صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پاکستان؛ سناریوهای بعد از انتخابات

-

پاکستان؛ سناریوهای بعد از انتخابات

سرانجام، در میان موجی از رعب و وحشت از سوی دهشت افگنان، چهاردهمین انتخابات عمومی در پاکستان با موفقیت برگزار شد. گرچه برخی گزارش ها حاکی از روی دادن بی نظمی و تقلب در شماری از مراکز رای دهی در سراسر پاکستان است، اما هیچ گزارشی از تقلب سازمان یافته ای که به طور کامل نتایج انتخابات در سراسر این کشور را تغییر دهد وجود ندارد. میزان مشارکت رای دهندگان حدود 60٪ بود که در مقایسه با همه انتخابات گذشته پس از دهه  هفتاد میلادی در پاکستان بی سابقه بود. این سطح از میزان مشارکت، بصورت ویژه ای قابل توجه و نشان دهنده تمایل عمیق مردم پاکستان برای تغییر بود. با در نظرداشت وضعیت کنونی پاکستان، ناظران این انتخابات را موفق، و بهتر از گذشته ارزیابی می کنند.  در مجموع، عملکرد کلی کمیسیون انتخابات پاکستان، هم از داخل پاکستان و هم در سطح بین المللی مورد تحسین قرار گرفته است.

حزب مسلم لیگ پاکستان (ن) به رهبری نواز شریف نخست وزیر سابق پاکستان، به عنوان بزرگترین حزب با 124 چوکی جایگاه خود را در مجلس سفلای پاکستان تثبیت کرده، اما بنظر می رسد که هنوز هم اکثریت لازم را در این انتخابات بدست آورده نتواسته است. اگرچه، هیچ یک از پیش بینی های قبل از انتخابات، پیروزی چشمگیر این حزب را در انتخابات عمومی پاکستان به این میزان پیشبینی نکرده بود، اما اغلب نظرسنجی ها، آن را به عنوان حزبی با بیشترین آرا نشان می دادند که پیشبینی می شد بتواند حدود 80 تا 100 کرسی را در پارلمان به دست آورد؛ زیرا این حزب حمایت گسترده رای دهندگان پنجاب را که تقریبا 65٪ درصد از کل جمعیت پاکستان را تشکیل می دهد، با خود داشت.

بسیاری بر این باور بودند که اگر میزان مشارکت سنتی 40 الی 45 درصدی در پاکستان تا 60 درصد بالا رود، سناریوهای تازه ای ممکن است شکل بگیرد. بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند که تحریک انصاف پاکستان به رهبری عمران خان، ممکن است سود اصلی را از این وضعیت ببرد، اما هیچ کسی فکر نمی کرد که مسلم لیگ پاکستان (ن) نیز ممکن است از این وضعیت احتمالی بهره ببرد. با آنکه حزب مسلم لیگ (ن) نسبت به انتخابات قبلی پاکستان که در فبروری سال 2008 برگزار شد، در بقیه ایالت ها نیز عملکرد بهتری داشت، اما این بار این حزب در انتخابات مجمع ایالتی پنجاب نتایج چشمگیری بدست آورد.

حزب مردم پاکستان تا هنوز با 32 چوکی در مقام دوم قرار گرفته است که این بدترین عملکرد در تاریخ انتخاباتی این حزب به شمار می رود. این حزب تقریبا در همه مناطق پاکستان باخت و حمایت آن عمدتاً به مناطق روستایی ایالت سند محدود شد. استراتژی رئیس جمهور پاکستان آصف علی زرداری که در حال حاضر عملاٌ رهبری حزب مردم پاکستان را بر عهده دارد، این بود که از عمران خان، رهبر تحریک انصاف به عنوان ابزاری برای تضعیف نواز شریف در پنجاب بهره ببرد و معتقد بود که حزب مردم پاکستان از این وضعیت نفع خواهد برد، اما نتایج این سیاست بر خلاف انتظار وی ظاهر شد.

