صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مسئله درج قومیت در تذکره الکترونیکی

-

مسئله درج قومیت در تذکره الکترونیکی

افغانستان کشوری است که به لحاظ قومی، زبانی، دینی و فرهنگی متکثر و گوناگون است. در تاریخ افغانستان تکثر قومی بیش از آن که مزیت و امتیاز محسوب گردد همیشه باعث درگیری ها و خشونت های هولناک شده است. تکثر قومی، دینی، زبانی و فرهنگی بجای خارج کردن زندگی فردی و اجتماعی از یک نواختی،باعث ویرانگری و فاجعه های انسانی شده است.

در کنفرانس بن آلمان به نوعی تکثر قومی، دینی، زبانی و فرهنگی مورد پذیرش قرار گرفت و بعدا این مسئله در قانون اساسی افغانستان درج شد. با وجود اینکه تکثر قومی، زبانی، دینی و فرهنگی مورد پذیرش قرار گرفت اما؛ مودل مدیریت جامعه در افغانستان بر اساس الگوی قومیت است. در بن آلمان و بعد از آن تقسیم قدرت در افغانستان بر اساس میزان نفوذ اقوام صورت گرفته است.حضور اقوام در پست های مهم حکومتی بر اساس سهمیه قومی است.

اگر چه در برخی نهاد ها حضور یک قوم خاص را پر رنگ تر می بینیم اما در سطح کلان قدرت میان اقوام کلان سهمیه بندی شده است. حال که قدرت بر اساس میزان نفوذ و اقوام تقسیم می گردد درج قومیت در تذکره الکترونیکی مهم است و یا اینکه درج نکردن آن اهمیت چندانی ندارد. در این نوشتار با بررسی رویکرد های حاکم بر جامعه افغانستان نسبت به قومیت تلاش می شود که به درج شدن و نشدن آن پاسخ گوید.

اگر مسئله را به صورت تاریخی مورد بحث و بررسی قرار دهیم برخورد ها و رویکرد های مختلف نسبت به تکثر اقوام را در تاریخ افغانستان مشاهده می کنیم. از زمان احمد شاه ابدالی منطق حذف بر جامعه افغانستان حاکم بوده است. عمل که از این منطق علیه اقوام و گروه های منشاء می گرفت قتل عام، نفی و طرد آنها از کشور در برهه های مختلف تاریخ افغانستان بوده است. بهترین نمونه تاریخی دوران امیر عبدالرحمن خان است.

امیر با منطق حذف سخن می گفت و با منطق حذف عمل می نمود.قتل عام ها و کله منارها، اخراج اجباری اقوام و گروه ها به همین خاطر صورت می گرفت.بعد از امیر عبدالرحمن، برخورد حذف در زمان پادشاهان دیگر افغانستان وجود داشته است. در برخورد حذفی نسبت به اقوام یک نکته نهفته است و آن برتری، سلطه و تفوق یک قوم بر اقوام مختلف دیگر می باشد.شماری از حاکمان گذشته در تاریخ افغانستان به نوعی با منطق حذف اقوام دیگر سخن می گفت.

اما برخورد حذف تنها منطق حاکم بر جامعه افغانستان نبوده است بلکه ادغام و حل شدن در قوم حاکم نیز یک منطق دیگر بوده است. منطق ادغام به پیمانه منطق حذف بانی خشونت و ویرانگری بوده است. منطق ادغام را نیز می توان در برهه های مختلف تاریخ افغانستان مشاهده نمود اما دوران طالبان تا حدودی روشن تر و مشخص تراز دیگر دوران های تاریخی است.

اگر منطق ادغام از امیر عبدالرحمن خان شروع شده است زیرا وی خواهان به وجود آوردن یک حکومت ملی با الگوی وستفالیا بود. اما این برخورد ها به صورت جدید آن در دوران طالبان نمایان گردید. برخورد این چنینی هم بیانگر منطق حذف و هم منطق ادغام را نشان می دهد. فاجعه ها و قتل عام های که در دوران طالبان صورت گرفت از منطق حذف و ادغام آب می خورد.

