صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چهره زخمی شهر

-

چهره زخمی شهر

وقتی در شهر هرات پا بگذاری خواه از خارج ولایت آمده باشی و خواه از ولسوالی ها می توانی بوضوح چهره شهر را زخمی مشاهده کنی، احساس رنج و یاس و اندوه برایت دست می دهد وقتی می بینی کودکان زیادی در این شهر مشغول تکدی گری یا گدایی هستند، دختران و پسرانی کمتر از ده سال برای به دست آوردن پولی نهایت ناچیز دست دراز می کنند و با چهره هایی درمانده گاه آنقدر سماجت به خرج می دهند که باعث ناراحتی افراد شده و کسانی هم با خشونت آنها را از خود می رانند.

تنها شهر هرات چنین نیست هرات مثالی است از کل کشور، از کل جامعه ما حکایت درد و رنج ناتمام این مردم است که اسیر روزگار شده اند روزگاری سخت که باید در خاک افغانستان زندگی کرده و رنج های بیشماری را تجربه نمایند، این سرزمین برای تهی دستان و فرودستان سرزمین رنج است و در مقابل نیز افراد زیادی هستند که این سرزمین برایشان پولهای گزاف، قدرت بی حد و حصر به ارمغان آورده است.

کشورمان کشوری است که در خود گدایان بی شماری دارد و همچنان آزمندان بی شمار، طبقه فرو دست و فرا دست در این کشور به خوبی نمایان است، انسانی فرومانده در کنار سرکی نشسته و پایی هم برای حرکت ندارد و تنها دستانش برای اندکی پول دراز شده است و از همین سرک مردانی در سایه تفنگداران بی شمار سوار بر موتر به سرعت باد می گذرند و گرد خاک سرک را بر روی گدایان شهر می پاشند.

کودکان فراوانی در افغانستان به شغل گدایی مشغولند و به نظر می رسد که علت اصلی آن نیز نداری و فشار اقتصادی کمر شکن است که این کودکان را مجبور ساخته است در سرکها به گدایی دست بزنندآنان ناچارند که برای بدست آوردن کمترين چيز دست تکدی بسوی ديگران دراز کنند و اينگونه کودکان از همان ابتدای زندگانی با محيطی برخورد می کنند که يکی دارد و يکی خير و آنکه ندارد بايد از اين راه، يعنی تکدی گذران زندگی کند.

در کنار اين فقر در همه ی ابعاد آن دست به دست هم داده تا علاوه بر تکدی کودکان، زمينه های  سرقت، اعتياد ، سوء استفاده ی جنسی و کارهای سخت و طاقت فرسا برای آنان فراهم آيد. آنان گاهی با سرقت های جزيی روانه ی مراکز اصلاح و تربيت می شوند. در اين ميان می توان به کودکان دختر اشاره کرد که از طريق والدين خود دچار شده اند. چند علت عمده را می توان برای اعتياد کودکان يافت. يکی اينکه به علت فقر والدين در حين تکدی از کودکان خود نيز استفاده می کنند. آنان به کودکان قرص های خواب آور داده تا آرام باشند و گاهی حس نوع دوستی افراد را جلب کنند. کودکانی که اينگونه قرص های خواب آور را می خورند، رفته رفته به اعتياد دچار می شوند.

علت دومی که می توان برای اعتياد کودکان ذکر کرد اينست که در مناطقی از اطراف هرات مانند شيندند که خشخاش کشت می شود، کودکان کار نيش زدن قوزه ها را انجام می دهند و در اثز چشيدن آنان آهسته آهسته معتاد می شوند. دولت افغانستان در کل و حاکمیت های محلی مثل هرات شمار دقیق گدایان شهر را نمی دانند زیرا به دست آوردن آمار کاری سخت است و شمار کودکان تکدی گر همواره در نوسان است، زمستانهای سخت بسیاری را مجبور می سازد که در نبود کار و درآمد دست به گدایی بزنند و چنین است که آگاهان امور عقیده دارند که در زمستانها شمار گدایان به سرعت افزایش می یابد.

