صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

قواعد دموکراتیک را در جامعه نهادینه سازیم!

-

قواعد دموکراتیک را در جامعه نهادینه سازیم!

گفته اند: فرهنگ عمق است و سیاست سطح . سیاست کفِ روی آب است و ماندگاری ندارد و فرهنگ آبِ زیر کف است و بقا دارد و.... اگر تصور و تلقی ما از سیاست همان باشد که آن را، کف روی آب بدانیم که بر سطح رود خانه خود نمایی می کند، واقعیت جاری آنست که سیاست امروز بر همه‌ چیز سایه انداخته است. نه‌ تنها در کشور ما، که در تمام دنیا، از بنیادی ‌ترین مفاهیم معرفتی گرفته تا زود گذرترین مناسبات معاش روزمره مردم بگونه ای با سیاست آغشته است. از بازی فوتبال تا نگارش داستان و تبلیغات های بازرگانی و... همه به شکل های مختلف زیر چتر سیاست اتفاق افتاده و یا قرار میگیرند. حال که چنین است بایستی نسبت و موقف خود را با سیاست روشن سازیم. دست یابی به این مأمول نیازمند آنست که باید نگذاریم که سرچشمه های این رود خانه خشکیده شود، نگذاریم که عمق این رود خانه کاهش یابد؛ که در آن صورت نه از عمق خبری خواهد بود و نه از سطح، نه از ماندگاری فرهنگ اثری میماند و نه از خود نمایی سیاست.

انتخابات، بخشی از سیاست است. جوامع امروزی، همانگونه که ناگذیر از پرداختن به سیاست هستند، همانطور نیز ناگذیراند که به امر انتخابات توجه نشان دهند. بلکه به آن اهمیت ویژه قایل گردند. زیرا بخشی از سلامتی جامعه و ماندگاری فرهنگ به امر سیاست ( انتخابات ) مربوط می شود. حال انتخابات چیست؟ راي گيری، انتخابات یا گزينش،  واژه هايی اند که در سالهای اخیر وارد ادبیات سیاسی و اجتماعی ما گردیده است و برای توصيف رفتار و حتی نگرش سياسی جديدی، که تازه در جامعه ما تولد یافته است، به کار برده می شود. هر چند این توصیف را برای برخی رفتارها و نگرش هایی در سالهای گذشته، که کشور در چنگال رژیم های خود کامه و سلطنتی اسیر بود، بکارمی برند، اما واقعیت اینست که این توصیف در يک ساختار سياسی استبدادی در واقع نه شیوه انتخاباتی بلکه  نوعی نظام تشريفاتی محسوب می گردد که اغلب بعنوان ابزار تبعيت سياسی از آن استفاده می گردید.

علاوه بر آن غیبت مردم در آن رفتار تشریفاتی به حدی مسجل بوده است که نه تنها به نهادینه شدن رفتار و نگرش سیاسی دموکراتیک منجر نگردیده است که اصلا در این قالب گزیدنی نمی باشد. بر اين اساس ورود چنین مفهومی در ادبیات سیاسی و اجتماعی، در سال های اخیر حداقل به معنای استقبال از فرهنگ سياسی جديد محسوب میگردد. ولی باید هوشیار بود و دانست که اين تحول به شکل وارداتی آن برای جامعه مفید و اثر گذار نخواهد بود. جامعه ما برای دریافت درست مفاهیم و ارزشهای جدید سیاسی ، از جمله مقوله انتخابات بایستی به درکی واقعی و درونی از اين رفتارها و نگرش های  سياسي جديد برسد.

این تحول فرهنگی – سیاسی بدین معنی است که نظام اعتقادی و نظام ارزشی جامعه و هم چنین ساختار های آن مقبوليت و اعتبار نگرش و رفتار سياسی نو را ضمانت کند. به تعبير ديگر تا وقتی نظام ارزشی و هنجاری جامعه اعتبار يک نگرش و رفتار را تاييد ننماید آن نظام نگرش و رفتار درونی و خودی نخواهد شد. از آنجایی که رفتار انتخاباتی، نیز نوعی كنش سیاسی است كه با كاركرد های ساختی خرده ‌نظام‌های اقتصادی و اجتماعی  و فرهنگی در سطح كلان نظام اجتماعی و سیاسی ارتباط دارد؛ این رفتار به‌ علاوه در سطوح مختلف نظام و ساختار اجتماعی و سیاسی ارتباط پیدامی کند.

