صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

خروج ایالات متحده و موازنه کشورهای منطقه

-

خروج ایالات متحده و موازنه کشورهای منطقه

چتم هاوس / برگردان: عبدالاحد بهرامی

تصمیم ناتو برای خروج 13000 نیروهای این سازمان از افغانستان تا پایان سال 2014 و انتقال مسئولیت های امنیتی به نیروهای پولیس و ارتش افغانستان با انتقادهایی روبرو بوده است. برنامه انتقال، از یکسو روزنه امیدی برای طالبان بوده است و اینکه باور داشته باشند که می توانند منتظر باشند تا نیروهای خارجی از افغانستان خارج شوند. از سوی دیگر، در حالی که این برنامه، با ایجاد چشم انداز خروج جامعه بین المللی و کاهش کمک های کشورهای جهان که به تبع مشکلات اقتصادی جدی را برای افغانستان به دنبال خواهد داشت، چنین پنداشته می شود که برنامه خروج، تلاش ها برای تقویت دولت افغانستان را با تهدید مواجه ساخته است.

بدون توجه به این واقعیت که تعیین موعد زمانی برای خروج نیروهای ناتو و تکمیل کردن انتقال مسئولیت های امنیتی به نیروهای افغان، به جای واقعیت عینی در افغانستان، بیشتر بر ملاحظات افکار عمومی در غرب استوار بوده است. اما این امیدواری وجود داشته است که تعیین موعد خروج احتمالا بتواند به تمرکز بیشتر بر مسئولیت پذیری افغان ها بیانجامد.

در حال حاضر به نظر می رسد که این نگرانی ها همچنان قابل توجیه است؛ چه آنکه پروسه مصالحه با طالبان به کندی به پیش می رود؛ تلاش ها برای باز کردن دفتری برای طالبان در قطر با کندی مواجه شده است؛ در حالی که تلاش ها برای مذاکره جریان دارد، در جریان یک سال گذشته در این راستا دستاورد قابل توجهی حاصل نشده است. در این حال، تلاش ایالات متحده امریکا برای تثبیت حضور درازمدت این کشور در افغانستان، به نظر می رسد که قسما مبتنی بر این هدف است که فشار همچنان بر طالبان نگه داشته شود و آنان را از این ذهنیت که می توانند منتظر بمانند و با خروج نیروهای خارجی برگردند، منصرف سازند.

در رابطه با تعاملات منطقه ای بر محور با افغانستان، چشم انداز بهتری قابل تصور است. در حالی که بعضی از کشورهای منطقه، برای بدترین حالت در این کشور آماده می شوند، اما بسیاری از کشورهای منطقه به نظر می رسد در حال برداشتن گام هایی اند تا اطمینان حاصل شود که بدترین سناریوها در افغانستان از قبیل بروز جنگ داخلی و یا برگشت مجدد طالبان به عرصه قدرت در افغانستان به حقیقت مبدل نخواهد شد.

در حالی که پاکستان و تا حدودی ایران، از سوی کشورهای غربی به حمایت از شورشیان متهم می شوند، اینکه پروسه منطقه ای برای این کشور چگونه می تواند به موفقیت انجامد، همواره با ابهام توام بوده است. با اینکه ممکن است این کشورها رویکرد متفاوت و متضادی را در رابطه با آینده افغانستان داشته باشند، اما هیچکدام از این کشورها از سقوط افغانستان در کام هرج و مرج و آشفتگی سود نخواهند برد.

علاوه بر آن، کشورهایی از قبیل هند و چین که بصورت گسترده ای در افغانستان سرمایه گذاری کرده اند، در یک دهه گذشته از چتر امنیتی که غربی ها در افغانستان ایجاد کرده اند، سود برده اند. در صورتی که دولت افغانستان با خطر سقوط مواجه شود هر دوی این کشور از لحاظ منافع اقتصادی بازنده خواهند بود. رقابت های منطقه ای بر دیدگاه منطقه ای همچنان تاثیرگذار است و بعضی کشورها از قبیل ازبکستان ترجیح می دهند به جای اینکه تعامل منطقه ای و چند جانبه را در قبال افغانستان در پیش گیرند، رویکرد روابط متقابل را با این کشور در پیش گیرد.

