صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مبارزه با فساد با کدام روش؟

-

مبارزه با فساد با کدام روش؟

چندی پیش سازمان بین المللی شفافیت، افغانستان را در رده فاسد ترین کشور های جهان قرار داد و روز پنچ شنبه اداره جرایم و مواد مخدر سازمان ملل متحد اعلام کرده است که افغانها در یک سال گذشته 3.9 میلیارد دالر رشوه پرداخته اند. این مبلغ معادل دوبرابر عواید داخلی افغانستان و یک چهارم کمک های تعهد شده جامعه جهانی در کنفرانس توکیو در ژاپن می باشد. این گزارش در حالی منتشر شده است که رئیس جمهور کرزی در دو کنفرانس بن آلمان و توکیویی چاپان متعهد شده بود که به صورت جدی با فساد مبارزه می نماید. کشور های کمک کننده به افغانستان نیز کمک های خود را مشروط به مبارزه دولت افغانستان با فساد کرده است. پرسش که مطرح می شود این است فساد چیست؟ فساد چه پیامد های بر کشور دارد؟ دولت بعد از دو کنفرانس در این راستا چه اقدامات انجام داده است. آیا دولت مبارزه با فساد را جدی گرفته است؟ چرا فساد به یک مسئله همگانی تبدیل شده است؟

قبل از آن که به این سوال ها پاسخ دهیم بهتر است جزئیات گزارش اداره جرایم و مواد مخدر سازمان ملل متحد را مرور نماییم تا میزان فساد و عمق آن را در افغانستان درک نماییم. در این گزارش آمده است که مجموع رشوه در سال 2012 در افغانستان دو برابر درآمد ملی بوده است. درآمد ملی افغانستان در این سال دو میلیارد دالر بوده است، نیمی از افغانها در این سال رشوه پرداخته‌اند، رشوه دادن به کارمندان تعلیم و تربیه  بیش از هر بخش دیگر دولت افغانستان در این سال افزایش یافته است، رشوه در پولیس نسبت به سال 2009 ده درصد کاهش یافته است، بیشترین میزان رشوه در افغانستان به نهادهای قضایی، گمرک و ادارات محلی داده شده است، 68 درصد شرکت کنندگان در نظرسنجی گفته‌اند که دریافت مقدار کمی رشوه از سوی ماموران ملکی (غیرنظامی) دولت قابل قبول است، روستاییان 51 درصد مجموع رشوه دهندگان افغان را تشکیل می‌دهند، مردان 53 درصد و زنان 47 درصد مجموع رشوه‌دهندگان در این سال بوده اند و پول نقد 75 درصد مجموع رشوه در سال 2012 را تشکیل می‌دهد. میزان پرداخت رشوه در افغانستان از سال 2009 میلادی تا سال 2012، چهل درصد افزایش یافته است. این گزارش به خوبی نشان می دهد که فساد به عنوان یک امر همگانی تبدیل شده و به همین خاطر ما نیازمند درک مسئله چیستی فساد می باشیم.

هیچ تعریف واحد، فراگیر و جهان شمولی از فساد وجود ندارد. در سال 2002 هنگامی که مذاکرات راجع به کنوانسیون ملل متحد برای مبارزه با فساد شروع شد یکی از گزینه های مورد توجه آن بود که فساد هر گز تعریف نشود و به جای آن انواع یا اعمال خاص فاسد فهرست شوند. افزون بر این، پشنهاد های مربوط به الزام کشور ها به جرم انگاری فساد، عمدتا شامل جرائم خاص یا گروهی از جرائم می شد که به نوع رفتار مورد نظر، خواه افراد درگیر آن ماموران رسمی بودند، خواه اعمال فرامرزی یا مامورانی خارجی مد نظر بودند یا اینکه پرونده ها به دارا شدن غیر قانونی یا نادرست مربوط می شدند، بستگی داشت. با اینکه فساد را تعریف نکرده است اما به طور کلی فساد را به کلان و خرد تقسیم نموده استi.

فساد کلان فسادی است که به بالاترین سطوح دولت نفوذ می کند و باعث می شود به نحو وسیعی اعتماد به حکمرانی خوب، حاکمیت قانون و ثبات اقتصادی از بین برود. فساد خرد متضمن مبادله مقادیر بسیار اندک از پول و اعطای منافع کوچک از سوی کسانی است که به دنبال رفتار ترجیحی یا استخدام دوستان و آشنایان در مناصب کم اهمیت اند. مهمترین تفاوت فساد کلان با خرد آن است که فساد کلان متضمن انحراف یا فساد کارکرد اصلی دولت است؛ حال آنکه، فساد خرد در بستر یک نظام اداری و چارچوب های اجتماعی تثبیت شده بروز می یابد و رشد می کند. شاید بتوانیم رشوه دهی و رشوه ستانی را فسادی بدانیم که هم فساد کلان و هم خرد محسوب شودii.

