صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

اصلاحات و کمک های جامعه بین الملل

-

اصلاحات و کمک های جامعه بین الملل

در چندین کنفرانس از جمله در کنفرانس توکیو که در چاپان برگذار شد کشور های مختلف وعده کمک شانزده میلیارد دالری به افغانستان نمودند و این کمک ها را مشروط به مبارزه با فساد اداری و ایجاد اصلاحات از سویی دولت افغانستان دانستند. از آن زمان تا حالا چندین ماه می گذرد اما دولت افغانستان تا هنوز آنچه در آن کنفرانس وعده داده بود به وعده خود عمل نکرده است. به همین خاطر چند روز پیش اتحادیه اروپا کمک بیست میلیون یورویی خود را به حالت تعلیق در آورده و دلیل آن را به نیاوردن اصلاحات در بخش های عدلی و قضایی عنوان کردند. بنابراین دولت افغانستان باید برای دریافت کمک های خارجی دست به یکسری اصلاحات بزند و این اصلاحات باید معطوف به آینده و دست یافتن به توسعه کشور باشد.

از آنجا که اصلاحات در دنیای امروز بهترین عامل تغییر، تحول و دگرگونی به حساب می آید لازم است جایگاه آن را در مطالعات سیاسی مورد بررسی قرار دهیم. اصلاحات در علوم سیاسی در قالب تحولات سیاسی مورد مطالعه قرار می گیرد. از آنجایی که اصلاحات یکی از عوامل عمده تحولات سیاسی می باشد مهم است بدانیم که اصلاحات در چه شرایطی اتفاق می افتد، اهداف اصلاحات چیست؟

چه پیوند میان اصلاحات و روشنفکران، اصلاحات و نخبگان سیاسی وجود دارد؟ و در نهایت اینکه آیا در افغانستان شرایط آوردن اصلاحات در بخش های مختلف وجود دارد؟ آیا نظام سیاسی افغانستان ظرفیت پذیرش اصلاحات را دارد؟ و اینکه چگونه می توان اصلاحات را با کمترین هزینه به وجود آورد؟ این ها سوال های مهم و اساسی است که دولتمردان افغانستان باید به آنها توجه کند. آوردن اصلاحات بدون توجه به پیامد های مثبت و منفی آن ممکن است نظام سیاسی را بحران مواجه سازد.

شرایطی که باید برای اصلاحات گفت این است که انجام آن مستلزم پیدایش نوعی شکاف در طبقه حاکم بوده و باید مصلحین از گروه های دیگر که ممکن در طی اصلاحات آسیب بیبیند استقلال یابد. این شکاف باید طبقه حاکم را به دو گروه تقسیم نماید که بخشی خواهان حفظ وضع موجود و گروهی دیگر خواهان تغییر وضع موجود باشد. گروه دوم باید تلاش نماید که نخبگان و روشنفکران بیرون از حوزه حاکمیت را با خود همسو نموده به کمک آنها زمینه های فکری اصلاحات را در جامعه فراهم نماید و هم بتواند بر افراد حامل قدرت فشار بیاورد.

شرط دیگر انجام اصلاحات فراهم شدن زمینه اجتماعی، فرهنگی می باشد. تا زمانی که زمینه پذیرش اصلاحات فراهم نباشد ممکن است اصلاحات گروه های مخالف دولت را تقویت کند. اصلاحات زمانی ممکن می گردد که جامعه با بحران های مختلف مواجه نباشد و اگر جامعه با بحران مواجه باشد اصلاحات ممکن بحران را تشدید نماید. تشدید بحران یا باعث تضعیف نظام شده و یا اینکه ممکن نظام را از بین ببرد. بنابراین حاکمان و نخبگان سیاسی وضعیت جامعه را برای پذیرش اصلاحات مورد بررسی قرار دهد.

شرط دیگر انجام اصلاحات این است که روشنفکران و نخبگان فکری بیرون از طبقه حاکم شرایط فکری را برای انجام اصلاحات فراهم کند. روشنفکران در بهترین حالت به تولید فکر می پرازد و سپس آن را به خورد مردم می دهد. تولیدات فکری روشنفکران باید مساعی با سیاست های اصلاحی دولت بوده و اعمال آن سیاست ها موجب نارضایتی مردم نگردد. از طرفی روشنفکران بیرون از طبقه حاکم برای اشاعه افکار خود همیشه با مردم سروکار دارد بنابراین روشنفکران بیرون از طبقه حاکم می تواند مجرایی باشد برای دولتمردان تا از آن طریق از وضعیت مردم برای پذیرش اصلاحات آگاه شود.