روابط گاه تنش آلود هند و پاکستان و همچنان ایران و امریکا همواره مانع اصلی در برابر یک رویکرد منسجم در رابطه با افغانستان بوده است. اما در جریان سال های گذشته، تغییر موضع محسوسی در رویکرد کشورهای همسایه در قبال افغانستان قابل مشاهده بوده است؛ به ویژه از این منظر که افغانستان را به جای اینکه به عنوان کشوری ببینند که برای نفوذ در آن رقابت کنند، اکنون به عنوان کشوری می بینند که خودش می تواند برای ایجاد اعتماد منطقه ای نقش ایفا کند.

هند و پاکستان بیش از پیش تمایل دارند تا در راستای حل منازعات دوجانبه، روابط اقتصادی خود را بهبود بخشند و افغانستان می تواند در این زمینه رابط خوبی برای روابط دو کشور باشد. در حال حاضر، بیشترین میزان تجارت هند و افغانستان از طریق مسیرهای ایران صورت می گیرد؛ اما مسیر مستقیم تر و نزدیک تر از خاک پاکستان تاکنون مسدود بوده است. با استخراج معدن آهن حاجیگک بامیان، توسط شرکت های هندی مشوق های اقتصادی برای پاکستان برای اینکه تجارت ترانزیت را از طریق آن کشور اجازه دهد، بصورت قابل ملاحظه ای افزایش یافته است.

علاوه بر آن، اخیرا کشورهای ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند بر انتقال گاز از ترکمنستان به آسیای جنوبی توافق کردند. این توافق این احتمال را افزایش می دهد که مسیر ترانزیتی گاز ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند در حال پیشرفت است. اگر این کشورها به ترانزیت گاز صادراتی ترکمنستان از طریق پاکستان به هند توافق کنند، دیگر احتمال اینکه پاکستان مسیر انتقال اجناس تجارتی از افغانستان به هند و بصورت عکس را مسدود نگه دارد، کمتر خواهد بود.

علاوه بر آن، افغانستان زمینه ای را فراهم آورده است که ایالات متحده از طریق آن وارد تعامل با ایران شده است. در کنفرانس اخیر "کشورهای قلب آسیا" در کابل، ایران به عنوان بخشی از برنامه امریکا برای حضور درازمدت در افغانستان در این کنفرانس حاضر بود. همچنان، در حاشیه این کنفرانس، ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا، با همتای ایرانی خود علی اکبر صالحی دیدار و گفتگو کرد.

با آنکه برقراری روابط اقتصادی میان افغانستان و همسایه های آن به خود بحران جاری در این کشور را حل نخواهد کرد، اما توسعه ارتباطات اقتصادی و تجارتی مسلما فضایی را ایجاد خواهد کرد که در آن، افغانستان و کشورهای همسایه می توانند با همدیگر وارد تعامل سازنده شوند. علاوه بر آن، روابط متقابل اقتصادی این امید را فراهم می سازد که اگر بعضی توافقات سیاسی صورت گیرد افغانستان در آینده جدا از اقتصاد مواد مخدر، یک اقتصاد پویا خواهد داشت. چنین همکاری های منطقه ای به نوبه خود مقامات افغان را به تدریج وادار می سازد تا برای نابودی کشت مواد مخدر بیشتر تلاش کنند.

تا هنوز افغانستان بصورت نسبی جایگاه خود را به عنوان موازنه ای در بین منافع اقتصادی کشورهای همسایه خود حفظ کرده است. قبل از وارد شدن هند به عرصه استخراج معدن آهن حاجیگک، چین معدن مس عینک لوگر را با هزینه سه میلیارد دالر در سال 2011 متقبل شده بود. در حال حاضر با آنکه روند استخراج معادن با کندی به پیش رفته است، اما این مشوقی برای چین برای بازسازی اقتصاد افغانستان محسوب می شود.