بعد از طالبان اگر چه برخورد حذف و ادغام به صورت علنی و آشکار از طرف دستگاه حاکم اعمال نمی شد اما چنین تلاش ها می توان تا حدودی ناشی از منطق حذف و ادغام دید.امروزه این مسئله تا حدودی خود را در برخورد های مدنی نمایان کرده است.شعار ها و پاره گفتار های که در حرکت های مدنی استفاده می شود به نوعی حکایت گر همان منطق حذف و ادغام است.

به هر پیمانه بر منطق حذف و ادغام تاکید شود به همان میزان افراد بر هویت ها و نشانگان قومی خود بیشتر روی می آورد. عناصر و ویژگی های قومی خود را بیشتر در رفتار ها و کنش های خود بروز می دهد.بنابراین روی آوری به قوم در جامعه کنونی افغانستان دارای اهمیت می باشد.

اگر چه قوم و قومیت در افغانستان مهم است اما آنچه که درج شدن قومیت را در تذکره الکترونیکی با اهمیت جلوه می دهد تقسیم قدرت براساس میزان نفوذ اقوام است.مشخص نبودن دقیق میزان نفوذ اقوام و گروه ها باعث شده است که یک قوم خود را در مقام اکثریت جا زده و قدرت بیشتر را از آن خود نماید. حال اگر قومیت در تذکره الکترونیکی درج گردد این معضله حل می گردد.از طرف دیگر در دنیای امروز هیچ گروه و یا قوم نفی و طرد نمی شود زیرا دستگاه حاکم دیگر بر مبنای الگوی وستفالیا که در آن بر مسئله یگانگی ملت تاکید می شد شکل نمی گیرد. بلکه در دنیای امروز تکثر قومی امتیاز دانسته می شود. تکثر قومی به معنی رهایی از دام یگانگی و یکنواخت بودن درک می گردد. بنابراین درج قومیت در تذکره الکترونیکی تا حدودی مهم می باشد.

سوال این است که آیا درج قومیت در تذکره الکترونیکی به عنوان مانع بر سر راه شکل گیری هویت فراگیر و کلان است و یا اینکه در مانع محسوب نمی گردد. فرارفتن از هویت قومی، زبانی، دینی و فرهنگی برای جامعه ما اهمیت دارد زیرا فراتر روفتن از انها به معنی سازش و سازگاری با دموکراسی و ارزش های ان است. دموکراسی نمی تواند با الگو های قومی، زبانی، دینی و فرهنگی سازگاری داشته باشد. به همین خاطر ما نیازمند شکل گیری هویت فراگیر می باشیم.

هویت فراگیر به معنی وجود نشانه ها و عناصر است که همه شهروندان افغانستان به آن دلبستگی و وابستگی دارد. وجود چنین مسئله ای با قومیت هیچ گونه ناسازگاری ندارد. یعنی می توان نشانه ها و عناصر را یافت که برای همه اقوام و گروه ها مورد پذیرش باشد. به عنوان مثال پرچم فعلی افغانستان به عنوان یک سمبل و نماد ملی برای همه اقوام و گروه ها مورد پذیرش قرار گرفته است. می توان چنین نشانگان و عناصر را یافت و بر ملی بودن و ملی کردن آن تلاش ورزید. این مسئله معنی آن نیست که مولفه های فرهنگی یک قوم را به عنوان ارزش های ملی بر دیگران عرضه نمایم.

در پایان باید گفت درج شدن قومیت در تذکره الکترونیکی هیچ مشکل را برای مردم افغانستان خلق نمی کند بلکه باعث شفاف شدن تقسیم قدرت در وضعیت کنونی می شود. همچنین مسئله اکثریت قومی و اقلیت قومی را حل می نماید.در کنار اینکه قومیت در تذکره الکترونیکی درج می گردد ما نیازمند فراتر رفتن از هویت های قومی، زبانی، دینی و فرهنگی هسیتم.در فراتر رفتن از وضعیت کنونی درج شدن قومیت در تذکره الکترونیکی هیچ گونه مانع جدی به وجود نمی آورد.نه تنها قومیت باید درج گردد بلکه درج زبان، دین نیز قابل تامل است.تذکره به معنی نشان دادن هویت افراد است. هویت افراد با قوم، زبان، دین، ارزش های ملی مشخص می شود بنابراین هم ضرور است ارزش های ملی پاس داشته شود و هم ارزش ها فرو ملی حفظ گردد.

دیدگاه شما