صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افغانستان و پاکستان؛ نیازمند بازنگری در سیاست خارجی

-

افغانستان و پاکستان؛  نیازمند بازنگری در سیاست خارجی

افغانستان پسا طالبان روابط خارجی گسترده ای با کشور های منطقه و جهان داشته است. در این اواخر پیمان های استراتژیک و غیر استراتژیک با کشور های مختلف امضا نموده است و این روابط در تاریخ سیاسی افغانستان بی سابقه بوده است. اما روابط خارجی افغانستان پسا طالبان یک دست و همگرایانه نبوده است و گاه گاهی تنش های را تجربه نموده است که این تنش ها هزینه های برای دولت و مردم افغانستان در پی داشته است.

تنش های که میان افغانستان و پاکستان در این اواخر به وجود آمد نمونه ای از تنش در روابط خارجی افغانستان می باشد که در این تنش درگیری مرزی میان نیرو های مرزی افغانستان و پاکستان به وجود آمد. درگیری مرزی زمانی اتفاق افتاد که پاکستان در حال آمادگی برگذاری انتخابات پارلمانی خود بود. اما با برگذاری موفقانه انتخابات و پیروزی حزب مسلم لیگ به رهبری نواز شریف و شکل گیری حکومت جدید نیازمند تعریف مجدد روابط خارجی میان دو کشور افغانستان و پاکستان هستیم.

از آنجا که افغانستان و پاکستان پیوند های مشترک اقتصادی، دینی، فرهنگی و امنیتی دارند و سیاست های دو کشور تاثیر مهم بر چگونگی وضعیت امنیت و مسائل مختلف دیگر دارد بررسی روابط خارجی این دو کشور در قبال همدیگر ضروری می نماید. برای فهم روابط خارجی افغانستان و پاکستان نیازمند درک عناصر و مولفه های می باشیم که در چگونگی برقراری روابط مهم و اساسی می نماید. بررسی تاریخی روابط خارجی افغانستان و پاکستان نیز ما را در درک اتخاذ سیاست خارجی دو کشور در قبال همدیگر کمک می کند.

افغانستان از زمان شکل گیری پاکستان در سال 1948 با عضویت پاکستان در سازمان ملل مخالفت کرد. در زمان ظاهر شاه با صدر اعظمی داوود خان مسئله پشتونستان پیش آمد و داوود خان خط مرزی دیورند را تحمیلی خواند و خواهان باز پس گیری مناطق محول شده از پاکستان به افغانستان شد. مسئله پشتونستان روابط خارجی افغانستان و پاکستان را متشنج ساخت و تا مرز جنگ این دو کشور پیش رفتند. در زمان داوود خان اگر چه مسئله رفراندوم مطرح شد اما حزب خدایی خدمتگاران به رهبری عبدالغفار آنرا تحریم کرد. زیرا در آن رفراندوم سوالی که از مردم پرسیده می شد این بود که به پاکستان می پیوندید یا به هند و مسئله افغانستان مطرح نشده بود و عبدالغفار خواهان یک کشور به نام پشتونستان بود.

بعد از داوود خان در دوران صدر اعظمی موسی شفیق روابط خارجی افغانستان و پاکستان تا حدودی خوب شد و روابط این دو کشور تا حدودی متعادل شد. بعد از کودتای داوود خان افغانستان دچار بی نظمی داخلی شد و حاکمان بیشتر نیروی خود را روی ایجاد نظم و کنترل مناطق داخلی متمرکز ساخت و روابط خارجی کشور اهمیت درجه دوم پیدا کرد و دولت افغانستان تا زمان حکومت فعلی نتوانست روابط خارجی خود را با کشور های همسایه و کشور های مختلف دیگر به صورت استراتژیک تعریف نماید. بنابراین صحبت از روابط خارجی افغانستان دراین مدت طولانی مبهم و سردرگم است.

اما افغانستان پسا طالبان توانست مسئله روابط خارجی خود را با کشور های مختلف مورد بررسی قرار دهد. افغانستان در اوائل شکل گیری حکومت پسا طالبان روابط خوب با کشور پاکستان داشت زیرا پاکستان یکی از کشور های حامی ایالات متحده امریکا در امر مبارزه با تروریسم بود. اما زمانی که مبارزه علیه تروریسم به پیروزی نرسید و دولت افغانستان مسئله مصالحه با گروه های شورشی را مطرح کرد، روابط افغانستان و پاکستان تیره گشت.

