صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

شاه از رعیت بود تاجدار!

-

شاه از رعیت بود تاجدار!

هر چند که فلسفه و عمل سیاسی در مشرق زمین نحیف و کمرنگ می نماید، اما حقیقت آن است که ذخایر اندیشه ای و فکری که در این بخش از جامعه بشری وجود دارد بسی عظیم و آموزنده می باشد. برخی از آثاری که بنام سیاست نامه وجود دارد حاکی از آنست که فرهیختگان این جامعه از مناسبات و روابط زمامداران و شیوه حکومت کردن بر فرمان برندگان غافل نبوده اند.

هر چند آنچه که در این سیاست نامه بدان پرداخته شده است به دلایل تاریخی و اجتماعی انسجام یافته نیست تا بصورت یک تئوری و فرضیه سیاسی در آید. اما روی هم رفته با توجه به دست آورد های امروزین بشر نسبت به اداره جامعه و نظام سیاسی و بهره گیری از ذخایر اندیشه ای و فکری سیاسی موجود می توان راه و شیوه فرمانروایی درست را معیاری ساخت . اگر چنین چیزی اتفاق بیافتد قطعا نسبت به سرنوشت دردناک امروزین ما تغییر شگرفت بوجود خواهد آمد.

در نبشته های که حضرت سعدی علیه رحمه برای پادشاهان و زمامداران دارد اینست که آنان را در توجه به مردم و غم خواری نسبت به جامعه توصیه می نماید. به تعبیر امروزی سعدی می خواهد که وظیفه زمامداران و حکومت را در قسمت ارائه خدمات به جامعه و مردم یاد آوری نماید. زیرا به تعبیر وی اگر پادشاه ، پادشاه است و وزیر، وزیر ؛همه بخاطر مردم است. این بخاطر مردم بودن هم به مفهوم کسب مشروعیت می باشد و هم دوام مشروعیت.

در ادبیات امروزی ، رعیت پروری دیروز ، تحت عنوان کسب مشروعیت یاد می شود. البته پر واضح است که تفاوت فقط در تغییر الفاظ و عناوین محدود نمی گردد ؛ بلکه تغییر ریشه ای و بنیادی و ساختاری است. اما در دایره کلان ، مفهوم رعیت پروری و یا کسب مشروعیت از مردم ، برای زمامداران و حکومت ها این اصل را بازگو می نماید که بدون رضایت مردم و بدون خدمت به آنان ، زمامداری و حکومت آنان مشروعیت و مقبولیت خود را از دست خواهد داد. فرجام از دست دادن مشروعیت موجب زوال حکومت خواهد بود.

کسب مشروعیت حکومت و زمامدار از طریق بدست آوردن رضایت و آراء مردم ، در جامعه ما یک پدیده تازه و نو می باشد. ادبیات سیاسی افغانستان فقط در تحول اخیر با چنین پدیده ای ارتباط مستقیم پیدا نمود. قبل از آن بحث مشروعیت نظام و رضایت مردم ، ارائه خدمات به جامعه و...هرگز مطرح نبود و برای مردم نیز چندان حساسیت بر انگیز بشمار نمی آمد.

اما در پی تغییر و تحول اخیر در کشور، بیدار شدن نسبی روحیه و افکار عمومی نسبت به سرنوشت شان و حد اقل در تماس شدن با یک تجربه ای از آن نوع ، یعنی انتخابات ریاست جمهوری ، مردم دریافتند که قضیه از چه قرار است. اینک مردم ما در آستانه دور دیگری از انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته اند. عبرت آموزی از گذشته می تواند برای همگان مفید واقع گردد. سیاست مداران بایستی آموخته باشند که رئیس جمهور بودن هم چون گذشته فقط فرمان دادن و بر تخت جلوس نشستن نیست ! بر کرسی زعامت تکیه زدن خود یک مسئولیت است.

 کسی باید در این مقام و موقعیت قرار گیرد که از انجام چنین مسئولیتی بتواند موفقانه بیرون بدر آید. مهم ترین و شاخص اصلی زمامداری در دوران معاصر پروای جامعه را داشتن و ارائه خدمات همگانی عرضه داشتن است. زمامدار و حکومتی که در این وظیفه اصلی و محوری موفق نبوده و عاجز باشد ؛ در دیگر زمینه ها هرگز قادر نخواهد بود که سعادت و رفاه را نصیب مردم سازد. متاسفانه مشاهده می شود که هنوز تعداد کثیری از سیاست مداران ما این عبرت را بدست نیاورده اند و یا بدان التفاتی نشان نمی دهند. آنان سعی دارند که از طریق زد و بند ها و شیوه های نا مشروع و مخفی بر اریکه قدرت دست یازند.

در واقع آنان چنین گمان دارند که با دست یافتن به قدرت بتوانند از امتیازات و فواید کثیر اقتصادی و اجتماعی برخوردار گردند. چیزی که کمتر نزد آنان ارج داشته و بدان بهاء قایل می گردند خدمت به مردم و جامعه می باشد. شاید رئیس جمهور فعلی نیز از زمره کسانی شمرده شود که بیشتر به فکر دوام قدرت خود می باشد تا ارائه خدمات به مردم. زیرا اگر مسئولیت ارائه خدمات به جامعه برایش ارزش میداشت و مهم می بود تاکنون در این راستا دست آورد های قابل ملاحظه ای آشکار می شد. اما در طی چند سال گذشته وضعیت کلی کشور سیر قهقرایی داشته است.

بنابراین با توسل به برخی شیوه های مقطعی از شیوه های عاطفی وپنهان ساختن ضعف های بنیادی و استراتژیک سیاسی و اجتماعی و..... وتلاش برای جذب قلوب، در مقطع آنی خوشایند به نظربرسد، اما برای کشور وآینده جامعه نه تنها خوشایند نبوده، بل پیامدهای ناگواری را به همراه خواهد داشت. بنابراین تغیر و تبدیل های صورت گرفته و یا در دست اقدام در مرکز و ولایات، تلاش برای کنترل  روند اوضاع به نفع خود ، سعی در استفاده از امکانات ملی و دولتی بصورت یک جانبه و... بخودی خود می نمایاند که در سیاست جاری کشور هنوز مسئله اینکه مشروعیت نظام و زمامدار از رضایت مردم سرچشمه می گیرد بصورت یک باور واقعی و ملموس در نیامده است. تا زمانیکه این تصور و ایده در عرصه سیاست کشور حاکم نگردد ، از افت و خیز های گزاف و توفان های سهمگین و سرگردانی ها وحشت بار ما را مصئونیتی نخواهد بود. البته که مسئولیت مردم در برابر زمامداران یا به اصطلاح ادای حق شهروندی فصل و بخش دیگری است که باید جدا گانه بدان پرداخته شود.

دیدگاه شما