صفحه نخست » مقالات » مذاکرات لندن، دور باطل یا ....؟
مذاکرات لندن، دور باطل یا ....؟
- حبیب صبوری خسروشاهی
در روز های گذشته برای چندمین بار نشست های سه جانبه میان افغانستان و پاکستان با میزبانی انگلستان جهت بررسی اوضاع و بحث بر سر مسئله تأمین امنیت و مبارزه با تروریزم و برقراری صلح در کشور برگزار گردید. نشست های گذشته که در مواردی در سطح رهبران کشور های شرکت کننده دایر می گردید و با همه تاکیدات و تعهدات ،تاکنون هیچگونه ضمانت عملی نداشته است . تنها دست آورد آن وقت تلفی و فرصت دادن به تروریست ها بوده است. نمایندگان کشور های شرکت کننده فقط با شیوه ها تعارف آمیز دیپلماتیک و لب خند های تصنعی ، هیچ پیامی خوش و امیدوارکننده ای را نتوانستند که به کشور های خود بیاورند.
به دلیل اهمیت موضوع دولت افغانستان در طول ماه هاي گذشته انتقادات صريحي نسبت به استراتژي مبارزه با تروريسم در منطقه داشته و در آخرین موارد موضوع فساد اداری و ناکارآمدی حکومت را نیز از آدرس کشورهای خارجی دانسته و خواهان بازبيني مناسبات گردیده است . به دلیل چنین وضعیتی، نظامیگران پاکستان از فرصت نهایت بهره برداری را بکار بسته و با سیاست جهان و جبهه مبارزه با تروریزم را به بازی گرفت. هرچند هم اکنون نیز حکومت پاکستان تلاش دارد که سیاست " دوگانه " خود را به هر شکلی که شده ادامه دهد. اینکه آیا این کشور به ادامه چنین بازی خطرناک و مهلک قادر خواهد بود بستگی به نحوه برخورد و جدیت عناصر اصلی جبهه مبارزه با تروریزم خواهد داشت.
خبر های منتشره حاکی از آنست که مقامهای ارشد افغانستان ، پاکستان و انگلستان برحسب ظاهر به توافقاتي در امر مبارزه با تروریزم و تقویت روند صلح دست يافته اند. از جمله اینکه رهبران افغانستان و پاکستان در دیدار خود با نخستوزیر بریتانیا در لندن، گفتهاند که تلاش خواهند کرد تا ششماه آینده به یک توافق صلح در افغانستان دست یابند. قابل یادآوری است که اين نشست ، اولین نشست بشمار نمی آید، نشست های مکرر و بی ثمری که جز تسلسل باطل چیزی دیگر نمی توان بر آن نام نهاد، بار ها برگزارگردیده است.
اگر این نشست بتواند تعهد عملی بدنبال داشته باشد و مقامات کشور های یاد شده آینده و زندگی مردم را به تمسخر و بازی نگرفته باشند، با جدیت می توان آن را يك تغيير اساسی و فرصت طلایی در امر مبارزه با تروریزم و تامین امنیت در منطقه و کشور دانست . خصوصا این فرصت و تعهد برای افغانستان که قربانی اصلی تروریزم می باشد ، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. جای آن دارد که سیاست مداران کشور اندکی بهوش آمده و چنین فرصت های تعیین کننده و مناسب را هم چون گذشته بیهوده از دست ندهند.
اینک این سوال مطرح می گردد که آیا نشست سه جانبه می تواند به انتظارات برآمده پاسخ مثبت و قانع کننده بدهد؟ آیا این مذاکره ،هم چون نشست های گذشته فرصت سوزی و سرگرمی بیش نخواهد بود؟ آیا مقامات افغان بازهم در دام سیاست های " دوگانه " پاکستان گرفتار نخواهند شد؟ آیا انگلستان بعنوان یکی از بانیان گروه طالبان و حامی جدی اسلام آباد ، قادر خواهد بود که بر تردستی اسلام آباد و انعطاف ناپذیری طالبان در جهت اخذ امتیازات بیشتر در مقابل عملکرد (صفر) غلبه نمایند و دندان طمع شان را برکنده و یا کند سازد ؟ و....
هرچند بر بنیاد برخی گزارش های خبری دیوید کامرون نخست وزیر انگلستان گفته است که حامدکرزی و آصفعلی زرداری در گفتگوهای مربوط به تامین صلح، به سطح بیسابقهای از همکاری دست یافتهاند؛ اما در پاسخ به چنین پرسش هایی صاحب نظران اتفاق نظر نداشته و به ا رائه دیدگاههای متفاوت پرداخته اند .
