صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ضرورت دو جانبه امضای پیمان امنیتی میان افغانستان و آمریکا

-

ضرورت دو جانبه امضای پیمان امنیتی میان افغانستان و آمریکا

در سال 2001 با حمله ایالات متحده آمریکا و همپیمانان شان به افغانستان به منظور از بین بردن گروه های تروریستی امید ها به منظور بازسازی و عبور افغانستان از جنگ به وجود امد. در اولین ماه های حمله آمریکا و ناتو حکومت طالبان سقوط کرد. بخش های مختلف افغانستان از دست نیرو های طالبان گرفته شد. ولایات به دست نیرو های خارجی افتاد. حکومت جدید شکل گرفت. حکومت ارتش (اردو) تشکیل داد و در سال های اخیر پروسه انتقال مسئولیت های امنیتی از نیرو های خارجی به نیرو های افغانستان شروع شد. بخش های زیادی از کشور به نیرو های امنیتی افغانستان واگذار شد. حال اما مسئله خروج نیرو های بین المللی مطرح می باشد. مطابق توافقات صورت گرفته میان سیاستمداران افغانستان و کشور های ناتو، این کشور ها باید نیرو های خود را تا پایان سال 2014 میلادی از افغانستان خارج کند. مسئله خروج برای افغانستان و ایالات متحده آمریکا و برای تمام کشور های که در افغانستان حضور نظامی دارند و برای کشور های منطقه مهم می باشد. اهمیت این مسئله برای این کشور ها دلایل مختلف دارد.

در این نوشتار تلاش می کنیم اهمیت حضور نیرو های خارجی در افغانستان را مورد بررسی قرار دهیم و همچنین این مسئله را بررسی نمایم که آیا خروج نیرو های بین المللی در وضعیت فعلی به نفع ایالات متحده آمریکا و همپیمانان شان می باشد. بررسی اهمیت حضور نیرو های بین المللی در افغانستان را با توجه به ثبات سیاسی و تحکیم دموکراسی در افغانستان بررسی می کنیم و خروج نیرو های بین الملل را با توجه به جایگاه و منزلت ایالات متحده آمریکا در نظام بین الملل واکاوی می شود.

تجربه ثبات سیاسی در افغانستان و داشتن نظام مبتنی بر قانون اساسی در بیش از ده سال گذشته به خاطر حضور نیرو های بین الملل بوده است. منظور از ثبات سیاسی به معنی وجود امنیت فیزیکی و روانی شهروندان جهت فعالیت در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی است.اما امنیت در مدت نسبی بوده است. با وجود آن تحولات در عرصه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی رونما گردیده است. تحولات و دگرگونی مثبت بدون شک بدون ثبات سیاسی امکان پذیر نیست. اگر اقتصاد افغانستان نسبت به قبل از سال 2001 میلادی رشد نموده است، یا برخی ارزش های دموکراسی مانند آزادی بیان و اعتراض های مدنی مورد پذیرش قرار گرفته است همه شان به خاطر همین ثبات سیاسی نسبی است. ثبات سیاسی را می توان به معنی داشتن مشروعیت دولت و اعمال اقتدار در جامعه بدون مانع نیز تعریف کرد. در این مدت غیر از گروه های طالبان و برخی گروه های دیگر مانند حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار همه شهروندان، احزاب سیاسی و گروه های مختلف از دولت تبعیت کرده است. ثبات سیاسی را به هر معنی بگیریم منشاء آن به حضور نیرو های بین المللی در افغانستان بر می گردد. با حمایت مالی و نظامی کشور های دیگر افغانستان در وضعیت فعلی رسیده است. بدون حمایت مالی و نظامی جامعه جهانی بدون شک برگذاری دو دوره انتخابات ریاست جمهوری ممکن نمی گردید. بدون حمایت مالی و نظامی ناتو امکان تحقق ارزش های دموکراسی ممکن نمی گردید.

