صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آکادمی علوم و فراموشی مسئولیت علمی!

-

آکادمی علوم و فراموشی مسئولیت علمی!

اخیرا آکادمی علوم افغانستان بعنوان یکی از معتبرترین مراکز علمی دولتی کشور، اطلس اقوام غیر پشتون افغان را به مثابه یکی از منابع و مراجع مهم علمی کشور به نشر رسانده است. در این کتاب راجع به موجودیت اقوام و توضیح آن برخوردی غیرواقع بینانه و حتا غیرعلمی داشته است.

بدنبال آن در توضیح اقوام ، این اطلس چهره و هویت کاملا غیر واقعی از بعضی اقوام یاد نموده است. بطور مشخص قوم هزاره را مردمی معرفی نموده است که از بقایای لشکر چنگیزخان می باشند، از نظر اعتقادی رافضی و از نظر اخلاقی نیز دروغگو خوانده شده اند.

هرچند در چنین مواردی می توان گفته های بسیاری را بیان داشت ؛ اما به جهت پرهیز از طولانی شدن نوشتار، نکاتی را پیرامون مسایل فوق که در نسخه کتاب آمده است یادآور می شویم. قبل از همه باید یادآور شد که افغانستان از زمره کشورها و جوامعی بشمار می آید که با وجود اینکه بعنوان جغرافیای سیاسی واحد یاد می گردد، اما تعدد و تکثر قومی در آن وجود دارد؛ روند حاکمیت سیاسی سلطه جویانه و غیرعادلانه و نیز عدم شکل گیری بافت اجتماعی مدرن سبب گردیده است که ساختار اجتماعی و سیاسی کشور تحت تاثیر فضا و نگرش قومگرایانه باقیمانده و حالت موزائیکی بخود بگیرد.

به همین دلیل می توان گفت که اساس و بنیاد ناپایداری سیاسی و اجتماعی در کشور تضاد منافع و حفظ سلطه یا موجودیت اقوام می باشد. شدت و غلظت قومگرایی در کشور به اندازه ای قدرتمند است که قوی ترین گرایش های فکری چپگرایانه و یا اسلامگرایانه تحت تاثیر آن رنگ باخته اند. تفاسیر و دیدگاههای که از ایدئولوژی های یاد شده در جامعه افغانستان وجود دارد کاملا رنگ و بوی قبیله ای دارد.

یعنی مفاهیم و برداشت های مطرح شده در ایدئولوژی های یاد شده ، به تناسب وضعیت اجتماعی و سیاسی و جغرافیایی اقوام ، برداشت های متفاوتی از آن وجود دارد. به معنای دیگر، اندیشه سیاسی و دینی را در افغانستان باید از زاویه نگرش های قومی و سنن قبیله ای باید مشاهده کرد. به هر صورت غلبه روحیه و نگرش قومگرایانه و بدنبال آن سلطه جویی یا حفظ موجودیت اقوام نه تنها سبب عقب ماندگی کشور شده است، بلکه بحران های دوامداری را سبب گردیده است.

مسئله ای دیگر که در ادامه می توان یاد آوری نمود اینست که حکومت های افغانستان از گذشته دور تاکنون، متاسفانه هرگز سعی ننمودند که با تقویت فرهنگ و نهادها و نمادهای مدرن، جامعه افغانستان را از ساختار قبیله ای و قومی بسوی ملت شدن و جامعه مدرن به پیش ببرند. بسا که در بسیاری موارد، حکومت ها سعی نموده اند با زنده نگهداشتن ساختار و روحیه قومی و قبیله ای ، از آن به نفع خود سود جویند. بنابر این وجود سیاست های که تقویت کننده ساختار و روحیه قومگرایانه و زندگی قبیله ای بوده اند عاملی دیگر در بقاء بحران و ناامنی در کشور شمرده می شوند.

در ده سال اخیر انتظار می رفت که با توجه به تجارب سالهای گذشته ، حکومت به کمک جامعه بین المللی در جهت تقویت نهادهای ملی و بنیادهای مدرن تلاش و کوشش مضاعفی را بکار برد. اما متاسفانه حکومت در این زمینه کمترین کوشش را نیز بکار نبرد. بل متاسفانه عمدتا نهادها و افرادی که دارای تفکر و روحیه ای بسته و قبیله گرایانه دارند مورد حمایت قرار گرفته اند.

یکی از مراکزی که در آن باید اصلاحات جدی و اساسی صورت میگرفت مرکز آکادمی علمی افغانستان است. باید گفت در دو مشکل فراتر از این است. در طی ده سال گذشته حکومت هیچگونه طرح و سرمایه گذاری را جهت اصلاح و تقویت نهادها و مراکز آموزشی و تحقیقی کشور ننموده است. از آنجایی که توسعه و پیشرفت هر کشور و جامعه ای منوط به وجود مراکز علمی و آموزشی و تحقیقی مدرن و کارآمد می باشد، این کار یکی از ضروریات قطعی در کشور محسوب میگردید. اما این امر هم چنان مغفول ماند که گرد و غبارهای قرون و سالهای کهن آن را در خود پوشیده نگهداشته است.

