صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پیروزی در جنگ تحت‌الشعاع بدبینی رسانه‌های غربی

-

پیروزی در جنگ تحت‌الشعاع بدبینی رسانه‌های غربی

چندی قبل، سرمقاله نویس نیویورک تایمز استدلال کرد که وقت آن فرا رسیده تا نیروهای آمریکایی افغانستان را ترک کنند و این فرایند نباید بیش از یک سال را در بر گیرد. این جدول زمانی خیلی سریعتر و کوتاه تر از آن چیزی است که دولت باراک اوباما در پیش گرفته است.

استدلال این سرمقاله نشان دهنده تلاش های روزافزون رسانه های غربی برای توجیه خروج زودهنگام نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان است. جامعه بین المللی بارها به مردم افغانستان وعده داده که حامیان خارجی نمی خواهند افغانستان را زودتر از موعد معین ترک کنند، به خصوص اینکه آنها می دانند که بسیاری از افغانها نگران آنند که کشورشان ممکن است بعد از خروج سربازان ایالات متحده و ناتو در پایان سال 2014 با شرایط دشواری مواجه شود. طوری که خبرگزاری آسوشیتدپرس در ماه آگست سال جاری گزارش داد، این ذهنیت در افغانستان همچنان وجود دارد که تاریخ می تواند بار دیگر تکرار شود.

در سال 1989، زمانی که نیروهای ارتش شوروی از افغانستان خارج شدند، حمایت و کمک های مالی ایالات متحده برای مجاهدین که علیه نیروهای اشغالگر شوروی می جنگیدند، به سرعت کاهش یافت و افغانستان در جنگ ویرانگر داخلی فرو رفت. جنگ های داخلی، ظهور طالبان و سال ها حاکمیت رژیم سرکوبگر این گروه را به دنبال داشت.

برای بسیاری ها، بدبینی هایی که اخیرا در رسانه های غربی پوشش داده می شود، قابل درک نیست. یک فرمانده نیروی دریایی ایالات متحده که فرماندهی نیروهای امریکایی در منطقه ای در جنوب غربی افغانستان را بر عهده دارد، درباره پوشش خبری منفی اخیر در رسانه ها، به گروهی از خبرنگاران گفت: "وقتی که من این گزارش ها را می خوانم، بهت زده از خود می پرسم: آیا این گزارش ها درباره همان جاهایی است که ما در آن خدمت می کنیم؟" وی افزود: "درست است که ما در بعضی مناطق در حال جنگ هستیم، اما نگاهی به پیشرفت هایی که در طول سه سال گذشته در ولایت هلمند صورت گرفته، بیاندازید." در این حال، سرمقاله تایمز نیز نوشته است که طالبان نتوانسته اند مناطقی را که در برابر نیروهای ائتلاف از دست داده اند، بازپس بگیرند.

نیروهای ناتو اکنون در افغانستان در مرحله ای قرار دارند که برداشت های اشتباه که توسط رسانه ها ایجاد می شود، توانایی این نیروها برای رسیدن به موفقیت در افغانستان را با دشواری های بیشتری مواجه می سازد؛ موفقیتی که همین رسانه ها به این صورت تعبیر می کنند: سرکوبی شبکه القاعده و نابودی پناهگاه امن این گروه از طریق تقویت نیروهای امنیتی افغان که بتوانند در آینده مسئولیت تامین امنیت کشورشان را بر عهده گیرند.

بله، حملات "سبز علیه آبی" و حملات بزرگ و نمایشی طالبان در شهرها و بر مراکز حساس دولتی و خارجی یک واقعیت است. اما بعضی حقایقی در آنچه که مقامات ارشد دولت افغانستان و ناتو می گویند، وجود دارد؛ اینکه این نوع حملات نمایشی و بزرگ، واکنشی از سوی شورشیان است که در بسیاری از جبهه های نبرد در جریان دو سال اخیر رو به شکست بوده اند. طبعا، یک فرمانده طالبان که بعد از افزایش نیروهای امریکایی در سال 2010، در حال از دست دادن مناطق خود است، احساس می کند که باید حملات بزرگ و پرسرو صدا را راه اندازی کنند تا نشان دهند که در جنگ دست بالا دارند و به پیروان خود در این باره اطمینان دهند.

