صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

حرکت های دانشجویی از زمان حبیب الله تا اکنون

-

حرکت های دانشجویی از زمان حبیب الله تا اکنون

دانشجویان در کشور های مختلف تجربه ها و نقش های متفاوت در اصلاحات، دگرگونی های اجتماعی و تحولات سیاسی داشته است. تاثیر گذاری دانشجویان متناسب با اهداف، سازماندهی و بسیج جامعه دانشجو متفاوت بوده است. با این حال، جامعه دانشجو زمانی می تواند تاثیری بر روند سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه بگذارد که بتواند حرکت های سازماندهی شده و یا خودجوش شکل دهد. این حرکت های سازماندهی شده و یا خودجوش در بسا مواقع ممکن تبدیل به جنبش دانشجویی شود که تاثیر بسزای بر رهایی جامعه از دام سنت ها، جهل، تبعیض، بی عدالتی دارد. در افغانستان اما جامعه دانشجو در حاشیه‏ای قرار دارد. در تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی افغانستان کمتر می بینیم که جامعه دانشجو در متن تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه قرار داشته باشد. جامعه دانشجو در افغانستان در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در حاشیه بوده است.همین حاشیه بودگی او باعث شده است که نقش برجسته ای در تحولات سیاسی و دگرگونی اجتماعی نداشته باشد. برای تاثیر گذاری و تغییر روند موجود نیازمند عبور از حاشیه و ورود به متن می باشیم. آمدن به متن جامعه به معنی دگرگونی در آرایش نیرو های موجود در درون جامعه می باشد. در تاریخ افغانستان اعتصاب دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه کابل به نوعی رهایی حاشیه و ورود به متن جامعه محسوب می شود. آمدن به متن با منطق جدید، حرکت مدنی، داشتن اهداف انسانی و بلند، پایداری و ایستادگی در برابر منطق خشونت و جهل، حمایت و پشتیبانی نهاد های مدنی و مردم باعث پیروزی حرکت دانشجویان شد. این پیروزی به معنی شکل گیری نیروی جدید در متن جامعه افغانستان می باشد. در آینده می توان پیش بینی کرد که این نیروی جدید نقش در تحولات اجتماعی، فرهنگی و علمی داشته باشد. برای همین مهم است که حرکت های دانشجویی را به صورت تاریخی در افغانستان مورد بررسی قرار دهیم. در نهایت مسئله اکنون و نسبت آن با جامعه دانشجو را بیان می نمایم.

دانش آموز و دانشجو پیوند ناگسستنی با مکتب و دانشگاه دارد. فهم نقش دانشجو در تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی افغانستان بدون بررسی تاریخ ورود مکتب و دانشگاه در افغانستان ممکن نیست. اولین مکتب در افغانستان مکتب حبیبیه است که در زمان حبیب الله خان در سال 1903 تاسیس شد. در این مکتب استادان از هند و خود افغانستان تدریس می کردند. استادان هندی با آوردن نشریات خارجی و ترجمه آنها زمینه تحول فکری دانش آموزان مکتب را به وجود آورد. نشریات از هند، ترکیه و ایران به افغانستان می آمدند و این نشریات در دربار و مکتب حبیبیه دست به دست می شدند. این نشریات با تزریق اندیشه های استقلال طلبانه و مشروطیت خواهانه زمینه تحول سیاسی را فراهم نمود. اوضاع منطقه و جهان به گونه‏ای بود که کشورها خواهان استقلال و مشروط کردن قدرت سیاسی در چارچوب قانون بود. دانش آموزان افغانستان نیز خواهان استقلال و مشروط کردن قدرت پادشاه شد.

دانش آموزان همراه با بعضی افراد در درون دربارمشروطیت را به وجود آورد و از این طریق فشار های بر پادشاه مبنی بر مشروط کردن قدرت وارد کرد، ولی در نهایت با خشونت از طرف شاه سرکوب شد. اعضای مشروطه خواه یا کشته شدند و یا به زندان ها محبوس گریدند. این طوری اولین حرکت دانش آموزان سرکوب شد. از آنجا که حرکت دانش آموزان همراه با حلقات درون دربار همراه بود این حرکت کاملا از بین برده نشد بلکه افرادی در درون دربار فعالیت های در راستای اهداف مشروطه انجام می داد. از افراد مهم مشروطه خواه در درون دربار امان الله خان پسر حبیب الله خان بود. با خاموش کردن چراغ مشروطه اول که نقش دانش آموزان مکتب حبیبیه و استادان آن برجسته بود مشروطه دوم از درون دربار شکل گرفت. با کشته شدن امیر حبیب الله خان، امان الله خان پسر وی جانشین پدر شد. از آنجا که امان الله از مشروطه خواهان بود می توان گفت که جنبش مشروطه خواهان به پیروزی رسید. بر تخت نشستن امان الله خان را می توان پیروزی مشروطه خواهان قلمداد کرد که در آن دانش آموزان و استادان نقش برجسته ای داشتند.

