صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

خطرات دامن زدن به تعصبات قومی در محیط های آموزشی

-

خطرات دامن زدن به تعصبات قومی در محیط های آموزشی

در شرائط حساس و شکننده کشور اقدامات اختلاف افگن و بنیان سوز می تواند پیامدهای ناگواری برای افغانستان بدنبال داشته باشد. آنانی که در چنین شرائطی به اختلافات وتعصبات قومی و زبانی یا هر نوع تنش و اختلاف در میان مردم افغانستان دامن می زنند خواسته یا ناخواسته به کمک دشمنان امنیت و ثبات افغانستان آمده و با عمیق تر کردن اختلافات زبانی و قومی در کشور زمینه های بیشتر استیلای دشمنان ثبات و پیشرفت این آب و خاک را فراهم می کنند. به همین دلیل وارد کردن تعصبات قومی و زبانی در محیط های علمی و آموزشی بویژه دانشگاه ها و مراکز آکادمیک اقدام نسنجیده و خطرناک است. زیرا در محیط های علمی کشور قرار است متخصصان و آینده سازان این سرزمین تربیت شوند زمانیکه این محیط ها آلوده به این گونه تعصبات باشد افرادی که در این مراکز تربیت می شوند نیروهای مضر و خطر ناک برای فردای کشور و جامعه خواهند بود.

در یک دهه بارها شاهد بوده ایم تعصبات زبانی در محیط های آکادمیک و علمی کشور دامن زده شده است. این درحالیست که نفی هر دو زبان رسمی کشور در هرجا و توسط هرفرد یا گروهی که باشد خلاف قانون اساسی کشور و مصالح افغانستان است. همانطور که حذف زبان دری از تابلوهای سردر ادارات و مراکز آموزشی کشور کار خلاف منافع افغانستان است، حذف زبان پشتو نیز چنین است بهترین راهکار این است که تمامی مکتوبات رسمی کشور به هردو زبان رسمی باشد و تابلوهای مراکز علمی کشور نیز همینطور. اما این روزها شاهد نوع دیگر از بی عدالتی و تبعیض در محیط های علمی و اکادمیک کشوریم که عده ی زیادی از دانشجویان را به خیابان ها کشانده و وادار به اعتراضات مدنی کرده است.

 در حالیکه انتظار می رود مسئولین ومقامات وزارت تحصیلات و دانشگاه های کشور بگونه ای عمل کنند که تمامی دانشجویان و محصلان کشور احساس صمیمیت و اتحاد و یگانگی با همدیگر داشته باشند و روحیه همپذیری و همبستگی ملی در آنان تقویت شود متاسفانه باید گفت عملکرد بخش از مسولان و اساتید مراکز علمی کشور چنین نیست. پیش از این در خصوص زبان های رسمی کشور شاهد برخی بی مهری های از جانب مسئولان بوده ایم که برخی تلاش داشتند برخی از زبانهای رسمی کشور را از سر در دانشگاه ها و تابلوهای وزارت خانه ها ومراکز رسمی کشور حذف کنند. غافل از آنکه با حذف یک زبان از سر در چند اداره یا مرکز آموزشی یک زبان را نمی توان از دل و ذهن مردمی که به این زبان هزاران سال تکلم می کنند حذف نمود.

اما این روزها برخی قرائن و شواهد نشان از آن دارد که هنوز هم عده ی به حذف فیزیکی گروه های از دانشجویان و محصلان از مراکز علمی کشور می اندیشند. این عده عرصه را آنچنان بر این محصلان تنگ کرده است که آنان اقدام به اعتصاب غذایی نمایند. باید گفت ضعف در اداره دانشگاه ها و مراکز علمی کشور و تعصبات قومي برخي از مسوولان، منجر به بروز مشکلات شده است. شكي نيست كه بين برخي از استادان و رياست ها مشكلات وجود دارد؛ اين مسوولان از احساسات محصلان سوء استفاده مي كنند در غیر این صورت شاهد حضور صدها دانشجو در اعتصاب غذایی آنان مقابل پارلمان کشور نبودیم. آیا بهتر آن نیست که بجاي انكه هزاران محصل قرباني شوند در اداره پوهنتون اصلاحات وارد شود؟