رشوه عبارت است از دادن منفعتی به منظور تاثیر گذاری ناروا بر عمل یا تصمیم گیری. این عمل را در خواست کننده یا خواهان رشوه، یا پیشنهاد کننده و سپس پرداخت کننده، می تواند مرتکب شود. رشوه رایج ترین شکل فساد شناخته شده است. رشوه دهی و رشوه ستانی به گونه های مختلف و به دلایل مختلف صورت می گیرد.

با توجه به گزارش اداره جرایم و مواد مخدر سازمان ملل متحد، فساد در افغانستان هم به شکل کلان و هم به شکل خرد آن وجود دارد. یعنی انحراف در کارکرد نهاد دولت به وجود آمده و دولت دیگر کارکرد اصلی خود را ندارد بلکه فساد به عنوان یکی از کارکرد های جدی دولت مطرح می باشد. در گزارش آمده است که فساد در نهاد های دولتی بیش از نهاد های خصوصی است. این مسئله نشانگر این است که دولت به جایی این که نهاد های خصوصی را از فساد باز دارد خود در فساد غرق است و نمی تواند نهاد های دیگر را از فساد باز دارد. وجود فساد کلان در افغانستان نشانگر همگانی بودن آن نیز هست.

به این معنی که فساد به عنوان یک رویه همگانی تبدیل شده که وجود آن باعث هیچ گونه واکنش منفی از سوی شهروندان نمی شود. اگر فساد را کارکرد نهاد دولت در افغانستان بدانیم همگانی سازی فساد چیزی است که از سوی خود نهاد دولت صورت می گیرد. اینکه دولت در همگانی سازی فساد چقدر نقش دارد مسئله ای است که می توان از سخنان مقامات فهمید. یک مقام عالی رتبه دولتی در سخنان خود بیان داشته بود که اگر فساد می کنید پول آن را به خارج انتقال ندهید و در داخل افغانستان بلند منزل بسازید. این سخنان به خوبی نشان می دهد که دولت بجای مبارزه با مسئله فساد شهروندان را به نوعی به فساد تشویق می کند.

برای مبارزه با مسئله فساد لازم است که دولت به عنوان عالی ترین مظهر رابطه قدرت و حاکمیت که مهمترین وجه حاکمیت دولت وضع و اجرای قوانین می باشد به جای تشویق فساد برنامه ها و قوانین جهت مبارزه با فساد تهییه نماید. اگر دولت با امر فساد مبارزه ننماید هیچ نهاد دیگر قادر به مبارزه با فساد نمی باشد. زیرا دولت تنها سازمان است که به گفته ماکس وبر انحصار کاربرد مشروع خشونت را در سرزمین خاصی در اختیار دارد. کارویژه اساسی دولت حفظ نظم و امنیت، حراست از حقوق طبیعی افراد جامعه، ایجاد و حفظ همبستگی اجتماعی، تامین حد اقل رفاه و آسایش و مسائل دیگر می باشد.

دولت از آنجا ملزم به مبارزه با فساد می باشد که فساد باعث ایجاد ناامنی، از بین بردن حقوق طبیعی و انسانی افراد، بر هم زدن همبستگی اجتماعی می شود. به طور کلی فساد باعث می شود که دولت دیگر نتواند کارویژه های اساسی خود را انجام دهد. از آنجایی که کشور های کمک کننده به افغانستان کمک های خود را مشروط به مبارزه دولت با فساد کرده است بنابراین دولت افغانستان برای دست یابی به ثبات سیاسی نیازمند جلب و جذب کمک های کشور های دیگر است و به همین خاطر باید برای ریشه کن ساختن آن به صورت جدی مبارزه نماید.

i برنامه های جهانی برای مبارزه با فساد، پیتر لانگست و دیگران، ترجمه امیر حسین جلانی فراهانی و حمید بهره مند بیگ نظر، تهران: مجلس شورای اسلامی مرکز پژوهش ها، 1387 ص 15
ii همان،‌ص 18

دیدگاه شما