صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

وضعیت دشوار نسل آینده ساز

-

وضعیت دشوار نسل آینده ساز

کودکان در همه کشورهای جهان به نام آینده سازان جامعه نیز یاد می شود و بر همین مبنا است که توجه خاصی در کشورهای توسعه یافته بر روی این نسل می شود و تلاش می شود که بهترین امکانات در اختیارشان قرار گیرد.

اگر این سخن برای سیاستمدارن شاید به عنوان یک شعار مطرح باشد که بتوان از طریق آن به استحکام پایه های سیاسی خود و یا رسیده به چوکی و مقام استفاده نمود اما در حقیقت امر در حیات جامعه یک واقعیت دانسته می شود و از این رو است که کشورهایی که واقعیت را می بینند و سیاستمداران آن به درکی از واقعیت رسیده اند با سرنوشت کودکان کشورشان بازی سیاسی نکرده و به عنوان یک واقعیت به موضوع توجه داشته و برای شکوفایی این نسل تلاش می کنند.

کودکی بعدا نوجوانی و سپس جوانی روندی است که طی می شود و تاثیرات خاص خود را نیز بر جامعه گذارده و خود این روند تکاملی تاثیراتی محیطی خود را بر کودک که به یک جوان مبدل می شود می گذارد و در طول این دوره بیشترین اثرات ممکن است از جامعه بر فرد تحمیل گردد که در این صورت اگر وضعیت جامعه خوب بود که تاثیرات خوب است و اگر بد بود دیگر متاسفانه با سرنوشت یک نسل بازی صورت گرفته است.

به همین منظور است که برای تربیت خوب این نسل نظام های آموزشی و تربیتی و فکری در کشورهای توسعه یافته تهیه دیده شده است و بیشترین تلاشهای نیز برای تربیت این نسل صورت می گیرد که مبادا کودکان فعلی و آینده سازان فردا دچار خلا تربیتی و آموزشی شده و آینده کشور با خطر مواجه گردد. برای کشورهای توسعه یافته که دارای انگیزه و عزم ملی بوده نظام تربیتی و آموزشی کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است.

می توان یکی از پارامترهای توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی جوامع گوناگون را در نحوه تربیت کودکان آنها دانست، بدون شک جوامعی که برای تربیت این نسل وقت گذاشته اند و سرمایه های هنگفتی را به مصرف رسانیده اند رشد توسعه آنها موفقانه پیش رفته است و بر عکس جوامع و ملتهایی که با سهل انگاری و یا سیاست بازی به سرنوشت این نسل توجهی نکرده اند با عدم توسعه مواجه شده و در طول چند دهه عقب ماندگی گریبانگیر آنها شده است. به هر میزانی که جوامع و حکومت ها از این موضوع غفلت کرده اند به همان میزان دچار عقب ماندگی شده اند و تمام برنامه های توسعه ای آنها با مشکل مواجه شده و نتوانسته اند که فرایند توسعه را بپیمایند، نقص و ضعف حکومت ها در اداره کشورشان و ضعف این گونه جوامع ناشی از بی پروایی و عدم توجه به آموزش این نسل بر می گردد.

امروزه کشورهای مترقی جهان برای آینده سازان خود برنامه های طولانی مدت و دقیق دارند که مبادا روند آموزش و رشد آنها با وقفه مواجه شده و بدین منظور بهترین و متبحرترین کارشناسان را در همین زمینه به کار و تلاش گمارده اند و در نهایت نیز ثمره این کارشان را دیده اند و رشد و توسعه کشورهایشان با مشکل نه تنها با مشکل مواجه نشده بلکه سرعت بیشتری به خود گرفته است.

اما در افغانستان چنین نیست و متاسفانه سیاستمداران این سرزمین بیشتر نگاهشان به آموزش و تربیت کودکان نگاه سیاسی و منفعت جویانه شخصی است و در قسمت تربیت این نسل نمی اندیشند و فاقد برنامه های استراتژیک و بلند مدت هستند، در این سرزمین به حقوق انسانها توجه نمی شود چه برسد که توجهی به کودکان شود، زنان و مردان این سرزمین گرفتار خشونت و انواع مشکلات دیگر هستند و سایه جنگ هر روزه بر مردمان این سرزمین تاریکی می افکند، ترس از انتحار و حمله بر جانشان هر روز گریبانگیر مردم این سرزمین است و کسی جرات ندارد که به خانواده اش با اطمینان بگوید که شب به خانه بر می گردم و ممکن است در طی روز حمله انتحاری جانش را بستاند.

