صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۳۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

احزاب سیاسی، رقابت و مشارکت در انتخابات

-

احزاب سیاسی، رقابت و مشارکت در انتخابات

دموکراسی در عمل به معنای مشارکت و رقابت سیاسی شماری از گروه ها و منافع سازمان یافته به منظور تصرف قدرت سیاسی و اداره کشور بر حسب سیاست ها و مواضع هر یک از آن گروه هاست، در آن صورت احزاب سیاسی و انتخابات کانون و هسته اصلی زندگی دموکراتیک را تشکیل می دهند. حزب مهمترین سازمان سیاسی در دموکراسی های معاصر است. به نظر بسیاری از صاحب نظران دموکراسی در نهایت چیزی جز رقابت جزبی نیست. انتخابات بدون رقابت احزاب معنی نداردi.

در نظام های دموکراتیک که حاکمیت به مردم واگذار شده است و اعمال حاکمیت امروزه از طریق غیر مستقیم یعنی انتخاب نماینده عملی می گردد. برای انتخاب نماینده نیازمند انتخابات می باشیم. در انتخابات دو عنصر مشارکت و رقابت اهمیت اساسی می دارد. مشارکت سیاسی از آنجا دارای اهمیت است که میزان مشروعیت نظام سیاسی و پست های سیاسی را مشخص می کند.

رقابت سنجه اساسی برای مشخص کردن میزان دموکراتیک بودن نظام های سیاسی در کشور ها محسوب می گردد. بنابراین مشارکت و رقابت جوهر اصلی انتخابات می باشد. تلاش های نهاد های بین المللی و ملی در راستای انتخابات باید همسو باشد با افزایش مشارکت مردم و رقابت احزاب و گروه های مختلف.

امروزه اگر سخن از شفافیت و عادلانه بودن انتخابات زده می شود به خاطر فراهم کردن و داشتن رقابت سالم در انتخابات می باشد. وجود قوانین انتخابات، نهاد های اجرایی و نهاد های نظارت کننده در انتخابات به خاطر افزایش مشارکت سیاسی مردم و فراهم کردن فضای رقابت سالم در انتخابات می باشد. یعنی اگر قوانین عادلانه نباشد، نهاد های اجرایی به نفع یک گروه یا تیم عمل نماید، نظارت بر انتخابات شفاف نباشد وجود انتخابات بی معنی می شود. در انتخابات که رقابت به شکل سالم شان وجود نداشته باشد آن انتخابات دیگر معنی و مفهوم دموکراتیک نخواهد داشت بلکه مانند انتخاباتی در نظام های استبدادی و توتالیتری است.

اما آنچه باعث افزایش مشارکت سیاسی مردم و رقابت در انتخابات می شود وجود سازمان های به نام احزاب سیاسی است. احزاب سیاسی با داشتن عناصر مختلف و کارویژه هایش می تواند مشارکت سیاسی را افزایش داده و رقابت را نیز جدی نماید. بنابراین لازم است که عناصر مهم و اساسی احزاب سیاسی و کارویژه های آن را بدانیم.

عناصر و کارکرد های احزاب سیاسی

لاپالمبارا و واینر احزاب را دارای عنصر های زیر می داند.

  1. وجود سازمان: احزاب باید دارای سازمانی باشد که آن سازمان باعث شود که عمر و حیات حزب وابسته به وجود بنیانگذاران حزب نباشد.
  2. داشتن شعبات درسراسر کشور: داشتن شعبات در سراسر کشور باعث می شود که احزاب با مردم بیشتر در ارتباط بوده و احزاب به عنوان یک سازمان واسطه میان دولت و مردم بهتر بتواند خواست ها، تقاضا ها و حمایت های مردم را دریافت کرده و به دولت برساند و از طرفی ضربه گیری باشد تا اعمال مستقیم قدرت بر مردم سنگین تمام نشود.
  3. اداره رهبران بر کسب قدرت نه اعمال نفوذ: اساسا کسب قدرت یکی از ویژگی های احزاب است که باعث می شود از گروه های دیگر متفاوت باشد. در مسئله کسب قدرت باید گفت که ممکن کسب قدرت خود هدف احزاب باشد و برنامه ها و سیاست ها ابزاری برای دست رسی به قدرت محسوب شود. در طرف مقابل ممکن برنامه ها و سیاست های کلان حزبی هدف اصلی محسوب شود و قدرت تنها ابزاری باشد برای دست یابی و پیاده کردن برنامه ها و سیاست های حزب.
  4. جلب آرای مردم: احزاب برای گرفتن قدرت نیازمند شرکت در انتخابات است تا از طریق آن بتواند آراء مردم را کسب کرده و آن را تبدیل به کرسی نماید.

