صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

"دهه تحول" و جایگاه جامعه مدنی در توسعه کشور

-

فارن پالیسی / برگردان: عبدالاحد بهرامی

رئیس جمهور کرزی در سخنرانی به مناسبت گرامیداشت سالروز استقلال افغانستان و ارجگذاری به عصر سلطنت امان الله خان، شاه اصلاح طلب افغانستان در دهه 1920، بر مشارکت نسل جوان در آینده کشور تاکید کرد: "نیروی جوان، نیروی محرکه ثابتی است که به تدریج به سمت توسعه در حال حرکت است و به عقب بازگشت نخواهد کرد. این موتور محرکه مرد جوان پرقدرت و با انرژی است که سرما و یا هر گونه موانع دیگر را نمی شناسد."

در حالی که به نظر می رسد که توسعه اجتماعی در افغانستان از سال 1920 سیر عقبگرایانه داشته است، جوانان امروز افغانستان، دلگرم کننده ترین منبع امید برای پیشرفت کشور به شمار می رود؛ با وجود اینکه این نسل با چالش ها و مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کند. تشکیل نهادهای جامعه مدنی در طول 10 سال گذشته، عمدتا توسط نسل جوان افغان، نقش محوری را در تعیین مسیر آینده این کشور ایفا خواهد کرد.

این نسل متعلق به دوره ای بودند که بسیاری از خانواده های افغان در این دوره مجبور به فرار به کشورهای همسایه و یا کشورهای غربی شدند و در این کشورها از فرصت ها برای آموزش و پرورش و بهبود زندگی بهره مند شدند. کسانی که در افغانستان باقی ماندند به اندازه کافی شاهد مصایب و فجایع بوده اند که اکنون خواهان آینده ای متفاوتی باشند.

بر اساس آمارهای اداره احصائیه مرکزی افغانستان، 76 درصد از جمعیت این کشور زیر 35 سال است. روی آوردن به تحصیلات عالی بیش از همیشه در بالاترین سطح قرار دارد. طوری که میزان ورود به دانشگاه در سال 2012، نسبت به سال گذشته افزایش 25 درصدی را نشان می دهد. اگرچه کیفیت تحصیلات عالی در این کشور نسبتا پایین است، اما میزان گسترده جوانانی که برای کسب تحصیلات عالی تلاش می کنند، گواه خوبی به تمایل نسل جوان این کشور به تحصیلات عالی است.

جوانان تحصیل کرده، که به طور عمده در مناطق شهری زندگی می کنند، کادری از روشنفکران جوان و حرفه ای اند که قسمت عمده کارمندان بخش های دولتی و خصوصی، از قبیل رسانه ها، ادارات دولتی، و محافل دیپلماتیک و مهمتر از همه جامعه مدنی را تشکیل می دهند.

آنها اکنون در موقعیتی قرار دارند تا صدای خود را به گوش همتایان خود برسانند و بر این اساس، رهبران را به در پیش گرفتن استانداردهای جدیدی برای پاسخگویی به انتظارات مردم، وادار کنند. دامنه و حوزه نفوذ رسانه ها و شبکه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای ابراز عقیده، این نسل را تقویت کرده و در وضعیت بهتری قرار داده است، تا جایی که حتی طالبان را به استفاده از ابزارهایی مانند توییتر به منظور تعامل با مخاطبان وادار کرده است.

یکی دیگر از ویژگی های این نسل این است که آنها با پیشینه های متنوعی برخاسته اند؛ آوارگی را تجربه کرده اند؛ دوره های مجاهدین و کمونیست ها گذرانده اند، اما با این حال، نقطه اشتراک آنها در داشتن یک هدف مشترک است.

با آنکه تأثیر این نسل به دلیل اینکه همواره با موانع محیطی که در آن فعالیت می کنند، محدود است، اما حوزه ای که با مشارکت جوانان بصورت امیدبخشی شکوفا شده، جامعه مدنی است؛ بخشی از جامعه افغانستان، که آرمانگراها، خوشبینی های ناشی از رونق اشتغال نسل جوان و شرکت های خصوصی و ذهنیت مترقی بسیاری از افغان های جوان و تحصیلکرده در آن حضور و تاثیرگذاری چشمگیر دارد.

