با توجه به اینکه وضعیت حقوقی زنان در جامعه ما درست تعریف نشده است و برداشتهای گوناگون از حقوق زنان می شود در چنین وضعیتی برداشت علما از حقوق زنان می تواند مقداری از مشکلات فرا روی حقوق زن در جامعه ما را حل نماید.

با وجود این که خشونت علیه زنان در کشور ما رواج فراوانی دارد و هر روز دامنه آن بیشتر می شود علما می تواند با آگاهی دهی در این زمینه نقش مهمی را ایفا نمایند، گرچند تاکنون در زمینه احقاق حقوق زن و منع خشونت علیه آنان علما به عنوان علم برداران دین کار موثری تاکنون انجام نداده اند.

علی رغم انتقاداتی که بر علما در کشور ما می شود و عده ای نیز به این باور هستند که علما در وضعیت فعلی جامعه ما نقش پر رنگ گذشته خود را از دست داده اند اما نمی توان منکر نفوذ علما در میان توده مردم گردید، هنوز طبقه عادی جامعه نگاهشان به علما مثل گذشته است و علما در میان این طبقه نفوذ و اعتبار خود را چونان گذشته حفظ نموده است، با توجه به این نقش و تاثیر گذاری می توان نقش علما در منع خشونت علیه زنان را مفید و موثر ارزیابی نمود.

عده ای به این باور هستند که علمای دین در کشورمان علی رغم توانایی در مبارزه علیه خشونت علیه زن تاکنون از خود در این زمینه فعالیت چندانی نشان نداده است و این امر مهم که نباید زنان مورد خشونت واقع شوند از دید علما پنهان مانده و برای مبارزه با آن تا اکنون علما عزم راسخی از خود نشان نداده اند، علما با نقشی که در جامعه ما دارد می تواند بر علیه خشونت علیه زن وارد عمل شده و از خود توانایی فراوانی نشان بدهند.

در جامعه سنتی ما هنوز رسانه های سنتی نقش و اهمیت فوق العاده ای دارند که بر این رسانه های سنتی علما حاکم بوده و این رسانه در کنترل آنها می باشند، مساجد، منابر، حسینه ها، مراسم  دینی، خطابه های نماز جمعه ، مراسم نمازهای عید... رسانه های سنتی جامعه ما است که همه آنها تحت کنترل علما قرار دارند، این مراسم ها می تواند در محو خشونت علیه زن در جامعه ما موثر باشد و موثریت این رسانه های سنتی در جامعه ما بر کسی پوشیده نیست. علما کشور با استفاده از این رسانه ها و فرصت های دینی می توانند بر محو خشونت علیه زنان تاکید نموده و مخاطبان خود را آگاه بسازند که خشونت علیه زن در دین اسلام جایز نبوده و این عمل از نگاه شریعت اسلامی گناه شمرده می شود. بدون شک در صورتی که علمای کشور با استفاده از این رسانه های سنتی اگر در امر تبلیغ منع خشونت علیه زن بکوشند وضعیت تغییر نموده و از میزان خشونت علیه زن در جامعه ما کاسته می شود.

آمار نشانگر این نکته است که بیشترین خشونت علیه زنان در مناطق دور افتاده و محروم از امکانات صورت می گیرد، مناطقی که در آنها رسانه های مدرن مثل رادیو و تلویزیون و مطبوعات کمتر مخاطب داشته و در عوض علما در چنین مناطقی از نفوذ قابل ملاحظه ای برخوردار می باشند، چنین است که علما می توانند با موعظه های خود وضعیت را در آن مناطق تغییر داده و خشونت علیه زن کاهش یابد.

در مناطق دور افتاده به علت محرومیت شدیدی که وجود دارد سطح آگاهی مردم به شدت پایین است و در آن مناطق نه تنها به حق زنان اجحاف شده بلکه حقوق اقشار دیگر جامعه نیز پایمال می شود، زورمندان محلی در چنین نقاطی از کشور هر نوع ظلم و ستمی را بر مردم وارد می کنند و تجاوزاتی که به حقوق زنان در این مناطق می شود نیز قسمتی به زورمندان محلی باز می گردد که دستورات خود را در این مناطق قانون محسوب می کنند و به علت ضعف دولتی هر کاری که دلشان بخواهند انجام می دهند.

