صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تحصیلات عالی و دگرگونی های اجتماعی

-

تحصیلات عالی و  دگرگونی های اجتماعی

گسترش تعلیم و تربیه همواره با آرمان های دموکراسی همگانی پیوند نزدیک داشته است. بدیهی است، اصلاحگران تعلیم و تربیه را به خاطر خود آن ارج می نهند- به خاطر فرصتی که برای افراد فراهم می آورد تا تواناییهای و استعداد های خود را پرورش دهند. با وجود این تعلیم و تربیه به عنوان وسیله ای برای برابر سازی نیز در نظر گرفته شده است. گفته شده است که تعلیم و تربیه همگانی به آموختن مهارت ها به افراد جوان و با استعداد به منظور توانا ساختن آنها به یافتن جایگاه ارزشمندی در جامعه، به کاهش نابرابریهای ثروت و قدرت کمک می کند. تعلیم و تربیه تنها ابزاری است که ارزشهای جدید به وسیله آن به انسان ها منتقل شده و باعث دگرگونی اجتماعی عظیم می گردد. بنابراین نظام آموزشی از اهمیت بالا برخوردار بوده و دارای کارکرد های مثبت فراوان در جامعه می باشد. فرق نمی کند که نظام آموزشی از چه نوعی باشد.

به طور کلی دو نوع نظام آموزشی وجود دارد. نظام آموزشی متمرکز و نظام آموزشی غیر متمرکز. نظام آموزشی متمرکز نظام است که دولت بیشترین کنترل و نظارت را بر نظام آموزشی دارد و تمام برنامه ها و کتاب های درسی چه در سطح مکاتب و چه در سطح تحصیلات عالی زیر نظر نهاد های دولتی می باشد. در نظام های متمرکز ممکن مکاتب و موسسات تحصیلات عالی خصوصی وجود داشته باشد اما آن مکاتب و موسسه ها نیز از مقرره ها و برنامه های دولتی تبعیت می کند و جنبه اقتصادی در این مکاتب و موسسات در بسی موارد مهمتر از مسئله آموزش می باشد. در نظام های غیر متمرکز اما دولت کنترل و نظارت بر تمام برنامه های آموزشی ندارد بلکه مکاتب و موسسات خود نقش برجسته ای در برنامه های آموزشی و چگونگی آن دارد. برای نمونه نظام آموزشی فرانسه که یک نظام متمرکز است مورد بررسی قرار می گیرد.

آموزش عالی در فرانسه در سطح ملی سازمان یافته، و کنترل متمرکز تقریبا به همان اندازه آموزش ابتدایی و متوسط در آنجا آشکار است. تمام ساختار های درسی باید به تصویب یک مجمع تنظیم کننده ملی برسد که در برابر وزیر آموزش عالی مسئول است. دو درجه دکترا دانشگاهی می توان دریافت کرد، که یکی از آنها توسط هر یک از دانشگاهها، و دیگری به وسیله دولت داده می شود. درجات دانشگاهی دولتی معمولا معتبر تر و ارزشمند تر از درجاتی است که توسط دانشگاه های معین اعطا می گردند، زیرا تصور می شود که این درجات با معیار های یک نواخت تضمین شده مطابقت دارند. یک سلسله شغل های معین در حکومت، فقط در دسترس دارندگان درجات دانشگاهی ملی است که در عین حال توسط اکثر کارفرمایان صنعتی نیز ترجیح داده می شود. عملا همه معلمان مدارس، دانشکده ها و دانشگاهها در فرانسه کارمندان دولت هستند. نرخ دستمزد ها و چارچوب کلی وظایف آموزشی به طور متمرکز تعیین می شودi.

اما ایالات متحده آمریکا در میان کشور های توسعه یافته از لحاظ نسبت بالای دانشکده ها و دانشگاههایی که در بخش خصوصی هستند متمایز است. سازمان های خصوصی 54 در صد سازمان های آموزش عالی را در ایالات متحده تشکیل می دهند. این سازمان ها شامل برخی از معتبرترین دانشگاهها، مانند هاروارد، پرینستون وییل می شوند. اما تمایز میان موسسات عمومی و خصوصی در آموزش عالی آمریکا مانند کشور های دیگر صریح و آشکار نیست. دانشجویان در دانشگاههای خصوصی می توانند از کمک های مالی و وامهای دولتی استفاده کنند، و این دانشگاهها منابع مالی پژوهشی دولتی دریافت می کنند. دانشگاههای دولتی اغلب از کمک های اعطایی قابل توجهی برخوردار می شوند، و ممکن است از شرکت های خصوصی هدایایی دریافت کنند. آنها همچنین غالبا از منابع صنعتی خصوصی کمک های بلاعوض تحقیقاتی دریافت می کنندii.

