صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بسترهای تفاهم ملی

-

بسترهای تفاهم ملی

شکل گیری جوامع ملی در بستر تاریخ، طی یک فرایند بلند مدت و پیش آمدن تغییر و تحولات مختلف، ازجمله درعرصه اجتماعی واقتصادی صورت گرفته است. به معنای دیگرجامعه سیاسی که ازآن تعبیربه جامعه ملی نیزمی شود ، دراصل معطوف به زمینه ها وزیرساخت های مختلف ومتنوع می باشد. یکی ازاین زمینه ها وزیرساخت ها استفاده از " سرمایه های اجتماعی (social capital) " برای رسیدن وتحقق بخشیدن " جامعه سیاسی " یا " تفاهم ملی " می باشد.

برخلاف آنچه که ذهن ها بدان خوی گرفته است ، مفهوم سرمایه های اجتماعی تنها مربوط ومنوط به منابع وامکانات اقتصادی نمی باشد. هرچند که برخی ازمکتب های سیاسی و ایدئولوژی ها چنین محدودیت های برای مفهوم " سرمایه اجتماعی " قایل شده و آن را درساختارو امکانات اقتصادی خلاصه می سازند. دراین نبشته " سرمايه اجتماعی " به مفهومی گسترده مورد نظرمی باشد.

مفهوم و تلقی بکار گرفته از" سرمایه اجتماعی " به معنی مجموعه سرمايه‌هايی است که هر عضوجامعه از طريق شبکه های ارتباطی جامعه چون خانواده ، اقوام ، دوستان ، نهادهای اجتماعی و اقتصادی و آموزشی در اختيار داشته و يا به آن دسترسی دارد. اگربخواهیم موضوع را دقیق تربیان داریم می توان گفت که موجودیت ومیزان سرمایه های اجتماعی درهرجامعه ای ازطریق امکانات اجتماعی، سرمايه اقتصادی و اندوخته های فرهنگی و مقام ها وموقعیت های مربوط به آنان که دراختیار و قابل دسترس برای اعضای شبکه های ارتباطاتی جامعه وجود دارد ، شناسایی وتعیین می گردد. بنابراین برای بررسی وضعیت یک جامعه و دست یابی به برخی اهداف و آرمانهای اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی برخلاف برخی تئوری ها نمی توان تنها از" سرمایه اقتصادی " سخن گفت و دارندگان این سرمایه را بصورت انحصاری درلیست نخبگان جامعه قرارداد. بلکه درساختار جامعه و توازن آن ، ابعاد دیگرکه می توان بعنوان " سرمایه های اجتماعی " نام برد ، اثرگذارمی باشد.

نکته دیگری که قابل تذکرمی باشد اینست که درجوامع بدوی واغلب سنتی ، این سرمایه ها به دلیل عدم رشد ساختار اجتماعی ، انحصاری بوده و دراختیار طبقات وحتا افراد خاص ومحدود قرارداشته وهم چنین اغلب بصورت موروثی از نسلی به نسلی دیگر انتقال می یافت. این مسئله به نوعی حاکمیت و سلطه نظام فئودالی وملوک الطوایفی رانیزتوجیه می نمود. اما در جوامع امروزین ،خصوصا جوامع مدرن " مکانيسم بازتوليد " واستفاده ازسرمایه های اجتماعی به دلیل ساختار پیچیده و دخیل بودن فرایندهای متعدد وظریف ، بسيار پيچيده ‌تر از گذشته عمل می‌کند؛ وطی یک مبارزه و تلاش طولانی " سيستم موروثی " حداقل از شکل عريان آن خارج گردیده است .

می‌توانيم بگوئيم که درجوامع امروزی عرصه رقابت گروه‌های مختلف سبب می گردد که نخبگان جامعه ( بصورت فردی یاگروهی ) در يک درگيری و رقابت مداوم با يکديگر، جهت‌گيری و تقسيم طبقاتی هر جامعه و سهم هرطبقه از منابع و سرمایه های اجتماعی تعيين ‌کنند. جهت توضیح بیشترمی توان به این نکته اشاره داشت که وقتی بحث سرمایه اجتماعی درعرصه فرهنگی مطرح می گردد ، دراین بخش می توان ازنوع گفتار و ارتباط کلامی، شيوه محاوره و ساختار جملات و حتا لهجه‌ای که از آن استفاده می‌کنيم یادآور شد که بازگو کننده سرمايه فرهنگی ما به شمارآید ، که درشکل گیری ساختار اجتماعی وایجاد نوعی انسجام وتفاهم عمومی ودرنهایت دست یابی به یک جامعه ملی ، طی یک رقابت وفعالیت گسترده ومبارزه درازمدت وهمه جانبه اثرگذارمی باشد.

بابیان مطالب فوق ، اینک ما درآستانه یک تغییر و تحول بزرگ وتعیین کننده اجتماعی قرارگرفته ایم. نحوه تلقی ، شناسایی ، درک وعملکرد ما دربستراین تغییروتحول بزرگ درواقع آینده ساختاراجتماعی ما را معین سازد.
به معنای دیگراگر اراده آن را داریم که جامعه وسرزمین آشفته ما ازاین پریشان حالی وپراکندگی بیرون آمده وسامان یابد وبه مرحله جدید ومطلوب یعنی به تفاهم ملی و جامعه ملی دست یابد ، بایستی که دراستفاده ازسرمایه های اجتماعی نهایت دقت را بکارگیریم.
بکارگیری درست سرمایه های اجتماعی مستلزم این نکته است که برخی تجدید نظرها و تحول دربرداشت ها وروی کردها وعملکردها صورت گیرد. تاصورت ذهنی جامعه و نخبگان دچارتغییر و اصلاحات نگردد دست یابی به ساختارجدید جامعه و استفاده ازسرمایه های اجتماعی غیرممکن خواهدبود.

با وجودآنکه جامعه ما ، مانند هرجامعه دیگر از تفاوت های گوناگون و تنوع مجموعه های سرمایه های اجتماعی برخورداراست ؛ با آن هم ازاشتراکات بسیاری درعرصه سرمایه های اجتماعی برخوردارمی باشد که می تواند ما را دردست یابی به تفاهم و ساختارجامعه ملی یاری رساند. مهم اینست که نخبگان جامعه مربوط به عرصه های مختلف ( اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی وفرهنگی و...) این موضوع را درک نموده و چگونگی آن را بصورت جدی و دقیق مورد مطالعه و ارزیابی قرارداده و راهکارهای مناسب و قابل تطبیق را ارائه دارند.

همانطورکه سرمایه های فرهنگی جامعه بعنوان نمونه از کته گوری سرمایه های اجتماعی ذکرشد ، موضوع حرکت و دست یافتن به یک ساختارمشترک کلامی وارتباطی ورفتاری ازجانب نخبگان علمی وفرهنگی می تواند به پریشانی و متاسفانه اصطکاک های انحرافی خاتمه بخشیده و زمینه تقریب وهم سویی اجتماعی وتفاهم را بین اقوام ومناطق مختلف کشور، بااستفاده ازامکانات موجوده وموقعیت های مناسب پیش آمده وبسترهای فراهم شده اجتماعی تقویت نموده وعینیت بخشید.
لازم به یادآوری است که تحقق این آمال ها همانگونه که نیازمند تلاش و کوشش و اراده جدی نخبگان جامعه می باشد ، ازلحاظ اجتماعی و تاریخی نیزبایستی پروسه لازم را طی نموده وازحوصله مندی اجتماعی و تاریخی کارگرفته شده و ازهرگونه شتاب زدگی جلوگیری شود.

دیدگاه شما