برخی از صاحب نظران بر این باور اند که این نشست نیز همانند سایر نشست های گذشته بی نتیجه خواهد بود. دلیل عمده این دیدگاه متکی بر گزارش های انتشار یافته است از این نشست می باشد. بگمان این صاحب نظران همه منتظر بودند تا مسائل مهم و حساس در مبارزه با تروريسم و مسئله صلح و مذاکره با مخالفین با جزئيات بيش تر و دقت بیشتر مورد بحث قرار گرفته و در نهايت به يك نتيجه مشخص برسد، اما آن چه از گفتگوها و مذاکرات این نشست به بیرون بازتاب یافته حاکی از کلی بافی هایی است که همیشه تکرار گردیده است.
از همه تاسف بارتر اینکه مقامات افغانستان به شیوه معمول، با موضع انفعالی ابراز امیدواری نموده اند که در ادامه تلاشها بتوانند با اسلام آباد به توافقهای عملی و عینی دست پیدا نمایند. یکی از اعضای پارلمان درباره نتایج گفتگوی لندن اظهار میدارد: با آنکه دیدار اخیر رهبران افغانستان و پاکستان نسبت به جلسات گذشتهشان متفاوت بود، ولی در مورد دست یافتن به توافق صلح طی ششماه آینده، زیاد خوشبین نیست. وی در ادامه میافزاید که هیچ اطمینانی وجود ندارد که طالبانِ افغانستان از دولت پاکستان فرمانبرداری کنند. پاکستان هنوز با مساله صلح در افغانستان بازی میکند و به این ترتیب میخواهد که رضایت طالبان پاکستانی را در جهت آزادی زندانیان طالبان افغانی جلب کند.
بنابه گفته این عضو مجلس نمایندگان طالبان تاهنوز در هیچ اقدامی نپذیرفتهاند که با دولت افغانستان وارد مذاکره شوند. طالبان با حضور در نشستهایی پاریس، دبی و جاپان، اکنون احساس میکنند که موقعیتشان تثبیت شده و حامیانی نیز در میان کشورها برای خود پیدا کردهاند. بنابراین دست یافتن به یک توافق کلی تا ششماه آینده بسیار دشوار به نظر میرسد.
اما بعضی از کارشناسان سیاسی نظرخوش بینانه تری را ارائه میدارند. آنان بر این باور اند که جهان و منطقه از وضعیت نا آرام و بحران رو به گسترش خسته و شدیدا نگران شده اند. وضعیتی خطرناکی که اکنون در منطقه در حال پیشرفت است می تواند در آینده ای نه چندان دور، بویژه پس از خروج نیروهای خارجی در سال 2014، هم پاکستان و هم منطقه و کشور های آنسوی اقیانوس ها را هم در معرض تهدید قرار دهد. از جانب دیگر انگلستان نیز مجبور است که بخاطر منافع خود هم که شده نسبت به ادامه سیاست هایش در امر مبارزه با تروریزم فعالتر برخورد نماید.
تبعا این تجدید نظر می تواند فرصت مناسبی را برای زمامداران افغان فراهم آورد تا واقعیت های موجوده را بازتاب داده و به یک تصمیم تازه و موثر برسند. چنانچه یکی از آگاهان سیاسی کشور در این زمینه عقیده دارد:" این مذاکرات به سه دلیل امیدوارکننده است. اول، افغانستان ضرورت دارد که صلح در کشور تامین شود. دوم، پاکستان ضرورت دارد که افغانستان پیمان استراتژیک با پاکستان امضا کند.
زمانیکه پیمان استراتژیک امضا شود، خط دیورند بهرسمیت شناخته میشود. در پیمانهای استراتژیک تمامیت ارضی و استقلال کشورها ذکر میشود. سوم، گروه طالبان ضرورت دارد که این گروه در قطر منحیث یک نهضت و یا تحریک به رسمیت شناخته شود. اما حقیقت اینست که نمی توان بر دیدگاههای منفی گرایانه مهرتایید نهاد و نه هم بسیار خوش بینانه به قضایا نگریست. تجارب سالهای گذشته نشان داده است که میان ادعا و عمل فاصله بی نهایت وجود دارد. این آینده است که نشان خواهد داد که آیا نشست مقامات وزرای خارجه کشور های افغانستان ، پاکستان و انگلستان چه دست آوردهای را در بهبودی و سازمان یافتگی مبارزه با تروریزم و تامین امنیت و استقرار صلح در کشور موثر خواهد بود یا اینکه این نشست هم تسلسل باطلی بیش نبوده است ؟
دیدگاه شما