صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افغانستان و مناسبات بین المللی پس از 2014

-

افغانستان و مناسبات بین المللی پس از 2014

یکی از بحث‌های جدی در عرصه سیاسی کشور، بویژه پس از سال 2014 چگونگی مناسبات کشور در عرصه روابط خارجی است. افغانستان پس از سه دهه بحران، این برای نخستین بار است که در یک آزمون بزرگ و تعیین کننده در جهت تدوین سیاست خارجی خویش با دنیای امروز قرار گرفته است. همانطور که در گزارش‌ها آمده است قرار براین است که نیروهای بین المللی تا پایان سال 2014 از افغانستان خارج گردیده و تامین امنیت کشور را بصورت کامل به نیروهای داخلی واگذار نمایند. واگذاری تامین امنیت به نیروهای داخلی در واقع نمادی از مسئولیت پذیری و بعهده گرفتن مستقلانه تمام مسئولیت‌های کشورداری و تامین مناسبات بین المللی بدست خود افغان‌هاست.

گذشته از این که چگونگی خروج نیروهای بین المللی از افغانستان و دوام همکاری جامعه بین المللی با افغانستان بحث جداگانه ای را می طلبد، واقعیت اینست که بعهده گرفتن مسئولیت‌های همه جانبه کشور بوسیله حکومت افغانستان، بویژه چگونگی تامین مناسبات بین المللی بگونه ای که هم منافع کشور را در آینده برآورده سازد و هم وضعیت و دست آوردهای ده سال گذشته را حفظ نماید، یک تجربه بسیار دشوار اما ناگزیر است، این تجربه و ناگزیری تازه، راهکارهای جدید را نیز می‌طلبد.

اهمیت این موضوع از آنجایی برجسته تر می‌گردد که با در نظرداشت تحلیل‌ها و برداشت‌های گوناگون، حال یا واقع بینانه یا غیرواقع بینانه، فضای کلی چنین نشان می‌دهد در صورت خروج کامل نیروهای خارجی از کشور کمتر کسی به دوام وضعیت موجود خوشبین می‌باشد؛ هم چنین به دلیل پایین آمدن میزان باورمندی و حمایت مردم از آنچه مبارزه با تروریزم یاد می‌شد، تداوم ثبات و امنیت کنونی حداقل تا هنگامی که نیروهای دفاعی و امنیتی کشور توانایی مبارزه با مخالفین را پبدا می‌کنند، متزلزل و شکننده تصور گردیده و فقط در گرو حضور نیروهای بین المللی پنداشته می‌شود.

این آسیب پذیری و شکنندگی اوضاع در عرصه تامین مناسبات خارجی بیش از همه بحث برانگیز می‌باشد. دیدگاه‌های متفاوت و گاه متضادی در این زمینه نه تنها در سطح نخبگان سیاسی، حتا در ساختار سیاسی قدرت نیز وجود دارد. اتخاذ موضع گیری‌های چندگانه و ناپایدار درباره کشورهای همسایه و خارجی خود نشان دهنده وضعیت یادشده می‌باشد.

     برخی بدین باور هستند که بازسازی کشور و حفظ دست آوردهای ده سال گذشته بدون کمک‌ها و حمایت‌های بین المللی، به خصوص ایالات متحده آمریکا ممکن نمی‌باشد، بدین جهت این گروه خواهان همراهی و تامین مناسبات نزدیک و همه جانبه با کشورهای جهان و بخصوص امریکا می‌باشند. در تحلیل این عده تامین مناسبات گسترده، بخصوص در عرصه امنیتی، یعنی امضای پیمان نامه و موافقت نامه‌های امنیتی و نظامی با کشورهای غربی و بویژه ایالات متحده امریکا، افغانستان را از نگرانی‌ها و تهدید کشورهای هم جوار و منطقه نیز مصئونیت می‌بخشد. گروه دیگری، در جهت تامین و تحکیم مناسبات خارجی کشور، اولویت را به کشورهای همسایه و منطقه می‌دهند.