در این انتخابات، بسیاری از هم حزبی های پنجابی وی، وزرای سابق کابینه اش از جمله دو نخست وزیر پیشین دولت حزب مردم، در حوزه های خود شکست خوردند. در بسیاری از مناطق پنجاب آنها حتی نتوانستند در جایگاه دوم قرار گیرند. نامزدهای حزب مردم در این حوزه ها بسیاری از چوکی های خود را به حزب مسلم لیگ نواز شریف و برخی دیگر را به تحریک انصاف پاکستان واگذار کردند. حزب مسلم لیگ (شاخه قائداعظم)، شریک ائتلافی حزب مردم پاکستان نیز به همین ترتیب در ایالت پنجاب شکست خورد. بر اساس نتایجی که تا هنوز بدست آمده، حزب مردم پاکستان باید به حکومت ایالتی خود در سند اکتفا کند که جایگاه سنتی این حزب بوده است و احمالاً  که در ساختن حکومت سند همچنان جنبش متحد قومی را در کنار خود حفظ کند که متحد سابق حزب مردم پاکستان می باشد.

تحریک انصاف پاکستان نیز نتوانست آنطور که عمران خان، رئیس این حزب می خواست و امیدوار بود که اکثریت را در مجلس سفلای پاکستان کسب کند، آن هدف را بدست بیاورد. برای ناظران سیاسی، چنین چیزی بیشتر از یک خیالبافی از سوی عمران خان نبود. اما بسیاری تصور می کردند که تحریک انصاف پاکستان بهتر عمل کند و حدود 40 تا 45 کرسی را به دست آورد. بسیاری از نظرسنجی های قبل از انتخابات، تحریک انصاف را دارای بیشترین محبوبیت در مناطق شهری پاکستان نشان داده و نتایج به مراتب بهتری را برای این حزب پیش بینی می کردند، اما حزب تحریک انصاف نیز عملکرد بهتری از حزب مردم پاکستان نداشت.

ز سوی دیگر، بسیاری فکر می کنند که تحریک انصاف پاکستان خود را بصورت غیر متعارفی تبارز داده است، چه آنکه این حزب هرگز یک جریان تاثیرگذار برای ایجاد موجی از احساسات عمومی و به چالش کشیدن احزاب عمده محسوب نمی شد. تحریک انصاف پاکستان با عملکرد خوب در ایالت خیبرپشتونخواه توانست 34 کرسی پارلمان ایالتی را به خود اختصاص دهد. این رویداد با پیش بینی های قبل از انتخابات ناهمخوان نیست؛ زیرا نظر سنجی ها این حزب را بسیار جلوتر از بازیگران اصلی قدرت در این ایالت نشان می داد. این حزب توانست بصورت کامل حزب عوامی ملی، متحد دیگر حزب مردم پاکستان را از صحنه حذف کند. در این انتخابات، حزب عوامی ملی نتوانست حتی یک کرسی را از ایالت خیبرپشتونخواه در مجلس سفلا کسب کند. اسفندیار ولی، رییس حزب عوامی ملی نیز کرسی خود را در رقابت با جمیعت الاسلام (مولانا فضل الرحمان) از دست داد. تا هنوز تحریک انصاف با بدست آوردن 30 کرسی درمجلس سفلای جایگاه سومی قرار دارد.

حزب جنبش متحد قومی جایگاه خود را در حوزه های قبلی خود در مناطق شهری سند حفظ کرد و حتی در انتخابات مجلس ایالتی عملکرد بهتری از خود به نمایش گذاشت. این حزب بصورت مجموعی در مرکز19 کرسی کسب کرد و جایگاه خود را در کراچی - بزرگترین شهر و مرکز عمده اقتصادی پاکستان- همچنان حفظ کرد. جنبش متحد قومی یگانه شریک ائتلافی حزب مردم پاکستان بود که نه تنها متحمل شکستی نشد بلکه تا حدی پیروزی هایی را هم به دست آورد.

جمعیت العلمای اسلام (ف) 10 کرسی خود را از ایالت های خیبرپشتونخواه و بلوچستان بدست آورد. اگر چه، این حزب از احساسات ضد آمریکایی تا حد امکان بهره برد، اما کسی از مولانا فضل الرحمان بیشتر از این انتظار نداشت.

علاوه بر احزاب فوق الذکر 31 تن از نمایندگان مستقل و بسیاری از احزاب کوچک دیگر نیز در مجلس سفلای آینده پاکستان حضور خواهند داشت.

