صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بازسازی روابط متشنج واشنگتن و اسلام‌آباد

-

بازسازی روابط متشنج واشنگتن و اسلام‌آباد

فارن پالیسی / برگردان: عبدالاحد بهرامی

سرانجام پس از ماه ها تلاش دیپلماتیک مقامات امریکایی، هیلری کلینتن، وزیر خارجه این کشور، با ابراز این مطلب مسیر تدارکاتی ناتو را که برای هشت ماه مسدود بود، بروی نیروهای ائتلاف مستقر در افغانستان باز کرد: "متاسفم." رسیدن به ابراز این کلمه ماه ها زمان در بر گرفت. اما ابراز "تاسف" امریکا از کشته شدن 24 سرباز پاکستانی در حمله سال گذشته نیروهای ناتو در خاک این کشور، برای اینکه روابط اسلام آباد و واشنگتن را در یک مسیر هموار به پیش ببرد، کافی نخواهد بود؛ بلکه حفظ و تداوم این روابط به تلاش های پایدار هر دو طرف ضرورت دارد. اما پیش بینی ها چندان خوش یمن به نظر نمی رسند.

عوامل متعددی در سردی روابط پاکستان و امریکا عمل می کنند. فقدان اهداف مشخصا تعریف شده از سوی هر دو طرف، به عنوان عامل بازدارنده در راستای تلاش ها برای زدودن بی اعتمادی هایی که بر روابط دو کشور سایه افکنده، نقش بازی می کند. علاوه بر آن، به نظر نمی رسد مرکز ثقلی در تصمیم گیری های هر دو طرف برای پیشگام شدن در یک روابط دوامدار وجود ندارد. ایالات متحده انتظار دارد پاکستان برایش متحد سازگار باشد تا به خروج نیروهای این کشور از جنگ افغانستان کمک کند و همچنان به تلاش ها برای تضمین ثبات و امنیت آینده افغانستان بعد از خروج ناتو یاری رساند. اهداف ایالات متحده در داخل پاکستان و همچنین نقشی را که این کشور از اسلام آباد انتظار دارد، نامشخص است: اینکه آیا پاکستان باید گروه طالبان افغان در خاک آن کشور را سرکوب کند و یا اینکه به کشاندن آنها در میز مذاکره به واشنگتن کمک کند. به عنوان نمونه، ارتش امریکا تلاش دارد تا پاکستانی ها را متقاعد سازد که بر شبکه حقانی در آن کشور حمله کند در حالی که وزارت خارجه امریکا تلاش دارد تا آنها را به میز مذاکره بکشاند.

پاکستان نیز به نظر نمی رسد اهدافی با نیات و سرانجام مشخصی داشته باشد. علاوه بر روایت تاریخی ضد امریکایی که در میان رهبران و جامعه پاکستان وجود دارد، دولت این کشور نیز اخیرا بیش از پیش با رویکرد دشمن پنداری شدیدی در برابر امریکا قرار گرفته است. از دیدگاه بسیاری ها در پاکستان، امریکا دوست ناپایدار و ارباب دمدمی مزاج است. برای بسیاری از پاکستانی ها حضور درازمدت امریکا در افغانستان تردید برانگیز است؛ زیرا این ذهنیت وجود دارد که نیروهای امریکایی برای آن در افغانستان مستقر شده اند تا سلاح های اتمی پاکستان را از کنترول این کشور خارج کند. علاوه بر آن، ایالات متحده بیشتر رویکرد دوستانه ای برای حضور بیشتر هند در افغانستان در پیش گرفته است؛ کشوری که رقیب منطقه پاکستان به شمار می رود.
حال که مسیر تدارکاتی نیروهای ناتو بازگشایی شده و انتظار می رود یک توافق جدیدی میان دو کشور برای جبران خسارت به پاکستان در بخش های جاده و زیربنایی آن، حاصل شود، هنوز هم خط السیری از تداوم کاستی ها میان دو طرف وجود دارد: سوال اینست که برای ایجاد تعادل و موازنه در روابط، دو کشور به چه چیزهایی نیاز دارند.

در گام اول، پاکستان نیاز دارد تا نقش مثبت خود را در روند مصالحه در افغانستان مشخص سازد نه اینکه از تعهدهای خود در این باره طفره رود و با اجازه دادن طالبان و سایر گروه های شورشی به یافتن پناهگاه امن در خاک خود و حمله بر اهداف دولت افغانستان و نیروهای خارجی مستقر در کشور همسایه، تعهد خود در حمایت از دولت افغانستان را زیر سوال برد. تا هنوز این سوال مطرح است که آیا نظامیان پاکستانی هنوز این ذهنیت را در سر می پروراند که به حمایت از شبکه حقانی ادامه دهد تا این گروه بر آینده افغانستان تسلط یابد؟ وزیرستان شمالی، پناهگاه امن شبکه حقانی در خاک پاکستان، اکنون نه تنها تبدیل به قطبی برای جذب طالبان افغان تبدیل شده بلکه به پناهگاه امنی برای طالبان پاکستانی و شبه نظامیان پنجابی تبدیل شده که تهدید واقعی برای امنیت خود پاکستان نیز به شمار می روند.