اگر طالبان واقعا قدرت بیشتری می یافتند و یا مناطقی را تحت کنترول خود در می آوردند، در آنصورت، گزارش هایی که این ذهنیت را ایجاد می کنند که شورشیان در همه جا حضور دارند و هر کاری را می توانند، قابل درک می بود. اما حملات آزاردهنده طالبان، تاثیر و پیامدهای منفی را بر برنامه ریزی عملیاتی نیروهای ناتو و روند انتقال به نیروهای افغان نداشته است.

پس از حمله 14 سپتامبر بر کمپ بسشن در ولایت هلمند، نیروهای بریتانیایی شاهد حملات بیشتری از سوی شورشیان بودند. پس از آن چیزی رخ داد که قبل از آن پیش نیامده بود: نیروهای پولیس افغان بصورت هماهنگ عملیات پاکسازی گسترده ای را راه اندازی کردند که منجر به کشته شدن تقریبا نیمی از پیکارجویان طالبان در منطقه و تضعیف روحیه سایر نیروهای این گروه شد.

پالیسی افزایش نیروهای امریکایی در سال 2010، به ویژه رشد ظرفیت و شمار نفرات نیروهای امنیتی افغانستان، این امکان را برای نیروهای ائتلاف فراهم ساخت تا روند انتقال به آنچه را که ماموریت های "مساعدتی نیروهای افغان" نامیده می شود، آغاز کنند.

با این تغییر، ماموریت ناتو از تمرکز بر عملیات نیروهای ائتلاف، به استراتژی متمرکز بر کمک به توسعه نیروهای امنیتی افغان (نهادهای اطلاعاتی، نظامی، و پولیس) تغییر جهت داد؛ و این نیروهای امنیتی افغان را قادر می سازد تا بصورت مستقل عملیات را راه اندازی و رهبری کنند. انتقال نیروهای ناتو از ماموریت رزمی به "ماموریت مساعدتی و پشتیبانی" نیروهای افغان از ماه اپریل سال جاری در جنوبغرب افغانستان آغاز شد و در مناطقی که مسئولیت های امنیتی به نیروهای افغان انتقال داده شده، افزایش قابل توجهی در میزان شورش ها و یا فعالیت های جنایی مشاهده نمی شود.

به منظور شکست استراتژیک طالبان، ایالات متحده و ناتو باید تلاش کنند تا موفقیت های نیروهای امنیتی افغانستان را برجسته سازند و به مردم افغانستان اطمینان دهند که جامعه بین المللی آنها را به حال خود رها نمی کند. هیولایی که افغان ها از آن می ترسند، عدم اطمینان مردم به نیروهای امنیتی در تامین امنیت کشور بعد از خروج نیروهای ائتلاف در سال 2014 است، و در برخی موارد، نیروهای امنیتی خود نیز از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند.

نیروهای امنیتی افغانستان و مردم این کشور تاکنون این را درک نکرده اند که نیروهای امنیتی افغان واقعا از چه توانایی و ظرفیت قابل اتکا و اطمینان بخش برخوردار هستند – و البته که در آینده از ظرفیت و کفایت بیشتری برخوردار خواهند بود. در صورتی که افغانها اعتماد و اطمینان کافی به نیروهای امنیتی کشورشان کسب کنند، بصورت حتم، در آینده نزدیک چیزی شبیه به "بیداری الانبار" در عراق را شاهد خواهیم بود.

این اعتماد در حال شکل گرفتن است. نیروهای امنیتی افغان در جریان ماه های اخیر و پس از گرفتن مسئولیت های امنیتی بسیاری از مناطقی که به شدت ناامن محسوب می شود، از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار شده اند؛ چه آنکه این نیروها به خوبی می بینند که با انتقال مسئولیت ها، وضعیت امنیت نه تنها بدتر نشده بلکه در بسیاری از مناطق وضعیت امنیتی بصورت نسبی بهبود یافته است.

طالبان نیز نتوانسته اند پس از انتقال مسئولیت این مناطق به نیروهای افغان، یورش برند و با نیروهای امنیتی درگیر جنگ گسترده شوند. در جریان ماه های اخیر، بیشتر تلفات جنگ را اعضای نیروهای امنیتی افغان متحمل شده اند. نباید شجاعت نیروهای امنیتی افغانستان و اراده آنها در خطر قرار دادن جان خود برای کشورشان را دستکم گرفت، چرا که آنها همه روزه در رویارویی با شورشیان، وظیفه خود را در قبال کشور خود انجام می دهند. آنها از طالبان هراسی به خود راه نمی دهند و مشتاقانه به پیشواز خطر می روند.

دیدگاه شما