صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

باز اجتماعی کردن زندانیان با شکنجه!!!

-

باز اجتماعی کردن زندانیان با شکنجه!!!

دفتر سیاسی سازمان ملل متحد (یونوما) در یک گزارش اعلان کرده بود که در زندان های مربوط به امنیت ملی و پلیس ملی افغانستان زندانیان به صورت های گوناگون شکنجه می شود. به همین منظور رئیس جهمور کرزی یک هیئت حقیقت یاب را موظف کرد تا در این مورد تحقیق نماید. هیئت حقیقت یاب با دید و بازدید از برخی زندان های کشور تایید نمودند که شکنجه در زندان های کشور وجود دارد. بیشتر شکنجه ها به منظور گرفتن اطلاعات و معلومات از زندانیان صورت می گیرد. یکی از دلایل شکل گیری بازداشت ها و زندان ها این بوده است که افراد مجرم را در زندان ها اجتماعی سازد. به این معنی که قوانین و مقررات، آداب و رسوم و به طور کلی فرهنگ یک جامعه آشنا ساخته و آن را وارد اجتماع نماید. اگر در زندانیان در زندان های افغانستان شکنجه شود آیا با آزاد شدن این زندانیان آن ها دوباره دست به کار های ضد قانون نخواهد زد؟ آیا با شکنجه می توان قوانین، مقررات و نظم را به آنها آموخت؟

افرادی که در زندان ها با حکم دادگاهی به سر می برد کسانی است که معمولا اعمال ضد قانون مرتکب شده است. اینکه چه افرادی مرتکب اعمال غیر قانونی می شود دیدگاهها و نظریات مختلف وجود دارد. در این مقال تلاش می شود که عمل ناهنجار یا کجروی تعریف گردد و بعد دیدگاههای در مورد افرادی که چرا مرتکب اعمال غیر قانونی می شود را مورد بررسی قرار می دهیم در آخر به این مسئله می پردازیم که آیا شکنجه در زندان ها یک عمل درست است یا اینکه بر اساس معیار های حقوق بشری، اخلاقی و دیدگاه های علمی یک عمل نادرست محسوب می شود.

جامعه شناسان کجروی را ناهمنوایی با هنجار یا مجموعه ای هنجار های معینی تعریف کرده است که توسط تعداد قابل توجهی از مردم در اجتماع یا جامعه ای پذیرفته شده است. هنجار ها مجموعه اصول و قواعد معین است که مردم باید آنها را رعایت نماید و بیشتر نشاندهنده باید ها و نباید ها در یک جامعه می باشد. قوانین خود هنجار های هست که در جامعه باید ها و نباید ها را مشخص می کند. طبق قوانین، کجروی رفتار ها و اعمال خلاف قانون است و کسانی که از قانون پیروی نمی کند مجرم شناخته می شود. بنابرابن هر جا قانون است جرم نیز وجود دارد.

اما اینکه چه کسانی دست به اعمال خلاف قانون می زند نظریات مختلف ارائه شده است. نظریه زیست شناختی در اوائل تاکید می کرد؛ افرادی که دست به کار های خلاف می زند ویژگیهای در مغز خود دارد که افراد عادی ندارد. نظریه های دیگر زیست شناسی تاکید می کند که افراد با تمایلات جنایتکارانه متولد می شود. این نظریه این احتمال را به وجود می آورد که افراد ممکن تمایلات جنایتکارانه را از والدین خود به ارث ببرد. بعضی مطالعات دیگری که صورت گرفته بیان می دارد که افراد دارای ماهیچه های قوی و فعال بیش از افرادی دارای اندام لاغر و یا خیلی چاق دست به کار های بزهکارانه دارد. رفتار های کجروانه در حقیقت فرصت های نمایش ورزشکارانه است. زیست شناسان حتی بیان داشتند که افراد مجرم یک کروموزوم Y بیشتر دارد یعنی افرادی که دارای کروموزوم XYY و یا XXY باشد بیشتر به رفتار های کجروانه دست می زند. به طور کلی نظریات زیست شناسی تاکید بیشتر بر ساختمان بدنی انسان ها دارد و افرادی که رفتار های کجروانه از خود نشان می دهد دارای یک سری ویژگیهای بدنی است که دیگر افراد آن ویژگی ها را ندارد.