دانش آموزان در دوران امان الله خان به خاطر وجود آزادی های نسبی و به وجود آمدن مکاتب دیگر تعداد شان به لحاظ کمی افزایش یافت و فعالیت های به منظور رفع استبداد، قانون گرایی و برخی فعالیت های دیگر انجام داد. با سقوط حکومت امان الله و با روی کار آمدن حبیب الله کلکانی و نادر شاه، آزادی ها از میان رفت و افغانستان دوباره دچار پس رفت شدند. روشنفکران، اصلاح طلبان و گروه های حامی امان الله به شیوه های مختلف سرکوب شدند. دانش آموزان دیگر در این دوره هیچ کاری قابل ملموس انجام ندادند. تنها کاری که صورت گرفت قتل نادر شاه توسط یک دانش آموز بود. اگر چه نادر شاه توسط یک دانش آموز کشته شد؛ اما می توان گفت که این حرکت نیز در راستای اهداف مشروطه و حرکت های دانش آموزان مکتب حبیبه بوده است.

با کشته شدن نادر و روی کار آمدن ظاهر شاه (هاشم خان قدرت را بدست داشت) به خاطر اختناق و استبداد هاشم خان جنبش ها و حرکت های اصلاح طلبانه نیز از میان رفتند. در دهه دموکراسی با شکل گیری قانون اساسی و به وجود آمدن آزادی های بیشتر امکان فعالیت برای دانش آموزان و دانشجویان فراهم شد. در این دوره بیش از آنکه دانشجویان خود خواهان اصلاحات و دگرگونی اجتماعی باشد سوژه های برای احزاب سیاسی شد. دانشگاه محل فعالیت گروه ها و احزاب سیاسی شد. دانشجویان در این دوره بیشتر دنباله رو احزاب سیاسی و گروه های مختلف بود. خود دانشجویان فکر و اندیشه ای نداشتند تا دیگران را برای پیاده کردن آن بسیج نماید.

با کودتای داوود خان و دوران چپی ها به خاطر هرج و مرج داخلی و حمله شوروی در افغانستان، فعالیت اصلاح طلبانه از جامعه افغانستان رخت بر بست. جهاد علیه شوروی و بعد به وجود آمدن جنگ داخلی و در نهایت شکل گیری امارت اسلامی طالبان آزادی ها از بین رفت. به همین سان نهاد های آموزشی ضعیف شد. با سقوط رژیم طالبان و روی کار آمدن حکومت انتقالی و موقت و در نهایت حکومت انتخابی مردم، نهاد های آموزشی تا حدودی رشد کرد. تعداد دانش آموز و دانشجو بیشتر شد. آزادی ها و حقوقی که برای شهروندان در قانون اساسی تعریف شده بود امکان فعالیت های اصلاح طلبانه را برای مردم فراهم کرد. به هر صورت امکان شکل گیری جنبش های اصلاح طلبانه در این دوران فراهم شد.

سی جوزا دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه کابل به خاطر ضعف مدیریتی، علمی و اخلاقی استادان و نهاد دانشگاه اعتصاب غذایی نمودند. در تاریخ 8 جوزا اعتصاب دانشجویان با برآورده شدن خواست ها و مطالبات شان شکسته شد. اگر در تاریخ حرکت های جامعه دانشجویی افغانستان را در نظر بگیریم حرکت دانشجویان علوم اجتماعی نیز یک حرکت مهم در تاریخ جامعه دانشجویی افغانستان می باشد. زیرا اولین بار است که چنین حرکتی اتفاق افتاد و به پیروزی رسید. بنابراین می توانیم بگوییم که در جامعه افغانستان نیروی جدید با اندیشه نسبتا متفاوت وارد ساختار جامعه افغانستان شده است که دارای خواست ها و مطالبات خاص خود می باشد. پیروزی حرکت مدنی دانشجویان امیدواری های را مبنی بر تحقق دموکراسی و ارزش های حقوق بشری به وجود آورده است. به امید این که این حرکت تداوم یابد و مسبب اصلاحات بیشتر در جامعه گردد.

دیدگاه شما