این دو نمونه مهم نظام های متمرکز و غیر متمرکز بود. اما نظام های آموزشی نیز وجود دارد که نامتمرکز تر از نظام آموزشی فرانسه و متمرکزتر از نظام آموزشی ایالات متحده آمریکا می باشد. آن نظام آموزشی انگلستان است. نظام آموزشی انگلستان هم از کمک های دولتی و هم از کمک های مالی بخش خصوصی استفاده می کند.

تحصیلات عالی برای مردم افغانستان ضروری بوده زیرا افغانستان در دام ارزش ها و سنت های قبیلوی گریبان است که آن ارزش ها و سنت ها باعث جنگ های خونین میان اقوام و گروه های مختلف در کشور شده است. نهاد های آموزشی اگر در کشور گسترش و رشد یابد سبب می گردد که ارزش های جدید در جامعه گسترش یابد و این ارزش های جدید بجای ارزش ها و سنت های قبیلوی زندگی افغان ها را معنی بدهد. همچنین ارزش های جدید بدون شک باعث تحکیم دموکراسی و ارزش های دموکراتیک نیز خواهد شد. فهم ارزش های دموکراتیک بدون تحصیل غیر ممکن بوده و ارزش های دموکراتیک بدون شک در یک جامعه که قریب اکثریت افراد آن بی سواد باشد پایدار نخواهد بود.

اینکلس یکی از اندیشمندان است که یکسری ارزش های را برای انسان متجدد بیان می کند و نهاد های آموزشی را تنها ابزاری می دانند که می تواند انسان ها را متجدد سازد. یعنی نهاد های آموزشی باعث انتقال ارزش ها به انسان ها می شود. اینکلس برای فهم انسان متجدد در کشورهای چون آرژانتین، شیلی، هند، اسرائیل، نیجیریه و پاکستان تحقیق کرده است و در نهایت شش ارزش برای انسان متجدد بیان داشته است. 1- آمادگی برای پذیرش تجربیات جدید 2- داشتن استقلال از چهره های صاحب اقتدار 3- اعتقاد به علم 4- تحرگ گرا است 5- دارای برنامه درازمدت است 6- در سیاست مدنی مشارکت می ورزدiii. اما آنچه باعث می شود که انسان ها متجدد گردد تحصیلات است. مسئله اساسی که در این تحقیق بیان شده است همین اهمیت تحصیلات است. یعنی اگر تحصیلات وجود نداشته باشد آن ارزش ها نه به وجود می آید و نه منتقل می شود.

حال سوال اساسی این است که تحصیلات چطور باعث تحکیم دموکراسی می گردد. تحصیلات باعث می شود که انسان ها از چهره های صاحب اقتدار استقلال داشته باشد و در عرصه های مختلف زندگی خود تصمیم بگیرد. بدون شک انسان تحصیل کرده در عرصه سیاسی اجازه به کسی نخواهد داد تا برای وی تصمیم گیری نماید به همین خاطر در فرایند ها و شکل گیری نهاد های سیاسی مشارکت می کند. مشارکت مدنی و سیاسی انسان تحصیل کرده باعث می شود که نظام سیاسی در دام استبداد نیفتد و نخبگان همیشه نقش شهروندان و مردم را در نظام سیاسی در نظر بگیرد.

با توجه به اهمیت تحصیلات که باعث دگرگونی عظیم در جامعه شده و ارزش های جدید را به وجود می آورد و باعث تحکیم دموکراسی می گردد نهاد های دولتی و غیر دولتی مسئول باید توجه جدی در برنامه ها و ساختار های آموزشی کشور نماید. اگر دولت در راستای توسعه یافتگی کشور برنامه ریزی می کند باید یکی از ابعاد و جنبه های مهم برنامه ریزی شان نظام آموزشی باشد. تا زمانی که ارزش های جدید برای انسان افغانی از طریق تحصیلات درونی نمی شود امکان تغییرات در جامعه ممکن نمی گردد. زیرا آنچه انسان افغانی را از تغییر باز می دارد همان ارزش ها سنتی و قبیلوی است که بر روح و روان وی سلطه دارد.

i جامعه شناسی، آنتونی گیدنز؛ ترجمه منوچهر صبوری. تهران: نشر نی، 1381 ص 462
ii همان، ص 463
iii تغییر اجتماعی و توسعه، نوشته آلوین. ی .سو؛ ترجمه محمود حبیبی مظاهری. تهران:  انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی غیر انتفاعی. 1386، ص 125

دیدگاه شما