نکته ای دیگر که باید یادآوری نمود اینست آکادمی علوم افغانستان در گذشته در کتاب دایره المعارف آریانا نیز در مورد ترکیب و میزان نفوس افغانستان نیز مطالب خلاف واقع را ذکر کرده بود. گرچه ارایه آمار در مورد ترکیب اقوام و ساختار جمعیتی کشور امری پسندیده است. کشور برای رفتن بسوی توسعه و ترقی و برنامه ریزی به چنین چیزی نیاز مبرم دارد. بخصوص اینکه افغانستان در طول سالیان از داشتن یک آمار دقیق جمعیتی کاملا محروم بوده است. اما چیزی که در این زمینه بسیار حایز اهمیت می باشد اینست که ارائه چنین آماری و معلوماتی راجع به ترکیب و وضعیت جمعیتی کشور بایستی مبتنی بر واقعیت و معیارهای علمی باشد.

این مسئله در جهان امروز کاملا بدیهی شمرده شده و تحقق آن نیز زیاد مشکل و سخت به نظر نمی رسد. اما به نظر می رسد با توجه به اینکه مرکز آمار یا احصاییه کشور هنوز به انجام چنین برنامه ای دست نیافته است ، آمار ارایه ‌شده از سوی آکادمی علوم کشور معیار های یاد شده را پیروی ننموده است. نکته تعجب بر انگیز در اینجاست که مرکز آکادمی علوم کشور چنین آمار دقیق همراه با جزئیات و خصوصیات اخلاقی و اجتماعی و اعتقادی اقوام را از چه منبعی بدست آورده است؟

بنابر این وقتی یک مرکز علمی از بکار بردن معیارهای اساسی تحقیق و جمع آوری معلومات غفلت نموده و آن را رعایت نمی کند یا اینکه منبع قابل اعتماد خود را در تهیه کتاب یاد شده معرفی نمی کند ، باید منتظر واکنش های غیرموافق و منتقدانه باشد. بنابر این وجود شک و تردید در جهت احتمال اعمال دیدگاهها و روشهای غرض آلود و تعصب آمیز قومی و زبانی را در آن نباید غیرمترقبه و غیرقابل انتظار دانست؟

با توجه به پیشینه عملکرد مراکز علمی و سیاسی کشور که در اثر نفوذ و سلطه حاکمیت ها و سیاست های تمامیت خواهانه ، مرکز علمی کشور باید معلومات ارائه شده در این دایره المعارف را مستند به منابع موثق نموده و یا اینک که واکنش ها و شک های گوناگون برانگیخته شده است پاسخ قانع کننده خود را ارائه دارد!

گام اساسی تری که در جهت از بین بردن زمینه های تفرقه و هموار ساختن یک جامعه سالم و برخوردار از وفاق و اجماع ملی تحقق برخی اصلاحات است . این اصلاحات بایستی از نهاد های اساسی باید آغاز گردد، وجود تغییر در نهاد آکادمی علوم یکی از ضروری ترین اقدامات برای اصلاح نظام علمی و آموزشی و معلوماتی کشور محسوب می گردد.

نشر این کتاب جدای از این که بر ارائه آمار غیرواقعی توسل جسته ؛ موضوع توهین به یک قوم و مردم هرگز قابل توجیه نبوده و نشان از آن دارد که دست اندرکاران چنین کاری واقعا مغرض بوده و از فهم و ظرفیت علمی کاملا تهی می باشند. بنابر این وجود چنین افرادی در چنان مرکز علمی به ضرر و زیان قطعی کشور می باشد.

باید تلاش گردد تا از طرق مختلف جلو اینگونه فعالیت ها که سبب خدشه دار شدن وحدت ملی می گردد و پتانسیل نفاق ملی را باردیگر به وجود می آورد، جلوگیری گردد . حکومت و نهادهای قانونی چون پارلمان و نهاد های آموزشی چون وزارت تحصیلات عالی و معارف ، همینطور فعالان سیاسی و اجتماعی در اعتراض به چنین عمل و شیوه غیرعلمی با برخورد مدنی بکوشند که دیگر به چنان عناصر تمامیت و مغرض فرصت تفرقه افگنی و زهر چکاندن داده نشود.

شاید در طول تاریخ و در دوران رژیم های خودکامه چنین جرأت و جسارتی واقع نشده بود که آشکا را بخشی از مردم ما را دروغگو و نادرست خطاب کند! اما در عصر دموکراسی چنین توهینی آشکارا صورت گرفت. این عمل مرکز آکادمی علوم کشور، مغایر با تمام معیارهای علمی محسوب می گردد و حتا اخلاق انسانی را هم زیر پای نهاده است.

دیدگاه شما