صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

روشنفکران خوب و بد جهان سوم

-

روشنفکران خوب و بد جهان سوم

روشنفکران در جغرافیاهای مختلف، عملکردهای متفاوتی را به نمایش می گذارند. آنچه به این تمایزات شکل می دهد برآمده از ماهیت فرهنگی جامعه، کیفیت ساختار اقتصادی، ویژگی های چارچوب قدرت سیاسی و معیارهای حاکم بر روابط اجتماعی هستند. به همین روی است که روشنفکران در جهان سوم موفق به ایفای رسالتی نیستند که در جوامع غربی روشنفکران برعهده دارند.در جوامع موسوم به جهان سوم حیات در تمامی ابعاد آن از فرهنگ گرفته تا سیاست از خمیرمایه ای متفاوت برخوردار است. روشنفکران در جهان سوم از تاثیرگذاری عمیقی که همتایان آنها در جوامع غربی در تحولات اجتماعی و تلطیف ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بهره مند هستند نشانی ندارند. در جهان سوم بین بدنه جامعه و گروه روشنفکر «گسل معرفتی»، «گسل ارتباطی» و «گسل جهان بینی» شدید و عمیق نمایان است.

شاید بعضی از افراد صحبت از توسعه مادی در کشورهای جهان سوم بکنند اما کمتر صاحب اعتباری است که از ترقی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در کثیری از جغرافیاهای غیرغربی بتواند سخن به میان آورد. در حیطه سیاست، فرهنگ و مقوله های اجتماعی نقش کلیدی غالباً به وسیله روشنفکران در جهان غرب ایفا می شود. به جهت ماهیت «فراخودی» روشنفکران در جهان غرب آنان اگر هم نگوییم که نقش پیشتاز را به جهت کیفیت ذهنی بهره مند از آن بازی کردند محققاً همراه بدنه اصلی جامعه، حرکت به جلو را در قالب تکامل بالاخص تکامل کیفی ساختارهای بنیادی جامعه طلب کردند.

در کشورهای جهان سوم تحولات کیفی در ماهیت حیات سیاسی، بینش های فرهنگی و روابط غیرپویای اجتماعی وسعت چندانی ندارد چرا که روشنفکران رسالت اجتماعی برای خود در نظر نگرفته اند و از دانش و معرفت خود در مسیرهای دیگر به بهره برداری پرداخته اند. روشنفکران در بسیاری از کشورهای جهان سوم در دوران تاریخ مدرن بشری به ایفای نقش هایی پرداخته اند که اکثر آنها از نقطه نظر یک روشنفکر واقعی مذموم و نکوهیده است. جهان سوم آکنده از ناباروری فرهنگی، فقر سیاسی، نازایی اجتماعی و گستردگی بی عدالتی اقتصادی است. زیرا نقشی که روشنفکران در این جوامع بازی می کنند اکثراً فاقد برجستگی اخلاقی و صلابت انسانی است. نقش روشنفکران در جهان سوم را می توان به شکل ذیل طبقه بندی کرد:

۱- روشنفکر ایدئولوژیک: در بسیاری از کشورهای جهان سوم روشنفکران ارزیابی از حیات اجتماعی را براساس معیارهای ایدئولوژیک انجام می دهند. یعنی اینکه بدون توجه به پیامد فعالیت ها در حیطه سیاست، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع تنها از اقداماتی حمایت می کنند که در تطابق با ایدئولوژی مطلوب نظر آنان باشد. پس هر سیاستی را در هر حیطه ای تا زمانی که به وسیله همفکران آنان انجام می شود به تحسین می گیرند و اقداماتی را که از همسویی با معیارهای ایدئولوژیک آنها بهره مند نیستند هرچند هم که موفق به نظر آیند به باد نکوهش می گیرند. این دسته از روشنفکران در عمل به تشدید اقتدارگرایی سیاسی، خفگی فرهنگی و فساد تاروپودهای انسانی حیات اجتماعی کمک فراوان می کنند.

۲- روشنفکر منفعتی: این گروه از روشنفکران در کشورهای جهان سوم فراوان به چشم می آیند. اینان از ظرفیت های ذهنی که در اختیار دارند فقط برای ارتقای موقعیت اقتصادی و نزدیکی وسیع تر به قدرت سیاسی استفاده می کنند. اینان «خدمات» روشنفکرانه خود را که همان توجیه اقدامات انجام شده به وسیله قدرتمندان اجتماع است در قبال منافع اقتصادی و جایگاهی در هرم قدرت عرضه می کنند. اینان به شدت اصالت شرایطی هستند به این معنا که جهت گیری های آنان به شدت متزلزل و غیرارزشی است. هر قدرتی که بیشترین میزان مزایا و بهره های اقتصادی و جایگاهی بهتر در چارچوب قدرت را به آنها اعطا کند، بندگی آنان را کسب می کنند.

این روشنفکران کمترین احترامی را برای مردم قائل نیستند و هیچ گونه تعهدی در جهت تکامل حیات آنها برای خود احساس نمی کنند. بسیاری از روشنفکران منفعتی مخصوصاً بعد از تحولات عمیق اجتماعی- سیاسی از بین توده های فقیر مردم پا می گیرند ولیکن به شدت به نفی گذشته خود می پردازند و آن را به فراموشی می سپارند تا با وجدانی آسوده به غارت منابع جامعه به وسیله قدرتمندان کمک فکری و توجیهی اعطا کنند و خود نیز از خوان یغما بهره مند شوند.

۳- روشنفکر انتزاعی: اینان روشنفکرانی هستند که محققاً از نیت خیر و انسانی برخوردار هستند و تعالی اجتماعی مردم، اصلاح ساختار سیاسی و دگرگونی نهادهای اقتصادی غیرانسانی را هدف قرار می دهند. اما مشکل این دسته از روشنفکران در این است که به واقعیات محیط خود وقوف ندارند و آگاه به این مسئله نیستند که ارزش ها و نهادهایی که در کشورهای غربی جواب داده اند از طریق «انتقال» به کشورهای شرقی به جوابگویی نخواهند پرداخت. اینان به ارزش ها و نهادهایی که توسعه غرب را امکان پذیر کردند به صورت انتزاعی می پردازند و به آماده ساختن بستر در جوامع جهان سوم برای انتقال آنها توجه نمی کنند. اینان با نیت خیر، درهای جهنم را به روی مردم جهان سوم بازی می کنند.

۴- روشنفکر اجتماعی: از این نوع روشنفکر در جهان سوم به کمترین تعداد وجود دارد. روشنفکرانی از این نوع وظیفه خود می دانند که به تعالی مترقی اجتماع کمک کنند و از طریق اشاعه اندیشه ورزی و نگاه به آینده به جامعه فرصت ترقی اعطا کنند. این روشنفکران برایشان مهم نیست چه کسانی بر سریر قدرت هستند و خواهان «دریافتی» نیستند. آنچه اینان می خواهند جامعه ای است که حکومت در آن پاسخگو، شهروندان در آن مرفه ، انسان ها در آن آزاد و اندیشه ها در آن بدون توجه به تطابق ایدئولوژیک محترم شمرده شوند. جهان سوم در جایگاه کنونی است چرا که روشنفکرانی از این دست را کمتر تجربه می کند.

دیدگاه شما