در کنار این شروط نوع نظام حاکم در جامعه برای انجام اصلاحات مهم است. در نظام های توتالیتر و رژیم های بسته اصلاحات ممکن کنترل رژیم را کم کم تضعیف کرده و مخالفان نظام را تشویق و تقویت به سرنگونی یا فروپاشی نظام نماید. در نظام های دموکراتیک اما ظرفیت بیشتری برای انجام اصلاحات وجود دارد چون ارزش های دموکراتیک مانند تساهل و تسامح، منطق گفتگو و پذیرش اصلاحات به جای انقلاب پذیرفته شده است. اصلاحات به عنوان یک ارزش و تنها راه بازسازی نظام و رسیدن به توسعه در نظام های دموکراتیک مطرح می باشد.

اهدافی که اصلاحات در جوامع مختلف دنبال می کند حایز اهمیت است. در نظام های دموکراتیک اصلاحات ممکن پاسخ به بحران مشروعیت نظام و ترمیم مبانی اقتدار رژیم باشد. تا زمانی که نظام سیاسی مشروعیت نداشته باشد اعمال سیاست ها و تصمیم ها در جامعه با موانع و مقاومت مواجه می شود.

اصلاحات از آنجا برای رفع بحران مشروعیت انجام می شود که بحران مشروعیت نظام سیاسی را بر لبه پرتگاه فروپاشی قرار می دهد و نظام سیاسی ممکن از بین برود. اصلاحات ممکن است پاسخی باشد در برابر بحران مشارکت. زمانی که مشارکت مردم در انتخابات کم شود نظام سیاسی با بحران مشارکت مواجه شده و بحران مشارکت بحران مشروعیت را نیز به دنبال خواهد داشت به همین خاطر نظام های سیاسی ممکن است دست به اصلاحات بزند و تا بحران مشارکت را حل کند. این دو بحران نشانگر حمایت مردم از نظام، نوع رژیم و مقامات حکومتی است و این حمایت ها در انتخابات به شکل بسیار عینی و ملموس دیده می شود.

حال باید بررسی کرد که آیا شرایط اصلاحات در افغانستان وجود دارد و دولت تلاشی برای به وجود آوردن اصلاحات آنجام داده است یا خیر؟ باید گفت که طبقه حاکم تا حدودی یک دست است و کسانی که به نوعی با سیاست های حکومت مخالفت می کند از طبقه حاکم با تکنیک های خاصی بیرون می شود و به جناح مخالف دولت یعنی به اپوزیسیون می پیوندد. بنابراین ما با طبقه حاکم یک دست مواجه هستیم و این سبب می شود که امکان گفتگو میان حاکمان وجود نداشته باشد و همه به نوعی طرز فکر یکسان داشته باشد. و این طبقه تا حدودی از وضع موجود حمایت کرده و خیلی مایل به انجام اصلاحات نباشد. تنها عامل که ممکن این گروه را به اصلاحات وادار نماید فشار های کشور های بیرونی می باشد.

از طرفی دیگر باید گفت که ما در افغانستان طبقه گسترده روشنفکر نداریم تا آنها دست به تولید دانش و فکر بزند و از طریق آن فضای برای اصلاحات به وجود بیاورد. ممکن است تعدادی معدودی از افراد روشنگر و روشنفکر داشته باشیم و این تعداد برای جامعه افغانستان کافی نباشد.

این تعداد معدود همه در مرکز یعنی کابل جمع شده است و ولایت های دیگر با محصولات فکری روشنفکران داخل هیچ مواجه نیست. باید گفت که افغانستان نیاز به روشنفکران ندارد تا زمینه فکری اصلاحات را فراهم کند چون مردم افغانستان سه دهه جنگیده است و عملا خسته است و هیچ گونه میل و علاقه ای به درگیری با دولت و سازمانهای دولتی را ندارد. از طرفی وضعیت اقتصادی مردم، مردم را اجازه فکر کردن در مورد خیلی از مسائل را نمی دهد. چون تجربه نشان داده است تا زمانی که مردم به آرامش اقتصادی دست نیافته است در مورد مسائل چون سیاست، رفاه و ... فکر نمی کند.

اگر ما طبقه حاکم که خواهان اصلاحات باشد نداریم و طبقه روشنفکر که زمینه های فکری برای انجام اصلاحات را فراهم کند نداریم نظام سیاسی دموکراتیک و ضعیفی داریم که ظرفیت پذیرش اصلاحات را دارد و در کنار نظام سیاسی حمایت کشورهای قدرتمند دموکراتیک را داریم و این می تواند برای انجام اصلاحات امتیازی باشد که ممکن است خیلی ازکشورها نداشته باشد.

بنابراین تا حدودی بعضی زمینه ها برای انجام اصلاحات فراهم است و دولت باید برای به وجود آوردن اصلاحات نیازمند این است که طبقه حاکم اراده نماید تا اصلاحات در بخش های مختلف به وجود آورد و این اصلاحات باعث شود که جامعه بین المللی کمک های خود را ادامه دهد.

دیدگاه شما