در تصور این گروه استحکام مناسبات با همسایگان و کشورهای منطقه سبب خواهد شد که زمینه عدم حمایت از مخالفین و همسویی منطقه ای در جهت تامین ثبات در کشور تقویت شود؛ نادیده انگاشتن و یا دست کم گرفتن کشورهای همسایه و منطقه، دربرابر اولویت بخشیدن به کشورهای غربی و بخصوص امریکا، موجب تحریک نگرانی‌ها و تهدیدها گردیده و بسا که پس از خروج نیروهای خارجی از کشور بیش از پیش جدی گردد. به همین جهت این گروه امضای موافقت‌نامه یا پیمان نامه‌های استراتژیک میان افغانستان و کشورهای غربی، بخصوص ایالات متحده آمریکا را موجب نگرانی کشورهای همسایه و منطقه دانسته که سبب تقویت و تشویق گروه‌های مخالف مسلح ارزیابی می‌نمایند.

حقیقت امر آنست که در عرصه موضوعات انسانی که سیاست، بخشی از آن را تشکیل می‌دهد، بویژه در جهان امروز که از پیچیدگی‌ها و بافت‌ها و سطوح مختلف برخوردار می‌باشد، نمی‌توان قضاوت و تصمیم گیری کاملا مطلق گرایانه داشت و یا آن را سیاه و سفید مطلق تصور نمود. چنین قضاوت و تصمیم گیری درباره کشوری چون افغانستان به هیچ وجه جایز نبوده و نمی تواند منصفانه و بسود منافع آن، تلقی گردد. اگر یک نگاه بسیار کوتاه و گذرا در مورد مناسبات افغانستان و بعضی از کشورهای اثرگذار، چه کشورهای هم جوار و منطقه ای یا کشورهای غربی، داشته باشیم درخواهیم یافت که گزینش نوع قضاوت و تصمیم گیری درباره ایجاد یک میکانیزم جدید و واقع بینانه برای تامین مناسبات خارجی کشور چقدر باید دقیق و بدور از داوری‌های مطلق گرایانه باشد.

پاکستان: روابط میان افغانستان و پاکستان، نه تنها بعنوان دو کشور همسایه، بل بخاطر تداخل منافع و سیاست‎های داخلی و منطقه ای شان از اهمیت ویژه ای برخوردار می‌باشد. روابط میان افغانستان و پاکستان در طول سالیان، بخصوص در یک دهه‌ی اخیر با فراز و فرود‌های زیادی همراه بوده است. این فرازوفرودها تابع شرایط و سیاست های منطقه ای و بین المللی بوده است که زمامداران هر کشور با محور قرار دادن منافع و مصلحت کشور خویش در آن باره تصمیم می‌گرفتند.

کارشناسان چگونگی موضع پاکستان را در سال های بعد از 2014 در ثبات و امنیت کشور بسیار اثرگذار و جدی ارزیابی می‌نمایند. زیرا به زعم آنان منبع اصلی مشکلات سال‌های گذشته و هم چنین یک دهه سپری شده، پاکستان بوده است‌. شایان ذکر است که چگونگی موضع پاکستان در سال‌های آتی نه تنها در عرصه سیاسی و امنیتی مهم ارزیابی می‌گردد بل چگونگی این مناسبات برای افغانستان در عرصه‌های اقتصادی، که بخش عظیم مواد خوراکی خود را از مرزهای پاکستان تامین می‌کند، مهم و هزینه‌ بردار دانسته می‌شود.

غرب و امریکا: هرچند حضور غرب و امریکا در افغانستان این تصور و گمانه را بوجود آورد که تمام مشکلات امنیتی و اقتصادی کشور برطرف خواهد شد و افغانستان در سایه اقتدار سیاسی و اقتصادی آنان، چالش‌ها و مشکلات گوناگون خود را یکی پس از دیگری پشت سر خواهد گذاشت. اما واقعیت آنست که غرب، بشمول امریکا به دنبال منافع و اهداف کلان نظامی و اقتصادی خود در منطقه و کشور حضور پیدا کرده اند. جذابیت‌های استراتژیکی و اقتصادی افغانستان، فرصت طلایی و زمینه مساعدی را برای دنبال کردن این اهداف فراهم ساخته است.