همانگونه که در آغاز گفته شد چتر سیاست ( هر تصوری که از آن داشته باشیم، مثبت یا منفی ) بر همه چیز سایه خود را افگنده است. فراگیری چتر سیاست به جامعه خاص محدود نمی گردد، پدیده ای جهانی است. اما تفاوت فراگیری امر سیاسی در جوامع رشد یافته و جوامع غیر رشد یافته مانند افغانستان در اینست که در ممالک رشد یافته، نهاد های مدنی و اجتماعی و نیز گروههای سیاسی با ارتقاء افکار عمومی، خود از افکار عمومی در تعاملات سیاسی نمایندگی می نمایند. حال آنکه در کشورهای رشد نیافته مانند جامعه ما نقش نهادها و گروهها ضعیف گردیده و اشخاص اند که در فرایندهای سیاسی نقش ایفا می نمایند. ساختارهای سیاسی و اجتماعی در جوامع رشد یافته  طوری طراحی شده‌اند که ذهن افراد برای تصمیم‌گیری‌های سیاسی جهت‌ می‌یابند و افراد در آن باره تصمیم اتخاذ می نمایند. ولی در کشور های رشد نیافته، در خوش بینانه ترین حالت فرد فرد اعضای جامعه باید فکر کند و تصمیم بگیرد و یا اینکه تابع نگرش و رفتاری باشد که اشخاص شاخص در جامعه به او القاء می نمایند. که این موضوع چالش ها و مشکلات عدیده ای را بدنبال دارد.

به هر صورت انتخابات و جایگاه سیاسی و اجتماعی آن در جامعه ما کاملا پدیده نو ظهور بوده و نیازمند آنست که در محیط مناسب و شرایط مساعد رشد داده شود. اهمیت موضوع و مفهوم انتخابات از جهات مختلف قابل تذکر می باشد ولی مهم ترین آن اینست که یک آهنگ تازه و بالنده در اراده و عزم مردم برای تعیین سرنوشت محسوب می گردد. دیگر آنکه در جهت بیداری عمومی و خود باوری ملی مردم و نهادینه سازی نهاد های دمو کراتیک در کشور نقش بسزا و تعیین کننده ای را دارا می باشد. به همین دلیل می توان گفت که انتخابات و روند مردم سالاری جاری در کشور با همه کاستی های آن  در دراز مدت می تواند برای سرنوشت و آینده مملکت دارای ارزش سازنده و تعیین کننده می باشد. از سوی دیگر این روند به خاطر تازه بودن هنوز با فرهنگ اجتماعی و سیاسی جامعه بیگانه بوده و ناآشنا معلوم می شود؛ که این مسئله نگرانی های جدی را بر می انگیزد. به همین دلیل شاهدیم که در زمان برگزاری انتخابات، تخلفات و نقض های متعددی که برخی از آن ها هرگز قابل توجیه نمی باشند، در جریان برگزاری انتخابات خود نمایی می نماید.

تردید نمی توان داشت که دمو کراسی زمانی در یک کشور به قوام و پختگی می رسد که بتواند اعتماد عمومی مردم و شهر وندان آن را به خود جلب نماید. موضوعی که در جامعه و کشور ما کاملا آشکار و هویدا می باشد. وقایع تلخ و شیرین برگزاری چندین انتخابات گذشته، نقض ها و تخلفات متعدد انتخاباتی را بازگو نموده است که موجب تاثر شهروندان گردیده است. وضعیتی که نشان از این دارد جامعه ما تا هنوز قادر نگردیده است که مولفه های اساسی مردم سالاری – ارزشهای مدنی و دمو کراسی را در خود هضم نماید؛ اما با این همه به روند انتخابات بعنوان یک روش مثبت و سازنده سیاسی باید به مثابه یک ابزار توان مند برای جان دادن به نهاد های مدنی و رفتن بسوی صلح و ثبات و دست یابی به حقوق شهروندی بدون تبعیض ارج نهاد و به تعبیری دیگر انتخابات را یک تحول نو و آغاز خوب برای تغییرات بنیادی و اساسی درآینده نگریست.

نباید کوشید که با بهانه های واهی مانع از تحقق و استقبال مردم از روندهای دموکراتیک گشت. ما هنگامی قادر خواهیم بود که از این افکار پوسیده وعقب گرا و شیوه های نامعقول رهایی یابیم که در یک مشارکت و اراده عمومی، اعم از مردم و حکومت و نهادهای ذیربط در جهت تقویت فرهنگ انتخاباتی سعی ورزند تا قاعده و اساس سیاست در کشور دیگر بر مدار زور و تفنگ، جهالت و خیره سری، تعصب و تبعیض، خودکامگی و تمامیت خواهی استوار نباشد؛ بلکه این سیاست متکی به فرهنگ و خرد، مدارا و مساوات، عدالت و مهرورزی و... باشد.

دیدگاه شما