برای احزاب کارویژه های مختلف ذکر کرده اند که مهمترین آن عبارت است از:

  1. جامعه پذیری سیاسی به این معنی که احزاب ارزش ها، هنجارها و رویه های سیاسی را به مردم آموزش می دهند. جامعه پذیری اساسا باعث رشد فرهنگ سیاسی شده و در نهایت باعث می شود که مردم بیشتر در عرصه سیاست فعالیت نماید. مشارکت بیشتر مردم در حقیقت میزان مشروعیت انتخابات، نظام سیاسی را بالا می برد.
  2. کارویژه دیگر احزاب انسجام بخشی به آراء و نظرات مردم می باشد. در نبود احزاب مردم به صورت تک تک نمی تواند با دولت ارتباط بر قرار کرده و خواست ها و نظرات خود را بیان نماید.
  3. شکل دهی به افکار عمومی: افکار عمومی شامل نگرش ها، ارزش ها، و باور های عموم مردم است. فرض بر این است که در دموکراسی ها افکار عمومی بر تصمیم گیری های سیاسی تاثیر می گذارد. احزاب نیز با ارائه موضوعات جدید و بحث برانگیز تلاش می کند افکار عمومی را به سمت جهت داده تا منافع حزب برآورده شود.
  4. گزینش نامزد ها: در کشور های که نظام های حزبی قوی می باشد معمولا افراد از طریق احزاب کاندید انتخابات می شود اما در کشور های که نظام حزبی قوی وجود ندارد افراد ممکن به صورت مستقل نامزد انتخابات شود.
  5. تسهیل و شفافیت تصمیم گیری در پارلمان: از آنجایی که سیاست های کلان را احزاب مشخص می کند جهت گیری ها و موضع های احزاب در مورد موضوع های مختلف مشخص می باشد و در زمان تصمیم گیری در مورد مسئله ای نمایندگان بهتر می تواند موضع خود را مشخص کند. از طرفی دیدگاه ها و نظرات نمایندگان به تعداد افراد نیست بلکه به تعداد وجود احزاب می باشد. احتمال ائتلاف کردن احزاب بیشتر از افراد می باشد. این کارکرد احزاب در حقیقت باعث کارآمد بودن پارلمان نیز می شودii.

با توجه به تعاریف و ویژگی های احزاب و کارکرد های آن باید گفت که مشکل عمده احزاب سیاسی افغانستان نداشتن دفتر در سراسر ولایات و وابسته بودن احزاب سیاسی به افراد و موسسین آن نمی باشد. وابسته بودن احزاب به فرد یا اعضای موسس باعث می شود که احزاب هیچ وقت دارای سازمان نشود که بعد از فوت موسس آن بتواند به فعالیت خود ادامه دهد. یعنی عمر احزاب با عمر موسس حزب خاتمه می یابد.

 نبود سازمان همچنین باعث می شود که به لحاظ مالی نیز احزاب وابسته به افراد موسس خود باشد. بنابراین احزاب بیش از آنکه در راستای یک هدف مشترک کار نماید بیشتر در صدد دست یابی به اهداف یک فرد می باشد. وابستگی مالی احزاب به افراد، نداشتن هدف مشترک، نبود یک سازمان و نداشتن شعبات در سراسر کشور نشان گر این مسئله است که ما احزاب سیاسی به معنی تعریف شده  کمتر داریم.

بنابراین دولت و نهاد های مسئول باید بیش از همه روی قوانین احزاب، چگونگی فعالیت آن، سازمان یافتگی آن کار نماید. تا هم مردم از طریق احزاب رفتار ها، منش ها و کنش های سیاسی را درونی کند و هم رقابت در انتخابات به عنوان یک عنصر اساسی مطرح گردد. احزاب سیاسی بدون شک می تواند با فعالیت ها و رفتار های خود الگوی جدید در فرهنگ سیاسی افغانستان برای کسب قدرت ارائه نماید. احزاب اگر بتواند شعبات در سراسر کشور بزند و برنامه های معطوف به نیاز های اساسی مردم ارائه نماید می تواند مردم را پای صندوق های رای بکشاند و این طوری مشارکت سیاسی افزایش پیدا می کند و رقابت خود به خود به عنوان یک عنصر اساسی در می آید.

i حسین بشیریه؛ آموزش دانش سیاسی؛ تهران؛ موسسه نگاه معاصر، 1381، ص 375
ii احمد نقیب زاده؛ احزاب و گروههای ذی نفوذ؛ تهران انتشارات؟ 1384، ص 20

دیدگاه شما