پاکستان این گزینه را در برابر خود دارد که یا شبکه حقانی را متقاعد سازد که از وزیرستان شمالی خارج شوند و جنگ خود را به داخل افغانستان انتقال دهند و یا هم این کشور با یک حملات نظامی مرگباری در درازمدت از سوی گروه های شورشی روبرو خواهد بود که ممکن است به انسجام و تقویت بیشتر گروه های شورشی در مناطق شمالغربی شود و حتی به طرف پنجاب در مرکز پاکستان توسعه یابد. پاکستان همچنان نیاز دارد تا با گروه های قومی متعدد در افغانستان ارتباط برقرار سازد و بعد از خروج نیروهای خارجی از افغانستان، به افغان ها در ایجاد سیاست و اقتصاد با ثبات کمک کند. در غیر آنصورت، این کشور با تهدیدهایی از داخل افغانستان روبرو خواهند بود و خود زمینه ایجاد پناهگاه شورشیان پاکستانی را در داخل افغانستان فراهم خواهد آورد. در این صورت، بدون موجودیت یک دولت دوست در کابل، پاکستان با چشم انداز حملات فرامرزی شورشیان پاکستان از داخل خاک افغانستان روبرو خواهد بود.

ایالات متحده امریکا در این رابطه به سهم خود نیاز دارد تا درک کند که حملات بی وقفه هواپیماهای بدون سرنشین در خاک پاکستان پیامدهای ناگواری در داخل پاکستان دارد که منجر به ایجاد وحشت و نفرت گسترده در این کشور می شود. شاید زمان آن فرا رسیده باشد تا گفتگوها برای جستجوی راه های عملی تر به منظور جلب همکاری پاکستان در بخش های استخباراتی برای مبارزه با جنگجویان متمرکز شود. همکاری های نظامی و استخباراتی دوجانبه میان امریکا و پاکستان در گذشته به شکار بسیاری از اعضای شبکه القاعده منجر شده است.

ایالات متحده همچنان باید راه های بهتر و سریعتری را برای انجام تعهدات قبلی خود به کمک به بهبود اقتصادی پاکستان جستجو کند. کمک ایالات متحده در تقویت اقتصاد پاکستان و توسعه صنعت های تولیدی و انرژی این کشور می تواند نقش مهمی در حفظ روابط پایدار میان دو کشور کمک کند. مسلما برای چالش های موجود در پاکستان راه حل های معجزه آمیز وجود ندارد. اما امریکا و پاکستان بصورت دوجانبه نیاز دارند تا واشنگتن در سطح گسترده تر و با هماهنگی بیشتری با پاکستان کار کند.

در داخل پاکستان، جدا از اینکه این کشور با تنش های مزمنی در ساختار قدرت میان نهادهای قضایی، اجرایی و نظامی خود دست به گریبان است، اقتصاد این کشور با چالش های جدی مواجه است. فساد گسترده، سکتور انرژی ناپایدار و به هم ریخته، نرخ بالای تورم و میزان درآمد داخلی اندک به مصایب اقتصادی پاکستان افزوده است. بر این اساس این کشور، به کمک امریکا و کشورهای دیگر متحد خود نیاز دارد تا بتواند اقتصاد خود را بازسازی کند. از آن مهمتر این کشور به اراده سیاسی نیاز دارد تا اقتصاد مقروض خود را دچار تحول سازد. در صورتی که پاکستان ساختار اقتصادی خود را بازسازی نکند جذب کمک های بین المللی دشوار خواهد بود. از سوی دیگر، این ذهنیت در پاکستان که به دلیل اهمیت استراتژیک این کشور، غربی ها نخواهند گذاشت تا این کشور ناکام شود و به کمک آن خواهند آمد، باعث شده تا این کشور نتواند خود مسیر شکوفایی را بپیماید و بصورت مسئولانه اقتصاد خود را تقویت کند.

پاکستان نیز همانند ایالات متحده در نزدیکی انتخابات قرار دارد و دولت های آن برای پیروزی برای یک دور دیگر تلاش می کنند. بر این اساس، نمی توان انتظار تصمیم های جسورانه ای داشت. به کارهای سخت و تلاش پایدار نیاز است تا روابط دو کشور بصورت اساسی اصلاح شود. اینکه دو کشور با مسائلی که اکنون روابط دو کشور را تهدید می کنند، چگونه برخورد می کنند، در تعیین ناکامی و یا پیروزی رویکرد سازنده جاری دو کشور نقش تعیین کننده بازی خواهد کرد.

دیدگاه شما