صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

درآستانه هیجدهمین سال‌شهادت مرد مبارزه و عدالتخواهی؛ مبارزه با آفت تنگ نظری

-

درآستانه هیجدهمین سال‌شهادت مرد مبارزه و عدالتخواهی؛ مبارزه با آفت تنگ نظری

در این روزها در آستانه هیجدهمین سال شهادت مرد مبارزه و عدالتخواه شهید عبدالعلی مزاری قرار داریم. در جمعه گذشته با برگزاری مراسم با شکوه همراه با حضور هزاران تن از مردم با صفای کابل از آن شهید وارسته و همیشه زنده تجلیل بعمل آمد. بدون تردید شهیدمزاری یکی از چهره های بارز و دلسوز برای مردم افغانستان محسوب می گردد. این توصیف از آن شهید یک امر تعارفی و غیرواقعی نمی باشد. بلکه این سجایا را می توان از زندگی،مبارزات و شهادت آن آزاد مرد دریافت. اینک با وجود آنکه هیجده سال از شهادت غمناک اما پرشکوه شهیدمزاری میگذرد، یاد و خاطره و راه او در بین مردم ما زنده است.

شاید در جامعه کمتر کسی را بتوان یافت که نسبت به آرمان شهید مزاری شناخت و دلبستگی نداشته باشد؛ یا به تعبیردقیق تر راه و اندیشه های شهید مزاری را بازتاب و آیینه ای از واقعیت های زندگی خود نداند. یکی از اهداف اساسی شهید مزاری مبارزه با تنگ نظری و برتر بینی شخصی و اجتماعی وسیاسی بود. او نمونه روشن انسانی بود که چنین صفت‌های نادرست را از خود دورساخته بود. صداقت و راستی و وفای بعهد او بود که دل‌های مشتاق را بسوی خود کشانیده و نام او را در تارک تاریخ عدالت خواهان درخشان ساخته است. امروز هم چون گذشته و بل بیشتر از گذشته نیازمند تبیین اهداف و مرام شهید مزاری هستیم. اهداف و مرامی که باشناخت دقیق آن بتوان چراغ راه خود قرار داد و هوشیارانه بسوی هدف پیش‌رفت.

تنگ نظری ، جزم انديشي و خود محوري از بدترين آفت هاي است كه جامعه بشري مي تواند بدان مبتلا گردد . جزم انديشي و خود محوري مي تواند در عرصه هاي مختلف خود را نشان دهد . اين آفت مهلك مصيبت هاي عظيم و جنگ ها و خصومت هاي بسياري بر بشريت تحميل نموده است . دگماتيسم و خود محوري در حقيقت دشمن نخستين انسان است . جامعه انساني را به انحطاط سوق ميدهد . بشريت را در خصومت و تضاد پايان ناپذير قرار ميدهد . بسياري از جنگ های که در تاريخ بشر بوقوع پيوسته است عامل عمده آن جزم انديشي و خود محوري بوده است . اين ‌آفت را مي توان ام الفساد همه مصيبت ها ياد كرد . زيرا از بطن دگم انديشي و خود محوري است كه انحصار قدرت سياسي و اقتصادي سر بر مي آورد . از درون چنين پديده اي شوم است كه تعصب خشك مذهبي و تبعيض اجتماعي بوجود مي آيد .

اگر از زاويه انساني اين آفت را دقيق موشكافي نماييم بايد گفت كه در قدم نخست عامل خود را بيچاره و بدبخت مي نماید . او را از رشد و توسعه یافتگی باز مي دارد . در قدم دوم مانع بر سر راه رشد و انكشاف ديگران مي گردد . مطالعات سياسي ، تاريخي و فرهنگي نشان ميدهند كه دگم انديشي و خود محوري ماشين تكامل را در انسان و جامعه متلاشي مي سازد . فرد و جامعه اي كه به اين آفت مبتلا گردد در واقع در حصار و تنگنايي قرار ميگيرد كه از بدبختي و فلاكت خود نيز بي خبر و غافل ميماند . هر چند ممكن است كه در ظاهر خود را خوش بخت و سعادتمند احساس نماید ؛ ولی این احساس کاذب است .

بشريت امروز براي نجات و رهيدن از اين مصيبت تلاش ها و كوشش هاي فراواني را بكار برده است . زحمت ها و فداكاري هاي بي شائبه اي را بخرج داده است . قرباني هاي بي شماري را تقديم داشته است . صبر و تحمل و برد باري هاي شگفتي را بكار بسته است . با همه اين تلاش ها و كوشش ها ، توسعه و رشدي كه در انديشه و زندگي بشر امروزي نمايان گرديده است هنوز ريشه اين آفت نخشكيده است . بخش هاي بسياري از جهان امروز در آتش اين هيزم مي سوزند . مردمان بسياري از رنج دگم انديشي و خود محوري در عذاب اند .

