صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

فرصت سوزی و بی اعتمادی به مردم!

-

فرصت سوزی و بی اعتمادی به مردم!

در روزهای گذشته خبرهای دریافت شده از ولایت غزنی حاکی از آن بود که بدنبال خیزش مردمی که از اعمال ناروا و ضداسلامی طالبان سرچشمه گرفته است در ولسوالی اندر ولایت غزنی و برخی از مناطق دیگر در حال گسترش است. بدنبال قیام مردم علاوه بر اینکه مناطقی از نفوذ طالبان پاکسازی گردیده است، مکاتب غیرفعال نیز به روی دانش آموزان آن مناطق گشوده شده است.

در آخرین اقدام مردمی برضد طالبان دو طالب مسلح بوسیله مردم کشته شدند. بگفته ولسوال اندر بدنبال فرار طالبان و پناه بردن آنان به یکی از منازل منطقه ، مردم پس از آگاه شدن از مخفی شدن آنان در آن منزل، به آنجا هجوم آوردند. مردم با یورش خود به این مخفیگاه طالبان توانستند دو تن از آنان را بکشند اما سایر طالبان موفق به فرار گردیدند. قابل یادآوری است که ساکنین این منزل بدنبال حمله مردم به طالبان ، هیچ گونه آسیبی ندیدند.

چند هفته قبل نیز مردم ولسوالی اندر به دلیل افزایش فشارهای طالبان و رفتار آنان، در برابر نفوذ طالبان مقاومت نموده و در نخستین اقدام مردمی ، نزدیک به سی تن از طالبان کشته و اسیر گردیدند. البته قبل از این گزارش های پراکنده ای از برخی ولایت های کشور نیز حاکی از نارضایتی و عصیان مردم دربرابر طالبان به دلیل رفتار ضداسلامی و فشارهای ناموجه آنان نشر شده بود.

در حالی که گزارش های فوق در حال نشر می باشد، گزارش دیگری نیز حاکی از آنست که احتمالا برای طالبان در قطر دفتر سیاسی گشوده خواهد شد. واقعیت آنست که طالبان با گذشت بیش از ده سال با وجود حضور نیروهای بین المللی ، هنوز از صحنه کنار نرفتند، بلکه از قدرت تأثیرگذاری بیشتری نیز برخوردار گردیده و وضعیت امنیتی کشور را با چالش جدی روبرو گردانیدند.

در اینکه چه عوامل یا زمینه های باعث گردید تا طالبان دوباره جان بگیرند ،علت‌ها و زمینه های متنوعی این قدرت گرفتن مجدد طالبان را توضیح می‌دهند. همینطور بحث مذاکره امریکا و حکومت با طالبان و گشایش احتمالی دفتر سیاسی برای طالبان در قطر ازجمله مهم ترین و داغ ترین بحث ها در زمینه بشمار می آید.

یکی از دلایل و زمینه های که در بازیابی قدرت طالبان دخالت داشته است ادعای دروغین طالبان در نمایندگی از قومیت خاص می باشد. طالبان در این تصور غلط اند که از تمام حقوق و امتیازات یک قوم خاص نمایندگی می نمایند. آنان با وسیله ساختن شعار قومی کوشش نموده اند که زمینه نفوذ و اعمال خرابکارانه خود را فراهم سازند. متاسفانه شیوه های نادرست و ناکارآمد حکومت نیز بگونه ای بوده است که این حربه طالبان برنده و کارساز ساخته است. فقدان رشد و آگاهی عمومی و تنش های قومی که از سال های بحران هنوز باقی مانده است در این استفاده جویی طالبان کمک نموده است.

سوء استفاده از احساسات و شعارهای دینی بوسیله طالبان عامل و زمینه دیگری بوده است که موجب گردیده طالبان خود را از درون مغاره ها و مخفی گاهها بیرون بکشند. طالبان از هنگام اظهار موجودیت به نوعی ترفند و ریاکاری ادعا نموده اند که به شریعت پای بند بوده و برای اجرای احکام شریعت بپا خواسته اند. این شعار و تزویر متاسفانه به دلیل برخی زمینه های فرهنگی و تاریخی و اجتماعی و نیز عقب ماندگی های موجود کارساز واقع شده است.

بخصوص اینکه دستگاه تبلیغاتی طالبان به شدت از سوی کشورهای خارجی تقویت می شده است. قوی بودن احساسات دینی و مذهبی مردم نیز سبب شده است تا فهم و دریافت واقعیت طالبان و چهره واقعی آنان مدت زمانی بطول بیانجامد.

مسئله ای دیگر که در این زمینه قابل ذکر می باشد وآن را نباید نایده انگاشت اینست که اشتباهات صورت گرفته در هنگام انجام عملیات های ضدتروریستی از سوی نیروهای بین المللی و افغان موجب گردیده است که احساسات و عواطف مردم جریحه دار گردد. بوجود آمدن این جریحه سبب گردیده است که طالبان از آن به نفع خود استفاده جویی نمایند.

هر چند بار ها مسئله جلوگیری از تلفات ملکی بوسیله نیروهای افغان و بین المللی مورد تاکید قرار گرفته است ، اما ناگفته نباید گذاشت که طالبان نیز هوشیارانه سعی داشته اند که خود را در میان مردم عادی و در مناطق مسکونی جای داده و از آنجا برعلیه نیروهای افغان و بین المللی عملیات نظامی انجام داده و امنیت منطقه را مختل سازند. واکنش به این شیوه های جنگی بطور طبیعی زیان ها و تبعات منفی و غیرقابل تصوری را بوجود می آورد. این پیامدها موجب گردیده است که مخالفین از جمله طالبان سوء استفاده نمایند.