عوامل پیروزی چشمگیر حزب مسلم لیگ (ن):

دلایل بسیاری می تواند در پشت درخشش غیر منتظره حزب مسلم لیگ (ن) وجود داشته باشد، اما مهم ترین آنها به شرح زیر است:

  1. حاکمیت ناسالم، فساد گسترده اداری و ناکامی های دولت ائتلافی به رهبری حزب مردم پاکستان در مقابله با بحران انرژی، بی ثبات اقتصادی و به ویژه تروریزم،
  2. حزب مسلم لیگ (ن) از مبارزات انتخاباتی خود به خوبی بهره برد زیرا این تنها حزبی بود که از حملات طالبان در جریان مبارزات انتخاباتی در امان بود. بسیاری بر این باورند که طالبان معامله ای سری با نواز شریف داشتند. آنها با انجام حملات مستمر و مرگبار، اجازه ندادند احزاب معتدل، مبارزات انتخاباتی خود را به پیش ببرند. به ویژه حزب مردم پاکستان، حزب ملی عوامی و جنبش متحد قومی نتوانستند مبارزات انتخاباتی خود را به طور موثر اجرا کنند. حملات انتحاری و انفجارهای متعددی جلسات و تظاهرات این احزاب را هدف قرار دادند. تنها حزبی که در انتخابات متحمل شکست نشد جنبش متحد قومی بود که دلیل عمده آن ساختار حزبی قوی و نظم و انضباط در این حزب است. دلیل دیگر برای عملکرد بهتر جنبش متحد قومی احتمالا پایگاه قوی آن در مناطق شهری است که مردم به رسانه های الکترونیکی و رسانه های جمعی و اینترنت دسترسی دارند و میزان سواد در شهرها بالاست.
  3. عامل دیگر عملکرد بهتر حکومت ایالتی حزب مسلم لیگ در پنجاب است که در این ایالت شهباز شریف برادرکوچک نواز شریف طی پنج سال گذشته به عنوان وزیراعلی خدمت کرده است. شهباز شریف چهره فعالی در معاملات سیاسی در پنجاب بود و بسیاری، اعتبار پیروزی مسلم لیگ در انتخابات را به او می دهند.
  4.  خستگی و بیزاری رای دهندگان از همه حکومت ها بعد از یک دوره، عامل مهم دیگر به شمار می رود. حکومت بر پاکستان در چنین شرایطی کار آسانی نیست. در گذشته، هیچ یک از حکومت ها قادر نبوده اند که به انتظارات عمومی مردم برای یک زندگی صلح آمیز و مرفه جوابگو باشند. در تاریخ پاکستان هیچ حزبی نتوانسته است برای دو دوره متوالی برنده شود.
  5. مردم پاکستان این بار برای آوردن تغییر، به یک رهبر با تجربه رای دادند که در گذشته دو بار به عنوان نخست وزیر خدمت کرده که سرانجام توسط نظامیان از قدرت برکنار شد.
  6. موضع ضد آمریکایی او، شعار حاکمیت ملی واستقلال، وعده برای اصلاحات اساسی اقتصادی و ایجاد شغل های جدید و تاکید وی بر آوردن صلح و ثبات از طریق گفتگو با طالبان.

سناریوهای پیش رو:

با در نظرداشت نتایج فعلی این انتخابات، حزب مسلم لیگ (ن) می تواند با کسب حمایت احزاب کوچکتر دیگر و وکلای مستقل حکومت بعدی را تشکیل دهد. دو شب پیش، نواز شریف در سخنرانی پیروزی خود، از تمایل عمیق خود برای تشکیل دولت با شرکای ائتلافی سخن گفت، اما او می داند که با این پارلمان پراکنده او قادر نخواهد بود که حکومتی با "مشت آهنین" را تشکیل دهد.