تصمیم ناتو برای خروج نیروهای این سازمان از کشور، با انتقادها و نگرانی های فزاینده ای روبرو بوده است. "برنامه خروج" از یکسو روزنه امیدی برای طالبان بوده تا بتوانند بعد از خروج خارجی ها دوباره برگردند و از سوی دیگر، خروج جامعه بین المللی و کاهش کمک های جهانی مشکلات اقتصادی جدی را برای افغانستان به دنبال خواهد داشت. با وجود تلاش های دولت امریکا و افغانستان برای آغاز مذاکرات صلح، پروسه مصالحه با طالبان به کندی به پیش می رود و تلاش ها در این راستا تاکنون دستاورد قابل توجهی نداشته است.

اما در رابطه با تعاملات منطقه ای بر محور با افغانستان، چشم انداز بهتری قابل تصور است. با وجود اختلافات و تفاوت دیدگاه ها در میان کشورهای منطقه، نکته ای که اکثر این کشورها بر آن اتفاق نظر دارند، اینست که ثبات افغانستان به نفع کل منطقه است و بی ثباتی افغانستان در نهایت به نفع هیچ کشوری نخواهد بود. با اینکه ممکن است این کشورها رویکرد متفاوت و گاه متضادی را در رابطه با آینده افغانستان داشته باشند، اما هیچکدام از این کشورها از سقوط افغانستان در کام هرج و مرج و آشفتگی سود نخواهند برد.

افغانستان نیاز دارد تا در میان جریان های منطقه ای با منافع متضاد که خواهان ایفای نقش در آینده این کشور هستند، توازن ایجاد نماید. اخیرا کشورهای عضو سازمان شانگهای از روند بازسازی افغانستان اعلام حمایت کردند و به این کشور جایگاه عضو ناظر در این سازمان داده شد. کشورهای عضو این سازمان اعلام کردند که آنها از افغانستان به عنوان یک کشور مستقل، بیطرف، صلح آمیز و عاری از مواد مخدر حمایت خواهند کرد.

در رابطه با رشد گروه های ستیزه جو در افغانستان و پاکستان و تلاش ها برای مبارزه با تروریزم و مهار بنیادگرایی در این دو کشور، روسیه و چین به حیث دو بازیگر عمده منطقه ای نقش برجسته دارند. این دو کشور می توانند در تلاش های بین المللی برای مهار خشونت های بنیادگرایان اسلامگرا به عنوان تهدید منطقه ای و جهانی، رول عمده ای بازی کنند. هر دو کشور روسیه و چین در مورد وضعیت منطقه بعد از خروج ایالات متحده امریکا از افغانستان در سال 2014 نگران هستند. چین و روسیه به عنوان دوعضو عمده سازمان همکاری های شانگهای اکنون بیش از هر زمانی در یک دهه گذشته توجه خود را به ایجاد ثبات و تامنیت در افغانستان معطوف کرده اند. سازمان شانگهای که یکی از عمده ترین سازمان های منطقه ای و حتی جهانی به شمار می رود، توسط چین و روسیه رهبری می شود.

چین می تواند هم با توسعه روابط متقابل با افغانستان و هم از طریق سازمان شانگهای به حمایت های امنیتی و اقتصادی از افغانستان در ایجاد ثبات در این کشور موثر واقع شود. از جانب دیگر، روسیه از منظر تاریخی افغانستان و منطقه را دارای اهمیت استراتژیک برای خود می داند و نگران است که تهدید بنیادگرایان می تواند به کشورهای آسیای میانه اشاعه یابد و حتی روسیه را در معرض آسیب افراط گرایی قرار دهد. مسکو از طریق "سازمان پیمان امنیت جمعی" در حال تقویت حضور منطقه ای خود است. روس ها بارها از احتمال بروز بی ثباتی در افغانستان در دوره بعد از 2014 ابراز نگرانی کرده اند و اینکه به گفته آنها ماموریت ناتو ناتمام مانده و نیروهای خارجی در حال ترک افغانستان اند.