در این مناطق قوانین کمتر رعایت شده و از جمله حقوق زنان نادیده گرفته می شود، چه بسا اینکه متاسفانه زورمندان محلی با حمایت علما این مناطق و یا حتی تهدید آنان همه چیز را طبق خواسته خودشان عملی می کنند.

حتی در مواردی دیده شده است که در مناطق دور افتاده خود علما در خشونت علیه زنان نقش داشته و خود عاملان نقض حقوق زنان شمرده می شوند.

شلاق زدن در ملا عام دختران به جرم روابط غیر مشروع با یک پسر بدون اینکه در محاکم قانونی جرم این دختر ثابت شود، یک حرکت غیر قانونی شمرده می شود که معمولاتوسط ملاهای محلی انجام یافته است، متاسفانه در مناطق دور افتاده کشورمان علما محلی خود در خشونت علیه زنان دست داشته اند.

با توجه به این مسائل است که متاسفانه علما تاکنون پرونده درخشانی در قسمت دفاع از حقوق زنان نداشته است و بر علمای جید کشور لازم است که در این زمینه احساس مسئولیت بیشتری نموده و با توجه به متون دینی مردم را از خشونت علیه زنان باز دارند، خطابه های نماز جمعه به عنوان تریبون و رسانه ای که می تواند نهایت موثر باشد را باید علما قسما به مسئله حقوق زنان در جامعه اختصاص بدهند و از این رسانه به آگاهی دهی در مورد زنان بپردازند.

بیشتر مردم جامعه ما حرف علما را شنیده و به آن عمل می کنند، این می تواند زمینه مناسبی برای علما باشد تا از فرصت موجود حقوق زنان را به مردم معرفی و چنین است که میزان خشونت علیه زن کمتر خواهد شد. یکی از عوامل مهم خشونت علیه زن در کشور ما عدم آگاهی آحاد جامعه از حقوق زنان است، در مناطق دور افتاده زنان کشور از حقوق خود چیزی نمی دانند و مردان جامعه نیز آگاه نیستند که زنان بر آنها چه حقوقی دارند و این عدم آگاهی دو طرفه خشونت علیه زنان را افزایش می دهد، در صورت آگاهی دهی درست از حقوق زن می توان تا حدود زیادی خشونت علیه زنان را در این مناطق کاهش داد.

در مناطق شهری اوضاع متفاوت است، درست است که علما نقش مهمی در مناطق شهری نیز دارند، اما در مناطق شهری غیر از علما رسانه های مدرن نیز بر جامعه نفوذ دارند و افکار عمومی را تحت تاثیر خود قرار می دهند، در جوامع شهری کشورمان اگر خشونت علیه زنان زیاد است به علت آگاهی های به وجود آمده است و مقاومت زنان برای احقاق حقوقشان در مناطق شهری خود باعث خشونت علیه زنان شده است، وقتی زنی حقوق خود را می شناسد و برای گرفتن آن تلاش می کند خود باعث به وجود آمدن تضاد شده و در این تضاد خشونت علیه زن صورت می گیرد، اگر این زنان نتوانستند حقوق خود را به دست آورند و در نهایت نا امید شدند عده شان دست به خود کشی زده و در نتیجه آمار خودکشی زنان افزایش می یابد که خود نشانگر خشونت فزاینده علیه زن است. در جوامع شهری نیز علما می توانند در کنار رسانه ها و موسساتی که در قسمت محو خشونت علیه زنان فعالیت می کنند دست به فعالیت زده و رسالت دینی و انسانی خودشان را ادا نمایند که مبارزه علیه خشونت علیه زنان یکی از همین رسالت  هایی است که بر دوش علما قرار دارد.