صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پیروزی اخوان‌المسلمین و آینده مصر و جهان اسلام

-

پیروزی اخوان‌المسلمین و آینده مصر  و جهان اسلام

پس از هفته ها انتظار و تنش سیاسی در مصر، سرانجام محمد مرسی به مقام ریاست جمهوری رسید و جنبش اسلامگرای مصر به عنوان حزب حاکم، دور جدیدی از حیات سیاسی خود را آغاز کرد. آقای مرسی در اولین سخنرانی خود به عنوان رییس جمهور مصر گفت که رییس جمهور همه مصری ها اعم از مسلمانان و مسیحیان خواهد بود و به حقوق بشر و دموکراسی متعهد خواهد بود.

به همان اندازه که سقوط حسنی مبارک برای مصر یک تحول تاریخی بود، پیروزی اسلامگرایان، آنهم جنبش اخوان الملسمین بدون شک، یک رویداد تاریخی و مقطع سرنوشت سازی در تاریخ مصر به حساب می آید. در نتیجه تحولات سریع ناشی از بهار عربی، در واقع، رهبران این گروه توسط موج خروشان "جنبش میدان تحریر" از کنج زندان ها به تدریج و در جریان یک سال به راس قدرت خزیدند.

رهبران جنبش اسلامگرای اخوان المسلمین در مصر برای دهه های متمادی اختناق دیده اند؛ دستگیر و شکنجه شده اند؛ سرکوب شده اند؛ زندان رفته اند؛ و از عرصه سیاست محو شده بودند. اما اکنون این گروه در راس قدرت بازگشته است؛ البته قدرتی که بصورت مطلق در اختیار این گروه نخواهد بود و ارتش همچنان به عنوان موازنه و بالانس قوی قدرت در عرصه سیاست این کشور حضور خواهد داشت.

برگشت رهبران جنبش اخوان المسلمین به عرصه قدرت یا پایانی بر دوقطبی بودن جامعه مصر خواهد بود و یا آغاز دیگری برای دو قطبی شدن؛ قطبی شدنی که اینبار دیگر حسنی مبارک در آن حضور ندارد. در تاریخ معاصر مصر و تا پیش از انقلاب میدان تحریر، اسلامگرایان به رهبری اخوان المسلمین در یک قطب بودند و سکولارها و نظامیان در قطب دیگر. اخوان المسلمین که در ابتدا به عنوان یک جریان اسلامگرای معتدل ظهور کرده بود، بعد از اینکه نتوانست، از طریق مسالمت آمیز جامعه مصر را متحول سازد، به سرعت به رویکرد افراط گرایانه گرایش پیدا کرد و این در واقع زوال این گروه برای دهه های متمادی بود.

به قدرت رسیدن اسلامگرایان مصر می تواند سرآغاز دیگری برای قطبی شدن جامعه مصر و رویارویی سکولاریزم و اسلامگرایی باشد. در انتخابات ریاست جمهوری این کشور رویارویی سکولارها و اسلامگرایان به خوبی محسوس بود و تنش های سیاسی در این کشور بر محوریت همین موضوع به اوج رسیده بود.

اکنون سوال اساسی اینست که اخوان المسلمین که قدرت را در دست گرفته است، در رابطه با دو موضوع، 1) اسلامیزه ساختن جامعه، قوانین و نهادهای ملی مصر و 2) کسب اختیارات و قدرت نهایی که در حال حاضر ارتش آنرا برای خود محفوظ اعلام کرده است، چگونه رویکردی را در برابر ارتش در پیش خواهد گرفت؛ و آیا رویکرد سازش و اصلاحات را در پیش می گیرد، یا ناگزیر به رویارویی تنش آلود و جدی با نظامیان خواهد پرداخت. اینکه آیا این گروه نمونه ای عربی از الگوی حزب حاکم اسلامگرای ترکیه عرضه خواهد کرد و یکنوع پراگماتیسم سیاسی را در پیش خواهد گرفت، یا اینکه از سازش و سازگاری با قدرت و سیاست عاجز خواهد بود و در تقابل با قدرت بلامنازع ارتش قدرتمند مصر قرار خواهد گرفت.

بر اساس تجاربی که این گروه در طول حیات سیاسی خود آموخته است، به نظر نمی رسد که رویکرد دومی را اختیار کند و ترجیح خواهد داد که اصلاحات اجتماعی مود نظر خود را با ماندن در قدرت به پیش ببرد. به نظر می رسد این گروه در جریان دهه های متمادی از سرکوب و اختناق این تجربه را به خوبی آموخته است که نباید با نظامیان حاکم درگیر شود. از سوی دیگر، این گروه خود از طریق دموکراتیک به قدرت رسیده است و بنابرآن، برای اینکه بتواند به حفظ قدرت خود تداوم بخشد، تلاش خواهد کرد تا به اصول ابتدایی دموکراسی متعهد بماند و جامعه مصر را از دست ندهد به خصوص اینکه در برابر نهاد پرقدرت نظامی مصر و جریان های سکولار قرار دارد. نظامیان در مصر تلاش خواهند کرد تا از برگشت اسلامگرایی در آن کشور، آنگونه که جنبش اخوان المسلمین در سر می پرورد، جلوگیری کنند.