به همین دلیل شاید هیچ چیزی موجب نخواهد شد که آنان بسادگی از این نقطه حساس جغرافیایی چشم بپوشند. اما ناگفته نباید گذاشت که این فرصت یکسویه نبوده است. در سوی دیگر افغانستان نیز فرصت آن را داشته است که در جهت منافع ملی خویش از آن بهره برداری نماید. سیاست‌ها و روش‌های که غرب و امریکا طی چند سال گذشته در کشور بکار بسته اند، همینطور سیاست‌ها و موضع گیری‌های ناپایداری که دولتمردان افغانستان درآن باره اتخاذ نموده اند، تحلیل‌های متفاوتی را در بهره برداری از این فرصت موجب گردیده، و نیز چشم انداز مناسبات طرفین را در هاله ای از نگرانی قرار داده است.

ایران: به هر روی واقعیت آنست که ایران یکی از همسایه‏های مهم افغانستان محسوب می شود؛ ثبات و بی‏ثباتی‏ در افغانستان، تاثیر مستقیم بر وضعیت آن کشور خواهد داشت، همین گونه چگونگی سیاست خارجی ایران و همسویی آنان در جهت تحکیم ثبات در افغانستان، بر وضعیت داخلی کشور نیز اثر گذار خواهد بود. چگونگی روابط سیاسی دو کشور کاملا بستگی به پردازش و حل مسایل یادشده دارد. چگونگی پردازش به آن مسایل از جانب سیاست مداران دو کشور، بخصوص افغانستان تامین کننده چگونگی روابط دو کشور در سال‌های آتی خواهد بود. آنچه مهم به نظر می‌رسد اینست که دولتمردان هر دو کشور بایستی نگرانی‌ها و منافع جانبین خود را بصورت دقیق و واقع بینانه در راهکارهای سیاست خارجی خویش قرار داده و اولویت بندی نمایند. اما نمی توان انکار نمود که چگونگی مناسبات افغانستان با غرب و بخصوص امریکا، تاثیر عمده ای بر مناسبات ایران و افغانستان خواهد داشت.

‌هند و ترکیه:مناسبات با هند برای افغانستان بسیار حایز اهمیت می‌باشد. این مناسبات هم از لحاظ تاریخی و هم جواری مهم است و هم به دلیل اینکه هند در تمام عرصه‌ها یک قدرت معتبر در عرصه جهانی است و می‌تواند تعهدات خود را عملی کند. هند به عنوان یکی از بزرگ‌ترین کشورهای اعطا کننده کمک به افغانستان طی ده سال اخیر بوده است. اما ظرافت مناسبات دو کشور در آنست که با توجه به رقابت هند و پاکستان، با اعلام خروج نیروهایی خارجی از افغانستان، رقابت کشورهای منطقه، بویژه هند و پاکستان برای نفوذ بیشتر در کشور افزایش پیدا کرده است.

همینگونه ترکیه به عنوان یک کشور اسلامی و عضو پیمان ناتو و هم‌چنین یکی از کشورهای قابل اعتماد برای، یکی از بازیگران اصلی در روند حمایت از تحولات ده سال اخیر در افغانستان شمرده می‌شود. در ده سال اخیر نه تنها حضور سیاسی و نظامی، بلکه حضور فرهنگی و اقتصادی ترکیه در افغانستان هم چشمگیر بوده است. چون استقرار نظام جدید، حضور جامعه بین‌المللی در افغانستان، زمینه حضور گسترده ترکیه را در کشور بیشتر از هر زمان دیگر فراهم کرده است.

از مجموعه آنچه گفته آمد چنین به نظر می‌رسد پس از خروج نیروهای بین المللی، افغانستان برای تامین ثبات و امنیت و حفظ دست آوردهای ده ساله بایستی به تناسب ضرورت و واقعیت‌های تازه، هم چنین رفع نگرانی‌ها و تهدیدها، راهکار جدید و مستقلی را در عرصه داخلی و بخصوص روابط خارجی تدوین نماید.  

دیدگاه شما