در حال حاضر، حدود 4200 نهاد مدنی و سازمان های غیر دولتی در نهادهای مربوطه در افغانستان ثبت شده اند. این سازمان ها حوزه های متنوعی از مسئولیت های اجتماعی و فعالیت های خیریه را در بر می گیرند که در بخش هایی از قبیل بهبود وضعیت زنان، حقوق کودکان، حقوق معلولین، تعامل مدنی، آموزش و پرورش، و کمپین های زیست محیطی فعالیت می کنند.

اخیرا در یک نشست پارلمانی در انگلستان، وزیر امور توسعه بین المللی این کشور به سوالات متعددی در مورد پیشرفت زنان و حقوق بشر در دوره بعد از 2014 در افغانستان از طریق به برنامه های جدید دولت بریتانیا برای تقویت جامعه مدنی پاسخ گفت. استدلال این مقام بریتانیایی این بود که با تقویت جامعه مدنی در افغانستان، نهادها و سازمان های جامعه مدنی به نوبه خود می توانند دولت را ملزم به پاسخگویی کنند و نارسایی ها در عمکرد دولت را در رابطه با زنان و حقوق بشر را به چالش بکشند.

در حالی که سازمان های جامعه مدنی آینه ای مناسبی برای انعکاس مسائل کلیدی مثبت و منفی در کشور است و زمینه ای را برای عموم مردم فراهم می سازد تا گفتگو کنند؛ تعامل داشته باشند و مسائل و سیاست های اجتماعی، حرفه ای، و اقتصادی را به چالش بکشند. اما با آنهم این نهادها عمدتا به دلیل فقدان یک محیط و شرایط مناسب و مطلوب، با موانع جدی مواجه اند. با توجه به امنیت ضعیف، بسیاری از گروه ها و نهادهای مدنی در مناطق شهری فعال اند و پیشرفت ناشی از فعالیت این سازمان ها عمدتا به شهرها محدود است؛ در حالی که حدود 80 درصد از مردم ساکن در مناطق روستایی عملا از فعالیت این نهادها محروم اند.

علاوه بر این، مشخص نیست که از جمله هزاران موسسه و سازمان های جامعه مدنی که از سوی دولت ثبت شده اند، چه تعدادی از آنها غیر فعال اند و یا به عنوان کانالی برای مصارف کمک های جامعه بین المللی تشکیل شده بودند. جامعه مدنی در افغانستان از پیامدهای ناشی از فساد گسترده در دولت در امان نبوده اند. نهادهای دولتی افغانستان تاکنون از اقدام و اعمال فشار علیه سازمان های منتقد که عملکرد آنها را به چالش می کشیده اند، دریغ نکرده است. این وضعیت، چشم انداز مبهمی را در برابر نهادهای مدنی در افغانستان قرار می دهد و تعهد دولت را در برابر این نهادها و در حمایت از جامعه مدنی را زیر سوال می برد.

با وجود این چالش ها، نهادهای جامعه مدنی در حال حاضر فرصتی برای تغییر در جامعه و سیاست افغانستان است. در کشوری که در آن احزاب سیاسی ملی با چشم انداز روشن استراتژیک به خوبی تثبیت نشده اند، تهدید شناور بودن از یک قدرت به قدرت بعدی، بدون پیشرفت و اصلاحاتی که اغلب از رقابت های حزبی سالم و تغییر دولت ها می آید، کاملا متصور است.

با توجه به چشم انداز بی ثباتی احتمالی بعد از 2014، نقش و جایگاه جمعی و دستاوردهای نهادهای جامعه مدنی در تمام سطوح جامعه افغانستان باید در سطح ملی تثبیت گردد تا این خلاها پر شود. با این حال، برخوردار بودن از هدف مشترک و فراگیر، مسلما تهداب و شالوده فعالیت تاثیرگذار نهادهای جامعه مدنی در افغانستان خواهد بود که تنها فعالیت و حمایت منسجم این نهادها در مسیر اهداف مشترک، ضامن حرکت بسوی آینده صلح آمیز و مترقی کشور در راستای پیشرفت، ثبات اقتصادی، اجتماعی و آموزشی کشور باشد.

دیدگاه شما