همان طور که حضور نیرو های بین المللی در شکل گیری حکومت پسا طالبان و تجربه ثبات سیاسی نسبی به خاطر حضور نیرو های بین المللی بوده است تداوم ثبات سیاسی و تحکیم دموکراسی نیز نیازمند حضور نیرو های بین المللی می باشد. ضرورت این حضور از آنجا ناشی می شود که با نزدیک شدن زمان خروج نیرو های بین المللی گروه های مخالف بیش از بیش نیرومند تر می شود و انفجار ها و انتحار ها روز به روز افزایش می یابد. این مسئله به معنی آن است که گرو های مخالف مسلح در صدد این است که بعد از خروج نیرو های خارجی به منظور گرفت قدرت سیاسی آمادگی می گیرد. اگر نیرو های بین المللی به طور کامل خارج شود و پیمان های امنیتی مبنی بر بستن پایگاه امنیتی در افغانستان بسته نشود بدون شک حکومت افغانستان قادر نخواهد دستاورد های بیش از ده سال را در عرصه های مختلف حفظ نماید.حکومت افغانستان نه تنها قادر به حفظ دستاورد های ده ساله نیست بلکه قادر به کنترل گروه های مختلف سیاسی نیز نمی باشد و خیلی از کارشناسان احتمال جنگ داخلی را بعد از خروج نیرو های بین الملل در افغانستان داده است.بنابراین حفظ دستاورد ها و نیفتادن افغانستان به دام جنگ های داخلی منوط به حضور نیرو های بین الملل می باشد.

از طرف دیگر بسیاری از صاحب نظران بر این باور است که یکی از راه های تحکیم دموکراسی حمایت و پشتبانی ابر قدرت ها می باشد. افغانستان از آنجا که به دموکراسی حد اقلی، صوری و ساختاری دست یافته است بنابراین نیازمند تحکیم آن می باشد. تحکیم دموکراسی بدون حمایت و پشتیبانی مالی و نظامی نیرو های بین المللی امکان پذیر نمی باشد. زیرا گفتمان دموکراسی خواهی و پلورالیسم سیاسی با حمایت و پشتیبانی نیرو های بین الملل باعث پنهان سازی گفتمان سنت گرایی متحجرانه شده است.اگر چه این نیرو ها به صورت تمام عیار پنهان نشده است اما با خروج نیرو های خارجی و نبود فشار نظامی احتمال حضور پر زور نیرو های سنتی به عنوان مخالفان گفتمان دموکراسی خواهی وجود دارد که ممکن دموکراسی نوپا در افغانستان را به شکست مواجه سازد.

اگر چه حضور نیرو های بین المللی به نفع افغانستان است اما حضور نیرو های آمریکایی و همپیمانان شان با توجه وضعیت فعلی افغانستان و منزلت ایالات متحده آمریکا در نظام بین الملل به نفع ایالات متحده آمریکا و همپیمانان او نیز می باشد. ساختار نظام بین الملل سلسله مراتبی است که ایالات متحده آمریکا به عنوان ابر قدرت چهار بعدی در راس قرار دارد.خروج از افغانستان در شرایطی که تروریست ها و گروه های شورشی از بین نرفته و احتمال روی کار آمدن آنها وجود دارد باعث تنزل منزلت ملی ایالات متحده آمریکا در نظام بین الملل خواهد شد.همان طور که خروج شوروی سابق از افغانستان باعث تحول و جابجایی در منزلت کشور ها در نظام بین الملل شد خروج نیرو های بین الملل بدون آرایش نیرو ها را تغییر خواهد داد. بنابراین ایالات متحده آمریکا و کشور های مانند انگلستان، فرانسه و آلمان هزینه سنگین با خروج خود از افغانستان در نظام بین الملل پرداخت خواهد کرد. بدون شک بیشتر سود را روسیه و چین خواهد برد. زیرا این دو جدی ترین رقیب ایالات متحده آمریکا در عرصه نظامی و اقتصادی می باشد.

ثبات در افغانستان، ثبات در کشور های منطقه را نیز در پی خواهد داشت. کشت و قاچاق مواد مخدر بدون شک به نفع کشور های منطقه نیست زیرا با خروج نیرو های بین الملل کشت و قاچاق مواد مخدر افزایش خواهد یافت و به همان پیمانه گروه های تروریستی نیرومند خواهد شد که امنیت کشور های منطقه را تهدید خواهد کرد.

در پایان باید گفت که امضای پیمان های امنیتی را دولت افغانستان و ایالات متحده آمریکا باید جدی بگیرد.زیرا منافع هر دو کشور در ان نهفته است. کشور های منطقه نیز به خاطر امنیت و ثبات از امضا این پیمان باید حمایت نماید.

دیدگاه شما