صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آیا طالبان شکست خورده اند؟

-

آیا طالبان شکست خورده اند؟

این روزها یکی از نگرانی ها و دغدغه های جدی شهروندان افغانستان این است که افغانستان پس از 2014 چگونه خواهد بود و در این کشور مخالفان مسلح چه استراتیژی را دنبال خواهند کرد؟ در صورتی که جنگ و خشونت هم چنان ادامه یابد و قوای بین المللی نیز افغانستان را ترک کنند چه سرنوشتی در انتظار مردم این کشور خواهد بود؟

از همه مهمتر اینکه آیا طالبان واقعا شکست خورده اند و بازگشت آنان به صحنه قدرت و یا میدان جنگ دیگر ممکن نخواهد بود؟ این درحالیست که اخیرا یکی از مقامات ارشد آیساف گفته است که، هراس افگنان جنگ را در افغانستان باخته اند و بسیاری از بخش های این کشور در صلح و امنیت به سرمی برند. سخنگوی آیساف، گونترکتس گفته است:« شورشیان به گونۀ روشن این جنگ را باخته اند، پیکار ما با آنان و نیز فشارهای ما برآنان ادامه دارد و ما جنگ را در بخش هایی که هراس افگنان پنهان شده اند، ادامه خواهیم داد. »

اگرچه سخنان مقامات آیساف در خصوص جنگ رو در رو با طالبان می تواند درست باشد و این گروه عملا توان مواجهه رو در رو با نیروهای ارتش و پلیس افغانستان را از دست داده اند ولی انفجارها و بمب گذاری های این گروه همچنان از مردم افغانستان قربانی می گیرد که روز گذشته نیز یک انفجار مهیب در خوست تعدادی کشته و مجروح برجای گذاشت.

بنا براین طالبان هنوز مایل به تداوم خشونت و جنگ در افغانستان اند و از هر فرصتی برای ضربه زدن به مردم این کشور دریغ نمی کنند. اما اینکه تحولات افغانستان در پس از سال 2014 چگونه خواهد بود واقعیت این است که در شرائط کنونی سرنوشت افغانستان با تحولاتی که در ایالات متحده آمریکا رقم می خورد پیوند نزدیک و ناگسستنی دارد. در ده سال گذشته نیز تحولات افغانستان تحت تاثیر تغییراتی بوده که در سیاست ها و استراتیژی های آمریکا بوجود آمده است. اکنون باید دید که در دوره دوم ریاست جمهوری آقای اوباما تحولات این کشور و به تبع آن افغانستان به کدام جهت، سمت و سو خواهد گرفت.

به نظر می رسد در استراتیژی جدید اوباما در قبال افغانستان حضور بخش از نیروهای این کشور پس از سال 2014 در افغانستان حتمی است. قبلا نیز درماۀ جولای سال روان میلادی، وزیرخارجۀ ایالات متحد امریکا، هیلاری کلینتون وارد افغانستان شد و دریک نشست خبری با رییس جمهور کرزی گفت که پس ازاین، افغانستان یک متحد بزرگ غیرناتویی امریکا خواهد بود.

وی افزوده بود که ایالات متحد امریکا در هر زمانی از افغانستان حمایت خواهد کرد. البته هرچند گفتگوها میان کابل-واشنگتن برسرچگونگی حضورنظامی ایالات متحده امریکا پس ازسال ۲۰۱۴ و نیزبحث های پنتاگون دربارۀ شمارنیروهای امریکایی پس ازاین سال ادامه دارند، اما برخی ازجنرالان ارتش امریکایی گفت اند که ممکن است ده هزارسربازامریکایی پس ازسال ۲۰۱۴ دراین کشور بمانند. این مقام ها افزوده اند که هرگونه حضورنظامی واشنگتن درافغانستان وابسته به توافق کابل دراین باره است. این در حالیست که تحلیلگران ارشد پنتاگون هم اکنون روی طرحی کارمی کنند که ازسوی جنرال جان آلن فرمانده کُل نیروهای امریکایی وناتو دربارۀ چگونگی مأموریت ایتلاف جهانی پس ازسال ۲۰۱۴ تهیه شده است.

با توجه به آنچه گفته آمد می توان پیش بینی کرد که آمریکا خواهان تداوم جنگ در افغانستان تا پیروزی نهایی بر طالبان می باشد. شاید اکنون مقامات کاخ سفید به این نتیجه رسیده اند که تمرکز بر امتیازدهی به طالبان استراتیژی کار آمدی نبوده و تمرکز بر تهاجم و سرکوب آنان می تواند به نتایج مطلوبی بیانجامد.