متاسفانه دولت برای جلوگیری از افزایش متکدیان توجهی ندارد و در این زمینه مثل سایر زمینه ها تنها به دادن شعار اکتفا کرده است، رئیس جمهور چند سال قبل فرمان منع تکدی گری را صادر کرد بدون اینکه به علل تکدی گری توجه نماید و راهکارهای مناسب و عملی را روی دست بگیرد. متاسفانه به نظر می رسد بیشتر فرمان های رئیس جمهور در حالت های احساسی گرفته می شود و متاسفانه برای تطبیق فرامین رئیس جمهور راهکارهای عملی اعمال نشده و یا اینکه اصلا به فراموشی سپرده می شود.

چهره شهر از نگاه روان شناسی اهمیت فراوانی دارد هرچه چهره شهرها شاداب تر باشد بر روحیه ساکنان شهر و یا حتی مشتریان شهر تاثیر مثبت نهاده و باعث به وجود آمدن روحیه شاداب برای آنها می شود، اما این مسائل در کشورمان اصلا مورد توجه قرار نمی گیرد و اینکه چهره شهر چه تاثیری بر روحیه ساکنانش می گذارد توجهی نمی شود.

چهره شهرهای افغانستان مبدل به چهره هایی زشت و زخمی شده است که نشانگر درون شهر است و خبر از وضعیت نابسامان زیر پوست شهر می دهد، گدایان فراوان در شهرها که در هر قدم مسیر حرکت را بر عابر می بندند چهره شهر را مخدوش می کند و حکایت از کسانی می کند که در این شهرها سخت گرسنه اند و چیزی برای خوردن ندارند.

البته نباید از این مسئله نیز غفلت کرد که متاسفانه در افغانستان برای عده ای تکدی گری به یک حرفه مبدل شده است و به صورت یک شغل به تکدی گری نگریسته می شود، این یک معضل اجتماعی است و برای حل آن نیاز به اطلاعات درست و دقیق و بررسی زمینه های موضوع است که علل گرایش حرفه ای به تکدی گری چیست و برای حل آن چه راهکارهایی باید سنجیده شود.

در زمینه مبارزه با تکدی گری حرفه ای نیز در افغانستان کاری درست صورت نگرفته است و هنوز این موضوع برای متصدیان امور اهمیت ندارد، در صورتی که جدی نگرفتن موضوع و عدم مبارزه جدی با آن خطرات اجتماعی فراوانی را فرا روی جامعه قرار خواهد داد.

در دیگر کشورها موسسات تحقیقی در زمینه متکدیان حرفه ای فعال بوده و موضوع را به دقت بررسی می کنند ابتدا به ریشه یابی موضوع پرداخته و راههای علمی و عملی مبارزه با آن را بررسی کرده و نتایج تحقیقات خود را در اختیار مراکز مسئول این امر می گذارند. در کشور هنوز در مورد متکدیان تحقیق جدی صورت نگرفته است و جالب تر اینکه هنوز مسئولان شمار دقیق متکدیان را نیز نمی دانند، در چنین حالتی مبارزه با تکدی گری و بازگرداندن متکدیان به جامعه به صورت انسانهای درست عملی نیست و در نهایت همه تمهیدات به شعار تبدیل شده و کارآمدی خود را از دست می دهد.

جامعه افغانستان رنج های بیشماری را متحمل شده است، سالهای جنگ و مشقت و نابسامانی باعث شده است که عده زیادی رنج کشیده و امروزه دیگر توان کار را نداشته باشند و نیازمند گدایی باشند، این عده به راحتی می تواند دست از گدایی بردارند در صورتی که نیازهای جدی آنان رفع شده و دیگر نیازمند گدایی نباشند، عده زیادی بی سرپرست در جامعه ما زندگی می کنند دولت می تواند با تهیه مکان زندگی برای آنها این عده را از سطح شهرها جمع آوری نموده و اندکی فضای شهر را بهبود ببخشد.

کسانی هم که حرفه ای هستند و متاسفانه به صورت حرفه ای از کودکان برای گدایی استفاده می کنند نیز دولت می تواند جلوی آنها را بگیرد، تنها جرم بودن گدایی موجب حل این معضل اجتماعی نخواهد شده مبارزه جدی و عملی می تواند تنها سد راه این عده شود، آنان حرفه ای هستند و باید به صورت حرفه ای جلوی آنان گرفته شود.

دیدگاه شما