فاجعه در اين است كه اين عفريت انسان كش و ضد بشري در هر عصري و نسلي به شكل هاي گوناگون در مي آيد . دشمني كه اگر ديروز عريان و بي پرده نمايان مي گرديد ، در دوران معاصر خود را در لفافه هاي بسيار فريبنده پيچانده است و حتي بر صورت خويش رنگ مظلوميت را هم نقش بسته است. تنگ نظری و دگم انديشي در عرصه تفكر با جزم انديشي و مطلق انگاري نژادي يا مذهبي و زباني خود را نشان داده است ، در عرصه سياست با انحصار قدرت، رژيم هاي خود كامه و ديكتاتوري را بر جامعه حاكم ساخته است . در زمينه اقتصاد باز هم امكانات اقتصادي را در چنبره منافع و امتيازات خويش محصور نموده است . در گستره اجتماع تبعيض و بي عدالتي و تفاوت غير انساني را شيوه ومدار خود قرار داده است .

اينك كه جامعه بشري به مرحله ديگري از رشد و توسعه دست يافته است بازمانده هاي آنان تلاش دارند كه بقاء و موقعيت خود را در پوشش و نقاب هاي فريبنده هم چنان حفظ نمايند و يا اينكه آب رفته را دو باره بجوي باز گردانند .

اگر براي درك اين موضوع مي توان از مطالعه سرنوشت ملت هاي ديگر عبرت گرفت و معلومات بدست آورد ؛ گذشته و حال تاريخ كشور ما خود بهترين آموزه اي از نقش مخرب و انحطاط آور تنگ نظری و دگم انديشي و خود محوري مي باشد . تاريخ كشور به صراحت گواهي ميدهد كه اين كشور به دليل حاكميت هاي تك بعدي نتوانسته است كه مدارج ترقي و تكامل را طي نمايد . تفكر و سياست هاي اعمال شده كه ظرفيت و پذيرش توسعه را نداشته و ندارد باعث گرديده است كه چرخ حركت جامعه كاملا با ركود مواجه گردد . فاجعه بارتر اينكه اين ركود در همين حد باقي نمانده ، بلكه تلاش هاي صورت گرفته است كه با سيطره تنگ نظری ها ودگم اندیشی ها بر ساير بخش هاي جامعه، اين آفت را ريشه دار و عموميت بخشند .

اكنون كه افغانستان پس از سالها توانسته است قد برافرازد و خود را از نو باز سازي نمايد و اين بازسازي بايد در عرصه هاي مختلف صورت گيرد ؛‌ باز هم بقايا و عناصر گذشته وزمینه های تنگ نظری و دگم اندیشی درجامعه بصورت پررنگ وجود دارد كه سعی دارد تا اين حركت نوين را با ركود و شكست مواجه گرداند . یکی از چالش های عمده و اساسی کشور برای توسعه و ترقی اینست که متولیان سیاست و فرهنگ این سرزمین درک و شناخت درست و دقیق از سیاست و فرهنگ نداشته و راهکار های مناسب درجهت مقابله با روند رشد وتوسعه سیاست و فرهنگ را درنیافته اند . متولیان امور متاسفانه همواره به یک چیز اندیشیده اند و آن حفظ قدرت و سیطره شان بر همه ابعاد و گستره حیات جمعی می باشد . به همین جهت همیشه تلاش بر این بوده است که مفاهیم بلند و دست آوردهای عمده بشری و جهانی و ضرورت های تاریخی کشور را در قالب دیدگاههای تنگ و انحصار گرایانه محصور و محدود سازند.

همینطور در عرصه عمل نیز مانع از رشد و شکوفایی بسترهایی گردند که بالندگی و پویایی را به ارمغان می آورد. این نگرش و روش را ما در موضع گیریهای رسمی و غیررسمی دربرابر مسایل جامعه و پدیده های جدید شاهد هستیم؛ بطور مثال واکنش های منفی و غیرعاقلانه در راه یافتن برخی از دانش آموزان بعضی ازمناطق و ناکامی بعضی مناطق دیگر. حال آنکه تنگ نظری ، دگم اندیشی و تمامیت خواهی در هر چهره و لفافه ای که باشد  با روح قانون اساسی و اصول دموکراتیک هم خوانی نداشته و با آن منافات و تضاد مطلق دارد. بنابر این برای رهایی از بن بست موجود یا باید قانون اساسی و اصول دموکراتیک را قبول نمود یا سیطره تنگ نظری، دگم اندیشی و تمامیت خواهی را.

عملکرد و شیوه های درپیش گرفته شده طی سالهای اخیر که بازتاب دهنده تنگ نظری ها ، دگم اندیشی ها و انحصارگرایی ها می باشد موجب گردیده است که به نحوی روحیه تفاهم ملی خدشه دار گردیده و انگیزه های رشد و بالندگی را در جامعه تحت تاثیر خود قرار دهد. اگر این روند و وضعیت دوام یابد قطعا نمی توان برای آینده کشور درخشش و طلیعه ای را انتظار داشته باشیم. وضعیت شکننده کنونی هم چنان دوام خواهد یافت. دوام چنین وضعیتی بسود هیچ کس نیست. راه رهایی از وضعیت سردرگم و بی سرنوشتی آنست که در یک تلاش همه جانبه ملی و جلب حمایت های جهانی سعی ورزیم که زمینه تنگ نظری ، دگم اندیشی و انحصارگرایی را بعنوان آفت های خطرناک و کشنده موجود، در ذهنیت و عینیت جامعه با تنویر افکار، گسترش و تقویت نظام آموزشی سالم و بالنده و حاکمیت قانون و شایسته سالاری کمرنگ و به تدریج محو سازیم.

دیدگاه شما