در چنین وضعیتی کودکان این سرزمین به نسلی فراموش شده تبدیل شده اند و اگر هم نامی از آنها گرفته می شود بیشتر اغراض سیاسی و منفعت طلبانه در کار است، انواع خشونت ها کودکان این سرزمین را تهدید می کند اما دولت برای بیرون رفت از این چالش راهکاری عملی ندارد و اگر هم برنامه ای دارد آنهم در حالت اضطراری است و بس. کودکان آسیب پذیرترین قشر جامعه است که سرنوشتشان در لابلای سیاست ورزی های سیاستمداران گم شده است و کسی به فکر آنان نیست، کودکان این سرزمین هر روز با انواع گرفتاریها مواجه می شوند و در این گیر و دار کسی به فکر آنان نیست، جامعه ظرفیت حمایت از آنان را ندارد و دولت هم با سرنوشت کودکان بازی سیاسی می کند.

به گزارش سازمانهای حقوق بشری کودکان کشور در شرایط کنونی با مشکلات زیادی مواجه بوده از جمله عدم دسترسی به آموزش؛ مشکلات صحی، ازدواج های اجباری ، کار اجباری، مشکلات رفتاری در درون خانواده ها... همچنین درگزارشی که موسسه بین المللی آکسفام که در زمینه حقوق اطفال فعالیت می کند وضعیت کودکان افغانستان را به شدت بحرانی خوانده است، گزارشهای سازمانهای بین المللی نشان می دهد که به علل مختلف نیمی از کودکان افغانستان نمی توانند به مکتب بروند و از آموزش محروم هستند، ادامه جنگ و خشونت ها خصوصا در مناطق جنوبی کشور باعث شده است که تعداد زیادی از مکاتب بر روی کودکان بسته بماند و اگر هم مکاتب باز باشد دیگر مشکلات موجود مانع آموزش کودکان می شود.

تعداد زیادی از کودکان کشورمان به علت فقر اقتصادی نمی توانند به مکتب بروند و بجای آن مجبور هستند که کار کنند و در امرار معیشت خانواده هایشان سهم بگیرند و برای زنده ماندن تلاش نمایند. فقر شدید، شکاف طبقاتی، نداشتن سرپرست، مهاجرت، بیکاری باعث گردیده است هزاران کودک افغان از تحصیل باز بمانند و بجای آن کار نمایند، آمار نشان می دهد که در افغانستان بیش از 60 درصد کودکان کار می کنند، آنها با دنیای کودکی خداحافظی کرده و جبر روزگار آنان را به کار واداشته است. اشتغال در کارهای سخت و در محیط های نامتناسب از مهم ترین چالش های فرا روی کودکان کار در کشور قرار دارد و در این زمینه گرچه قوانینی هم وجود دارد اما به علت فساد اداری گسترده جامعه و دولت عملا در مبارزه با این چالش زمینگیر شده است.

کودکان وقتی به سنین نوجوانی و جوانی هم می رسند چون زمینه تحصیل و آموزش آنان فراهم نبوده باز هم نیازمند کار هستند، این صورت مثبت قضیه است و متاسفانه در چنین وضعیت بیشتر این کودکان از مسیر اصلی زندگی منحرف شده و به کارهای خلاف قانون می پردازند، رشد باندهای قاچاق مواد مخدر و باندهای آدم ربایی می تواند دلیل ادعای ما باشد، زیرا زمینه پیوستن به این فعالیت ها در نبود آموزش و تحصیل برای همه کودکان امروزی و جوانان فردا مهیا است. در این زمینه دولت با بی برنامه گی عمل کرده است و سرنوشت کودکان این سرزمین در مخیله آنان فراموش شده است. تا زمانی که وضعیت کودکان کشور بهبود نیابد آینده کشور همچنان تاریک و مبهم خواهد بود و نسل های آینده نیز که در بستر زمان امروزی رشد می کنند بهره ای از دانش و تربیت نبرده و آینده آنان و به صورت کل جامعه ما نه تنها بهبود حاصل می کند بلکه بدتر نیز خواهد شد.

دیدگاه شما