در عین حال، به نظر نمی رسد، مصر دوره کاملا بدون تنشی از لحاظ رویارویی سیاسی میان نظامیان و جریان اسلامگرای حاکم در پیش رو داشته باشد. از آنجا که ارتش سهم عمده ای از قدرت را برای خود محفوظ اعلام کرده است، جنبش اخوان المسلمین تلاش خواهد کرد تا قدرت را به دولت غیرنظامی منتخب برگرداند و این چالش اصلی برای مصر، برای نظامیان و دولت منتخب این کشور خواهد بود. بسیاری از جریان غیر سکولار دموکراسی خواه نیز در برابر نظامیان بدبین هستند، اما در عین حال، در برابر اسلامگرایان بیشتر بدبین اند.

به هر حال، اخوان المسلمین به خوبی می داند که دوره پیش رو برای اسلامگرایان مصر دوره بسیار حیاتی است و بنابر این گروه عمدتا تلاش خواهد کرد تا بدون تنش با نظامیان راه اصلاحات را در پیش گیرد.

به پیروزی رسیدن این گروه نه تنها در مصر حایز اهمیت است بلکه اینکه گروه از آنجا که نقش بسیار قوی در بسیاری از کشورهای اسلامی داشته و منبع الهام برای بسیاری از گروه های اسلامگرا بوده، برای همه کشورهای اسلامی حایز اهمیت است و بصورت قطع، به قدرت رسیدن این گروه، از لحاظ ایدئولوژیک و همچنان الگوی اسلام سیاسی، بصورت عینی و ملموس بر جریان های اسلامگرا در جهان عرب و بصورت نسبی و در درازمدت در بسیاری دیگر از کشورهای جهان اسلام تاثیرگذار خواهد بود.

حال اینکه این گروه چه تاثیری بر جریان های اسلامگرا و بصورت کلی بر تفکر و ایدئولوژی اسلامگرایی در سطح جهان به ویژه بر جریان معتدل اسلامگرا خواهد گذاشت، عمدتا بستگی به این دارد که این گروه چه الگویی از حضور یک گروه اسلامگرا در راس قدرت، عرضه خواهد کرد.

بسیاری ها هم در غرب و هم در جهان اسلام، نگران پیروزی اسلامگرایان در خاورمیانه و کشورهای اسلامی و یک نوع برگشت موج مهار ناپذیر اسلامگرایی افراطی در کشورهای اسلامی هستند. چنین چیزی هم برای غربی ها و هم برای طیف های سکولار و هوادار دموکراسی در کشورهای اسلامی مطلوب نخواهد بود. اما این فقط یک طرف قضیه است. روی دیگر سکه اینست که برگشت اخوان المسلمین به قدرت می تواند آغازی از روند تلفیق جریان های اسلامگرایی و ایدئولوژی اسلامی با دموکراسی باشد، به خصوص با توجه به اینکه همه اسلامگرایان به چشم خود می بینند که اخوان المسلمین از طریق مبارزات دموکراتیک به قدرت رسیده است.

یا به عبارت دیگر، این می تواند سرآغاز دوره ای باشد که دموکراسی را با جریان های اسلامگرا و با ایدئولوژی اسلامگرایی در جهان اسلام سازش و وفق دهد. در این صورت، نوع بومی از دموکراسی در کشورهای جهان اسلام رشد خواهد کرد و طیف های نسبتا معتدل جریان های اسلامگرا نیز بنا بر اقتضای حفظ قدرت، معتدل تر خواهند شد و حتی با مولفه های دموکراسی کنار خواهند آمد.

بسیاری ها، بهار عربی را سرآغاز دوره ای از سازش اسلام سیاسی و دموکراسی می دانند و در صورت تحقق چنین چیزی، اسلامگرایان معتدل به بدنه قدرت وارد خواهند شد و اسلامگرایان افراطی به شدت به حاشیه رانده خواهند شد و هم از سوی جامعه و هم از سوی جریان های معتدل اسلامگرا طرد خواهند شد.

بسیاری از جریان های اسلامگرا در کشورهای مختلف اسلامی به شمول افغانستان از گروه اخوان المسلمین متاثر بوده و رای دهه ها از آن الهام گرفته اند. اخوان المسلمین، در گذشته برای دهه های متمادی تاثیر گسترده ای بر گروه های جهادی در افغانستان و اسلامگرایان در پاکستان داشته است، قدرت گرفتن این گروه همچنان در آینده می تواند تاثیراتی را بر گروه های اسلامگرا و به خصوص جریان های معتدل اسلامگرایی در افغانستان و پاکستان داشته باشد و منجر به منزوی شدن گروه های افراطی شود. به خصوص از این منظر که این گروه ها تلاش خواهند کرد تا با تقلید از الگوی سیاسی اخوان المسلمین بسوی سازش با قدرت و نظام های حاکم، گرایش پیدا کنند.

دیدگاه شما