اخیرا ولادیمیر پوتین، که بطور سنتی با رویکرد ضدغربی خود شهرت دارد، با انتقاد از برنامه خروج نیروهای خارجی تاکید کرد که ناتو باید ماموریت خود را در افغانستان به سر برساند. بعضی از کشورهای عضو سازمان "پیمان امنیت جمعی"، به ویژه قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان با ایالات متحده امریکا همکاری نظامی دارند و این کشورها در باز کردن مسیری برای تدارکات نیروهای خارجی مستقر در افغانستان با امریکا همکاری کرده اند. بعضی از این کشورها به ویژه تاجیکستان خود قربانی تهدید بنیادگرایی بوده و امنیت خود را از سوی بنیادگرایان در معرض تهدید می بینند.

افغانستان همچنان از سال 2007 به بعد عضوی از اتحادیه همکاری های منطقه ای جنوب آسیا (سارک) بوده است. در حالی که این سازمان عمدتا به دلیل عدم پویایی و تاثیرگذاری منطقه ای ناشی از اختلافات هند و پاکستان مورد انتقاد بوده است، اما با آنهم توانسته است نقش تدریجی را در تقویت ارتباطات تجاری و اقتصادی میان کشورهای جنوب آسیا ایفا کند.

تامین یک رابطه متوازن میان کشورهای دخیل در جریان ها و جناح بندی های منطقه ای و با کشورهای غربی و سازمان ناتو به نظر دشوار می نماید، اما با آنهم چنین رویکردی، بصورت بالقوه ای می تواند در ایجاد اعتماد و همگرایی منطقه ای موثر باشد. پیشرفت ها در رابطه با مبازره با تروریزم و مواد مخدر از طریق کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای، پیشرفت ها در موضوعات مشابه را در میان جریان های دیگر منطقه ای را لزوما منتفی نمی سازد. با اینکه توجیهات زیادی برای خوشبینی در سطح همگرایی های منطقه ای درباره افغانستان وجود دارد، اما سیاست داخلی در افغانستان و به خصوص جریان کند اصلاحات سیاسی در این کشور همچنان زمینه نگرانی را فراهم می آورد و این تهدید را متصور می سازد و تلاش ها برای همکاری های بیشتر منطقه ای را با تهدید روبرو می سازد.

در حال حاضر، چیزی شبیه به بن بست در این کشور به وجود آمده است: طالبان از مذاکره با دولت افغانستان خودداری می ورزند و بصورت موقتی گفتگوهای صلح با امریکا را به تعلیق درآورده اند. در عین حال، رییس شورای عالی صلح در تلاش است تا پروسه صلح به رهبری دولت افغانستان را با دیدار مقامات ارشد این سازمان از عربستان و پاکستان تحرک تازه ای بخشد. در حالی که موعد 2014 نزدیک و نزدیک تر می شود، این بن بست سیاسی این نگرانی ها را به وجود می آورد که گروه های با منافع متضاد ممکن است بار دیگر مسلح شوند.

بدترین سناریویی که به تصویر کشیده می شود، بروز جنگ میان طالبان و جریان های سیاسی و قومی غیر پشتون به ویژه گروه های وابسته با ائتلاف شمال است. روند رو به افزایش مسلح شدن شبه نظامیان محلی بر نگرانی ها در مورد ثبات و امنیت در آینده این کشور می افزاید. با توجه به این شرایط رویکرد کشورهای همسایه افغانستان در رابطه با این کشور از اهمیت به سزایی برخوردار است.

اگر این کشورها در بازار پررونق افغانستان و با رویکرد کمک به ثبات و امنیت این کشور سرمایه گذاری کنند، در این صورت، تصوری آینده ای باثبات تر و بصورت نسبی شکوفاتری از آینده افغانستان محتمل تر خواهد بود. به عنوان نمونه می توان به نقش هند و سرمایه گذاری این کشور در بخش های توسعه ای و به ویژه معادن اشاره کرد و به کنفرانس دهلی به عنوان نمونه ای از تلاش های منطقه ای برای جلب سرمایه گذاری خصوصی برای افغانستان که در درازمدت تاثیرات گسترده ای بر توسعه و ثبات در این کشور خواهد داشت.

دیدگاه شما