چالش ها:

  1. برآمدن از عهده انتظارات زیادی که مردم پاکستان از حکومت های قبلی داشته اند، کار دشواری است. این پیش بینی قبل از وقت است که وی بر چالش هایی که علت اصلی شکست سنگین حزب مردم پاکستان بود، غلبه خواهد کرد. آیا نواز شریف قادر به تحقق وعده خود در پایان دادن به خشونتی که ثبات سیاسی و حرکت اقتصادی پاکستان را به مخاطره انداخته فایق خواهد آمد؟
  2. تاکید همیشگی نوازشریف برای رسیدگی به پرونده های فساد مالی علی رییس جمهور زرداری در حد یک رویا باقی خواهد  ماند و نواز شریف ناگزیر خواهد بود تا احساسات ضد زرداری خود را تعدیل کند، چه آنکه حزب مردم پاکستان همچنان به عنوان یک حزب قوی حامیان خود را در میان مردم و دولت همچنان خواهد داشت و اکثریت را در مجلس سنا در اختیار دارد. در عین حال، نوازشریف ناگزیر است سال های طولانی را با آصف علی زرداری به عنوان رئیس جمهور کار کند. از سوی دیگر، این ریسک بالقوه نیز موجود است که نتیجه رویارویی شریف با حزب مردم پاکستان ممکن است منجر به بحران دیگری شود و جریان سومی، باری دیگر، دموکراسی پاکستان را از مسیر خارج سازد.
  3. با آنکه حزب مسلم لیگ به عنوان بزرگترین حزب خود را تثبیت کرده اما عملا این حزب عمدتا یک حزب پنجابی هاست و درایالت سند حکومت ایالتی همچنان در دست حزب مردم و در ایالات دیگر گروه های مختلف قومی در حکومت های محلی قدرت را بدست خواهند گرفت. جمعیت علمای اسلام به عنوان یک جناح محافظه کار راستگرا برای مسلم لیگ (ن) اهمیت دارد. جمیعت علمای اسلام در خیبر پشتونخواه و بلوچستان، تمایل جدی خواهد داشت تا از حزب مسلم لیگ برای تشکیل حکومت مرکزی حمایت کند تا در ایالات دیگر در قدرت سهیم باشد. تحریک انصاف پاکستان، در مرکز، نقش فعال اپوزیسیون را بازی خواهد کرد و در عین حال برای تشکیل یک دولت ائتلافی در خیبر پشتونخواه  تلاش می کند.
  4. عامل دیگر این بوده که نوازشریف وعده داده تا با طالبان که قانون اساسی پاکستان را به رسمیت نمی شناسند، وارد مذاکره شود. طالبان تلاش می کردند تا حکومت حزب مردم پاکستان را به دلیل همکاری نزدیک آن با جنگ علیه تروریزم به رهبری ایالات متحده از قدرت ساقط کنند. اما سوال بدون پاسخ اینست که آیا نواز شریف در این باره بصورت متفاوتی عمل خواهد کرد و سیاست های دولت ائتلافی به رهبری حزب مردم پاکستان را به طور کامل لغو می کند؟ سوال مهم دیگر این است که آیا او برای دستیابی سریع به صلح، با طالبان وارد مصالحه خواهد شد؟ و اینکه آیا وی در موقعیتی خواهد بود تا از حمله هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی در مناطق قبیله ای تحت سلطه طالبان و القاعده جلوگیری کند؟ و سیاست وی در تامین تدارکات ناتو چه خواهد بود؟ از طرف دیگر شعارهای ضد امریکای نواز شریف چه خواهد شد زیرا برای نجات پاکستان از یک بحران قطعی اقتصادی وی به کمک های صندق بین المللی پول و بانک جهانی نیاز دارد که بدون دوستی با امریکا مانند گذشته، امکان پذیر نیست.
  5. مسئله مهم دیگر رابطه دشوار نواز شریف و نظامیان پاکستانی است. تا کنون موضع حزب مسلم لیگ (ن) در جنگ با تروریزم با موضع ارتش پاکستان همساز نبوده است؛ در حالی که ارتش این جنگ را جنگ خود علیه طالبان می پندارند نه جنگ برای آمریکایی ها. نواز شریف ناگزیر خواهد بود تا در مورد این مسئله به توافقی با ارتش برسد، در غیر آن، در فقدان یک سیاست منسجم ملی برای مقابله با تروریزم، مردم پاکستان قربانی خواهند شد.
  6. مسله مهم دیگر سرنوشت جنرال پرویز مشرف است، آیا نواز شریف او را به اتهام خیانت ملی به محاکمه خواهد کشید و در آن صورت نظامیان پاکستان چه عکس العملی از خود نشان خواهد داد؟

دیدگاه شما