سیاست های غیرشفاف و ناکارآمد حکومت در برابر اعمال مخالفین و نامشخص بودن موضع حکومت در بسیاری از مسایل امنیتی نیز سبب گردیده است که طالبان و مخالفین از آن سوء استفاده نمایند. بطور مثال هنوز مقامات رسمی تعریفی از طالب ، طالبان خوب و بد ندارند. همینطور برخورد غیر استراتژیک با مخالفین سبب گردیده است که دوستان حکومت نیز در مواضع و سمت گیریهای حکومت دچار تردید شوند.

از سوی دیگر حتا آن دسته از مخالفین که قصد ترک موضع مخالفین را داشته اند بخاطر چنین ابهاماتی جرأت ننمودند که از صفوف مخالفین جدا شوند. مسئله فساد اداری یکی از مهم ترین عوامل زمینه های شمرده می شود که موجب شده است در مناطق دور دست مردم بجای مراجعه به دستگاههای حکومتی و قانونی به مراجع غیرقانونی مخالفین از جمله طالبان رجوع نمایند. این مسئله ای است که حتا خود مقامات رسمی نیز بدان معترف اند.

در ادامه بایستی عوامل و زمینه های خارجی را نیز بر مسئله تقویت یافتن طالبان افزود که جهت عدم اطاله کلام از ذکر آن خود داری گردیده و به فرصت های دیگر واگذار می گردد. بطور مثال از سیاست مبهم پاکستان در برابر استقرار صلح و ثبات در افغانستان یا قطع حمایت از طالبان و نیز تضاد منافع و روش اسلام آباد و واشنگتن در این مورد می توان یاد کرد.

در چنین شرایطی بحث مذاکره با طالبان و ادامه آن با گشایش احتمالی دفترسیاسی برای طالبان در قطر موضوع را پیچیده تر ساخته است. البته مسئله مذاکره با طالبان مدت های زیادی است که از جانب امریکا و حکومت دنبال می گردد. امری که تاکنون نتیجه مشخص و روشنی در بر نداشته است.

اما در این اواخر این بحث اندکی فرو نشسته بود. ولی چند روز قبل سخنگوی وزارت خارجه کشور دوباره این موضوع را به میان آورد. طبق گفته سخنگوی وزارت خارجه کشور قرار است پس از اجلاس کشور های قلب آسیا در کابل، تلاش ها برای گشایش دفتر سیاسی برای طالبان، از سر گرفته شود.

وی در یک نشست خبری با ابراز این مطلب گفت که هیات سیاسی از قطر به منظور تسریع روند گفتگوها در خصوص گشایش دفتر سیاسی برای طالبان، وارد کابل شده است. نشست کشور های قلب آسیا قرار است در 25 جوزا سال روان خورشیدی در کابل برگزار شود. پیش از این تائید شده بود که تلاش ها در زمینه گشایش دفتری سیاسی برای طالبان در قطر جریان دارد تا از این طریق مذاکرات صلح با گروه طالبان و امریکا مدیریت شود.

قابل یادآوری است که طالبان در آغاز با خوشبینی از طرح ایجاد دفتر سیاسی برای پیشبرد گفتگوهای صلح حمایت نمودند. اما در مراحل بعد نسبت به آن از خود تردید نشان دادند. همانطور که در آغاز یاد آوری گردید در حالی که نارضایتی و قیام مردم بر ضدطالبان در نقاط مختلف روز بروز قوت می یابد ، مشخص نیست که بنا به چه دلایلی سعی می گردد تا به طالبان روحیه سیاسی داده شود.

بسیاری از آگاهان امور بدین باور هستند که حکومت به دلیل نداشتن تعریف مشخص از "دوست و دشمن" قادر به مدیریت گفتگو با مخالفین نبوده و این مخالفین خواهند بود که از زمینه بهره برداری نمایند.آگاهان امور از سوی دیگر بر مواضع متناقض حکومت انگشت نهاده میگویند از یک سو حکومت با طالبان جنگ دارد و از سوی دیگر آنان را برادر خطاب کرده و به صلح دعوت می کنند.

همین طور درباره بحث و گفتگو با طالبان و گشایش دفتر برای آنان با گذشت چند ماه از مطرح شدن بحث گشایش دفتر سیاسی برای طالبان در دوحه و دیدار نمایندگان این گروه با برخی از دپیلومات های امریکایی از جمله مارگ گراسمن فرستاده ویژه این کشور در امور افغانستان و پاکستان، مذاکرات صلح عملاً متوقف شده است .

طالبان مدعی شده اندکه دلیل توقف مذاکره باامریکا عملی نشدن وعده هایی است که آنان در مورد باز شدن دفتر سیاسی و رهایی زندانیان این گروه از محبس گوانتانامو از امریکایی ها دریافت نموده بودند اما به آن عمل نشده است. البته امریکایی ها هم نگرانی های خود را در مورد عملی ساختن این وعده ها بیان داشته اند.

حال پرسش اینست که وقتی فضای عدم اعتماد تا این حد درمیان باشد، از جانب دیگر مردم هر روز نسبت به رفتار و عمل طالبان انزجار خود را نشان میدهند، چه ضرورتی وجود دارد که بجای سرمایه گذاری و تقویت نهادهای ملی و امنیتی کشور و جلب اعتماد مردم سعی نمود یک مجموعه که از لحاظ سیاسی و نظامی در حال افول است دوباره به آن جان بخشید . به نظر می رسد که طرح گشایش دفترسیاسی برای طالبان در قطر از هر زاویه ای که نگریسته شود یک فرصت سوزی و بی اعتمادی بخواست و اراده مردم افغانستان است.

دیدگاه شما