اما اینکه بتوان شکست کامل طالبان را در کوتاه مدت انتظار داشت انتظاری است نا بجا زیرا جنگ افغانستان يك بخش عمده آن بدليل ويژگي هاي خاصی در کشور نیز هست. مناطق قبایلی در افغانستان و پاکستان همواره در سالهاي اخير دست خوش حوادث تلخ و رويداد هاي ناگواري بوده است كه تقريبا مردمان اين مناطق با اين رفتار ها عادت كرده اند. اين مشكل جز با برنامه ريزي های درازمدت و حوصله مندي قابل حل نيست؛ نه این مشکل با امتیاز دهی به شورشیان مسلح قابل حل است و نه با سرکوب آنان بلکه گسترش آموزش و پرورش و رسانه هاي عمومي و تلاش براي تغيير ذهنيت هاي شكل گرفته در اين مناطق مي تواند در دراز مدت اين مشكل را حل نمايد.

اما واقعيت تلخ ديگر اين است كه ضعف ادارات دولتی و عدم توانایی آن در مدیریت درست کشور عامل مضاعف در ايجاد چالش ها و مشكلات امنیتی است. وجود ادارات ضعیف، رشوه خواري و فساد در کشور همه دست بدست هم مي دهند تا کشور نا آرام و متشنج باشد.

بدون ترديد در چنين وضعيتي مخالفین مسلح از این وضعیت به نفع خود استفاده کرده و به همين دليل میزان خشونت ها نیز افزایش مي يابد. بنا بر اين شکست طالبان و مهار نا امني ها و تسريع روند توسعه و ثبات در افغانستان نيازمند تدوين پلان هاي بزر گ و طويل المدت است.

بايسته است ایالات متحده آمریکا در همکاری با دولت افغانستان در صدد راه اندازی چنين طرح هاي جامع و گسترده مبارزه با نا امني و خشونت و از بین بردن زمينه هاي فكري و فرهنگي آن باشد. اما با وجود کاستی های موجود در عرصه های مختلف و تداوم حملات مرگبار طالبان، باید گفت شکست طالبان وشکست جبهه ترور و خشونت در جهان امر حتمی است و افغانستان نیز از این قاعده مستثنا نیست.

ممکن است طالبان بتوانند حضور مسلحانه خود در کوه ها و دره های افغانستان را تا سالها هم حفظ کنند. اما با ذهن های نسل جوان و جدیدی که در فضای افغانستان جدید رشد می کنند و با ارزش های مدرن و قرائت های معتدل از دین خو می گیرند چه می کنند؟ عصر کنونی عصر تکنالوژی و ارتباطات است و توسعه شبکه های ارتباطی و تکنالوژی در افغانستان در سطح منطقه بی نظیر است.

این یعنی اینکه افکار و اذهان نسل جوان امروزی را نمی توان کنترل کرد و آنانرا شستشوی مغزی داد. نسل امروز افغانستان بویژه تحصیل کردگان این کشور بخوبی میدانند توسعه و پیشرفت و رفاه چگونه و با عملی کردن چه اندیشه ها و افکاری بدست می اید. امروزه ملیون ها کودک و نوجوان افغانی مشغول تحصیل در مکاتب و دانشگاه های داخل و خارج کشور اند.

زمانیکه این خیل عظیم از نسل تحصیل کرده و فرهیخته وارد کارزار اجتماعی می شود چه نیروی می تواند مقابل این نسل بایستد؟ و چه کسی را یارای مقاومت در برابر ملیون ها جوانی است که بدنبال توسعه و پیشرفت و رفاه است و از جنگ و خشونت و ترور بی زارند؟ امروزه ده ها هزار جوان افغانی در مراکز علمی کشورهای مختلف جهان مشغول تحصیل اند و در دهه های آینده افغانستان پذیرای هزاران نیروی کار فنی و متخصص است که از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه بر می گردند و افغانستان جدید را پایه گذاری می نمایند.

بنا براین بسیار روشن است که طالبان دیر یا زود باید شکست را بپذیرند یا اینکه در تفکرات و مشی سیاسی و مبارزاتی شان تجدید نظر جدی نمایند. درغیر این صورت نسل جدید افغانستان قطعا از جنگ و خشونت و ترور بی زار اند و برای افغانستان امن با ثبات و مترقی می اندیشند.

دیدگاه شما