روان شناسان اما کجروی و تبهکاری را با نوعی خاصی از شخصیت مربوط می داند. تعدادی از افرادی که شخصیتی غیر اخلاقی یا روان-رنجور دارند تبهکاری می کند. از نظر روان شناسان حس اخلاقی انسان ها ناشی از خودداریهای است که در دوران کودکی یاد می گیرند. بعضی از کودکان، به علت ماهیت روابط شان با والدین خود هرگز این خود داریها را یاد نمی گیرند، بنابراین فاقد حس اخلاقی اند. روان-رنجوران افرادی بی احساس هستند که از خشونت به خاطر خود آن لذت می برند. روان-رنجوران ممکن آدم های منزوی باشند و اگر تحت مراقبت نباشد دست به کارهای خشن بزند.

نظریه های جامعه شناختی اما ماهیت جرم را به نهاد ها اجتماعی و زمینه های اجتماعی جامعه مربوط می داند. در جوامع که دارای خرده فرهنگ های گوناگون می باشد برخی محیط های اجتماعی معمولا مشوق فعالیت های غیر قانونی می باشد. افراد از طریق ارتباط با دیگران که حامل هنجار های تبهکارانه است تبهکار می شوند. بنابراین فعالیت های تبهکارانه در فرایند اجتماعی شدن درونی می شود. نظریه برچسب زنی یکی از نظریه های است که در حوزه جامعه شناختی به وجود آمد. طبق این نظریه نخستین عمل خطا را کجروی نخستین می نامد. کجروی دومین هنگامی رخ می دهد که فرد برچسبی را که به او زده شده می پذیرد، و خود را به عنوان کجرو می بیند. برچسب بیشتر از طرف افرادی که قانون اعمال می کند و نظم را به وجود می آورد برچسب را فراهم می کند.

این نظریه ها هر کدام رفتار های زیادی از مجرمان را تبیین می نماید. خطاست اگر بپنداریم این نظریه ها به طور عموم اشتباه می باشد. این نظریه ها از آنجا که علمی است و طبق تجربه شکل گرفته است بنابراین حاوی حقایق می باشد. طبق این نظریه ها ما حق نداریم که افراد تبهکار را ولو هر عملی را مرتکب شده باشد اعدام و شکنجه نمایم چون تبهکار یا نواقص جسمی دارد که باید تحت مراقبت قرار بگیرد و یا اینکه روان-رنجور است که تداوی شود و یا هم محیط او را تبهکار بار آورده است که در این صورت باید محیط را تغییر داد. از طرفی تجربه نشان می دهد در جوامع که اعدام و شکنجه وجود دارد میزان تبهکاری و جنایت کم نشده است. یعنی اعدام ها و شکنجه ها در اصلاح جامعه هیچ نقشی ندارد بنابراین اعدام ها و شکنجه فلسفه ای وجودی خود را از دست داده است.

با توجه به نظریات مختلف که در مورد کجروی و علل آن به وجود آمده است خیلی از اندیشمندان بر تغییر رفتار با زندانیان تاکید کرده است. این ها بر این باور است که اگر محیط اجتماعی، بیماری های روانی و یا هم دلایل زیست شناختی باعث کجروی انسان ها می شود باید مطابق آن با زندانیان رفتار کرد. اگر محیط باعث رفتارهای کجروانه انسان می شود باید محیط را سالم ساخت و اگر روان-رنجوری باعث رفتار های کجروانه می شود باید فرد کجرو را تداوی کرد. همچنین اگر دلیل کجروی زیست شناختی و بیولوژیکی است باید کجرو را تحت مراقبت قرار داد. بنابراین شکنجه هیچ گونه مبنای علمی ندارد. شکنجه بیش از آن که باعث هنجارمند ساختن انسان ها شود آن ها را ناهنجار می سازد. زندان ها باید زندانیان را دوباره اجتماعی بسازد به این معنی که زندانیان را از قانون، مقررات، نظم و هنجار ها آگاه سازد و این طوری دوباره آنها را وارد جامعه نماید.

بنابراین دولت با توجه به نظریات و دیدگاههای مختلف در مورد کجروی باید بر زندانیان نظارت مستقیم داشته باشد و در باز اجتماعی کردن زندانیان تلاش نماید.این کار دولت باعث می شود که معیار های حقوق بشری، اخلاقی و انسانی نیز رعایت گردد و وجهه دموکراتیک دولت بیشتر نمایان گردد. وجود شکنجه همچنین باعث می شود که فرایند انتقال به تاخیر بیافتد و ممکن پیامد های زیادی دیگر برای افغانستان داشته باشد.

دیدگاه شما