پیش از این نیز در دانشگاه های دیگر کشور از جمله دانشگاه غزنی شاهد بروز مشکلات وتعصبات قومی بودیم این مسائل باعث شده بود که سال گذشته انتقال این دانشگاه به خارج از شهر غزني مطرح شود طرحی که خواست طالبان بود و آنها مي خواهند كه از همين طريق دانشگاه غزني را مسدود کنند. متاسفانه برخی آن چنان در دایره تنگ تعصبات قومی و زبانی گیر آمده اند که حاضر اند دروازه دانشگاه ها و مراکز علمی کشور بسته شود اما دانشجویان از نعمت معرفت ودانش بهره مند نگردند. بایسته آن است که مسئولین محترم سریعا به مشکلات دانشجویان رسیدگی نمایند.هم مسئولین وزارت تحصیلات عالی برای جلوگیری از تشدید اختلافات میان دانشجویان و مسئولین دانشگاه کابل باید بزودی وارد عمل شوند تا از این رویداد پیش آمده دشمنان ثبات و پیشرفت افغانستان سوء استفاده ننمایند. طبیعی است تشدید اختلافات قومی و زبانی هم اقدام خلاف قانون اساسی کشور است و هم در شرائط بحرانی و حساس کنونی نباید به دشمنان این آب و خاک فرصت تخریب و نفوذ بیشتر داده شود.

ما درحالی شاهد بروز چنین مشکلات در مراکز علمی کشوریم که افغانستان سخت نیازمند نیروهای کار متخصص است. درسالهای اخیر دولت بارها اعلام کرده است که سعی دارد برای ایجاد یک اداره سالم و موثر و افزایش توانایی نهادهای دولتی طرح­هایی را عملی نماید، اما به دلیل نبود نیروی کار و متخصص کافی در کشور معمولا روند عملی شدن چنین طرح های به کندی پیش رفته است. بدلیل نبود متخصصان داخلی یکی از طرح­های مد نظر دولت استخدام مشاوران متخصص و مسلکی خارجی با پرداخت هزینه های چندین برابر در وزارت خانه های مختلف بوده است که در سالهای گذشته کم و بیش عملی شده است. هدف اصلی چنین طرح های بالا بردن ظرفیتهای کاری ادارات دولتی اعلام شده بود که برای تحقق این امر افراد مستعد باید به عنوان مشاور و کارمند در این ادارات جذب و استخدام می گردیدند تا بتوانند ظرفیت این نهادها را افزایش دهند.

نبود نیروی کار کافی و ماهر در داخل کشور باعث شده است دولت به استخدام و باز گرداندن مهاجران متخصص افغانی از کشورهای دیگر بیاندیشد. در حالیکه بازگشت متخصصین افغانستانی با وجود مشکلات خود مهاجران و ساختارهای ناکارآمد و ضعف مدیریتی ناممکن است. این ناکار آمدی ها باعث شده است که در بسیاری از موارد دولت و ساختار اداری فاسد افغانستان عملا نیروهای متخصص و فنی را طرد کرده و به آنان اجازه ورود در سیستم را نمی دهند. همین مسئله در مراکز علمی و آموزشی کشور نیز یک مشکل جدی است. به همین دلیل در سالهای گذشته تلاشهای اداره انکشاف بین المللی ایالات متحده امریکا، بریتانیا، و سازمان ملل متحد در افغانستان موفق نبوده است. تجربه ده سال گذشته نشان داد که این گونه تلاش ها ره بجای نبرده است و در سیستم اداری فاسد افغانستان بسیار از کسانی که از طریق برخی کانال های خارجی به افغانستان معرفی شده و در ادارات کشور با معاشات بسیار بالا استخدام شده اند نه کارایی لازم را داشته اند و نه حاضر بوده اند با معاش مناسب تر با توجه به اوضاع وا حوال افغانستان در این کشور کارنمایند.

 جامعه جهانی طی یک دهه گذشته برای تطبیق چنین برنامه های چندین ملیارد دالر به مصرف رسانده است اما واقعا موثریت لازم را برای افغانستان داشته است؟ در خصوص متخصصان خارجی باید گفت مسلما کشور های دیگر خواسته ها و تمایلات خود شان را در افغانستان دنبال می کنند و این سخنی است که به صراحت از زبان عالی ترین مقامات کشورمان بارها بیان شده است و دور از واقعیت هم نیست. از همین رو عملا با استخدام برخی نیروهای خارجی در کشور با معاش های چندین برابر نه تنها کاری برای افغانستان صورت نمی گیرد بلکه صرفا کمک های تخصیص داده شده به افغانستان به خود کشور های کمک کننده بنام افغانستان باز می گردد و مردم افغانستان منت بردار آنان می شود.

در پایان باید این پرسش را مطرح کرد که در چنین شرائطی محروم کردن دانشجویان از تحصیل و انگیزه کشی دانشجویان با اعمال تبعیض و رفتارهای خلاف اصول وقوانین کشور آیا به صلاح افغانستان است؟ آیا بهتر نیست به مشکلات دانشجویان اولویت داده شده و رسیدگی گردد تا با تربیت نیروهای جوان و متخصص نیازهای روز افزون کشور برطرف گردد.

دیدگاه شما