکنیم که آلمان و جاپان بعد از جنگ را همان جوانانی ساختند که مهاجر شدند و در دانشگاه های کشورهای دیگر سالها رنج تحصیل را برخود هموار کردند.

افغانستان کنونی نیز افغانستان پس از جنگی است که ملیون ها جوان عاشق تحصیل و پیشرفت کشورشان را با خود دارد. این نسل افغانستان را می سازد اما نه افغانستانی که طالبان و القاعده و گروه های تروریستی می خواهد. چون تروریسم خشونت و افراط گرایی در ذهن انسان امروز جایگاهی ندارد و به تاریخ پیوسته است. نسل امروز افغانستان اسلام را عامل پیشرفت توسعه و سعادت می داند نه عامل خشونت و کشتار و فاجعه. بنا بر این طرفداران خشونت و ترور از هر قوم و زبان و مذهب و آئینی که باشد شکست خورده اند.

در پایان باید گفت جنگ سخت ممکن است بزودی در افغانستان جواب ندهد اما جنگ نرمی که از یک دهه قبل به این سو در افغانستان راه اندازی شده ست جواب خواهد داد اگرچه دیر اما سیر. بنا بر این طالبان یا باید تغییر کنند آنگونه که بسیاری از رهبران انان در صدد اصلاحات اند یا اینکه شکست را باید بپذیرند نه تنها در افغانستان بلکه در هرنقطه از جهان.

دیدگاه شما