 دولت افغانستان بار ها پاکستان را به پناه دهی گروه های شورشی متهم کرد و پاکستان را لانه ای تروریسم خواند. تاکید بیش از اندازه افغانستان بر مصالحه با گروه های شورشی و همکاری نکردن پاکستان در این امر، روابط این دو کشور را تیره تر کرد. در این اواخر مسئله تاریخی (خط دیورند) میان این دو کشور به وجود آمد که به درگیری مرزی منجر شد و این درگیری اوج تنش در روابط خارجی افغانستان و پاکستان را نشان می دهد.

مسئله اما روابط خارجی افغانستان و پاکستان بعد از انتخابات پارلمانی و پیروزی نواز شریف می باشد. سوال این است که آیا روابط خارجی حکومت کابل با حکومت جدید پاکستان بهبود خواهد یافت یا اینکه تنش ها و واگرایی ها همچنان ادامه خواهد یافت؟ بررسی روابط خارجی افغانستان و پاکستان بدون شک سخت خواهد بود زیرا امر تجربه نشده است. ما باید با توجه به شواهد و سخنان نواز شریف و رویداد های اخیر مسئله را مورد بررسی قرار دهیم. 

حکومت کابل از آنجا که تاکید زیاد بر مسئله مصالحه با گروه های شورشی دارد اگر حکومت اسلام آباد کابل را در امر مصالحه با گرو های شورشی کمک نماید روابط خارجی افغانستان و پاکستان بهبود خواهد یافت. این احتمال وجود دارد که نواز شریف حکومت کابل را در امر مصالحه با گروه های شورشی کمک نماید زیرا نواز شریف بر ایجاد ثبات و نظم داخلی پاکستان تاکید دارد و این کار ممکن نمی گردد مگر با همکاری این دو کشور برای تضعیف گروه های شورشی در دو طرف خط دیورند.

اما مسئله که روابط خارجی مسالمت آمیز افغانستان و پاکستان را تهدید می کند و ممکن پیامد های امنیتی، اقتصادی، سیاسی در پی داشته باشد، مسئله خط دیورند است. همان طور که در بالا ذکر شد مسئله خط دیورند در زمان صدر اعظمی داوود خان روابط خارجی افغانستان و پاکستان را پر تنش ساخته بود و چند وقت پیش نیز این مسئله باعث درگیری مرزی میان این دو کشور شد. بنابراین اگر افغانستان و پاکستان سیاست خارجی خود را مطعوف به خط دیورند تعریف نماید بدون شک روابط خارجی این دو کشور پر تنش خواهد شد. اقدامات و تصمیم های مبنی بر تضعیف همدیگر گرفته خواهد شد.

بدون شک گروه های شورشی ابزار مناصب برای حکومت پاکستان و افغانستان برای تضعیف هم دیگر می باشد. بنابراین خط دیورند در طول تاریخ روابط سیاسی میان افغانستان و پاکستان تنش زا بوده است و این مسئله تا هنوز تهدید بر روابط خارجی دو کشور محسوب می شود.

اما آنچه به حکومت پاکستان مربوط می شود و مایه نگرانی دولت و مردم افغانستان شده است دو مسئله می باشد. اول؛ باور حاکمان و مردم افغانستان نسبت به سیاست های پاکستان. باور حاکمان و مردم افغانستان این است که پاکستان سیاست دست یافتن به عمق استراتژیک در افغانستان را دنبال می کند. همین مسئله مایه نگرانی دولتمردان و مردم افغانستان شده است و اگر حکومت اسلام آباد بتواند اعتماد دولت و مردم افغانستان را در این زمینه جلب کند روابط دو کشور بهبود خواهد یافت.

عامل یا عنصر دوم در تنش زا کردن روابط افغانستان و پاکستان که بیشتر متوجه پاکستان است موجودیت دوامدار پناهگاه‌های طالبان و گروه‌های تروریستی در خاک پاکستان است که این گروه ها صلح، امنیت و ثبات افغانستان را تهدید می‌کند و عدم اتخاذ اقدامات علیه آنها از سوی دولت پاکستان باعث نارضایتی حکومت کابل شده است. در نتیجه باید گفت که مسئله خط دیورند، سیاست پاکستان مبنی بر دست یافتن بر عمق استراتژیک در افغانستان، پناه دادن حکومت پاکستان به گروه های شورشی از عوامل تنش زا در روابط خارجی دو کشور محسوب می گردد. اگر افغانستان و پاکستان بتواند در سیاست خارجی خود تجدید نظر نماید و نسبت به عوامل مذکور سیاست متعادل تر اتخاذ نماید احتمال بهبود روابط دو کشور وجود دارد.

دیدگاه شما