صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

موانع مشارکت زنان در انتخابات ریاست جمهوری

-

موانع مشارکت زنان در انتخابات ریاست جمهوری

سومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان شانزده حمل سال ۱۳۹۳ برگذار می شود. به گفته آگاهان و تحلیل گران سیاسی این انتخابات از مهمترین و سرنوشت سازترین رویداد تاریخ سیاسی-اجتماعی افغانستان است. این انتخابات هم برای مردم افغانستان دارای اهمیت ویژه می باشد و هم برای جامعه جهانی. برای مردم افغانستان از چند جهت دارای اهمیت می باشد. اول؛ مردم افغانستان در تعیین سرنوشت خود و در واگذاری قدرت به حاکمان سیاسی فقط بعد از ۲۰۰۱ میلادی به طور نسبی نقش داشته است. قبل از آن مردم هیچ گونه سهم در نصب و عزل حاکمان نداشته است. این در حالی است که امروزه خاستگاه قدرت سیاسی مردم دانسته می شود. بنابراین با برگذاری انتخابات قدرت به خاستگاه اصلی و دموکراتیک خود بر می گردد. دوم؛ برگذاری انتخابات ریاست جمهوری به معنی کسب تجربه سیاسی برای مردم افغانستان نیز هست. رفتار و کنش های عینی و ملموس باعث می شود که مردم قواعد و اصول سیاسی دموکراتیک را بیاموزد. به باور آگاهان این بهترین راه و روش آموزش دانش و عمل سیاسی است. سوم؛ سومین انتخابات ریاست جمهوری همراه است با خروج نیرو های بین المللی. برای جامعه جهانی از آنجا این انتخابات دارای اهمیت می باشد که مسئولیت های امنیتی و دیگر مسئولیت ها را به نیرو های افغانستان واگذار می کند. بنابراین برگذاری انتخابات و گرفتن مسئولیت از سوی افغان ها برای جامعه جهانی دارای اهمیت می باشد.

برای نهاد های حقوق بشری، مدافعان حقوق زن و حتی جامعه جهانی اما؛ در انتخابات ریاست جمهوری چگونگی و میزان مشارکت زنان می باشد. بنابراین پرداختن به مسئله چگونگی و میزان مشارکت زنان در انتخابات ریاست جمهوری دارای اهمیت می باشد. مسلم است که مشکلات و چالش های عدیده فراروی مشارکت زنان در انتخابات وجود دارد. اما بررسی مشکلات و چالش های مشارکت زنان در زمانه کنونی از آنجا مهم می باشد که دولت با فهم و درک مشکلات و چالش ها می تواند آن ها را برطرف نماید. زیرا دولت تا زمان برگذاری انتخابات ریاست جمهوری حدود نه ماه وقت دارد. در این نوشتار سعی می شود که مهمترین مشکلات و موانع مشارکت زنان در انتخابات ریاست را برشمرده و راهکار های به منظور برطرف نمودن آن ارائه نماید.

جامعه افغانستان یک جامعه مردسالار می باشد. مردسالاری باعث شده است که همه چیز با محوریت مرد معنی و مفهوم پیدا کند. جامعه افغانستان وجود زن حتی در کنار وجود مرد معنی و مفهوم می یابد. بنابراین مشارکت زنان در انتخابات بستگی به اجازه و یا مشارکت مردان در انتخابات دارد. مرد خانواده اگر اجازه مشارکت به زنان در انتخابات را داد، زنان ممکن است در انتخابات مشارکت نماید. مشارکت زنان ممکن است به دو صورت اتفاق افتد. اول؛ مشارکت مستقیم زنان در پای صندوق های رأی. دوم؛ مشارکت غیر مستقیم زنان در پای صندوق های رأی. در اکثر مناطق رأی دهی مردان به جای زنان خود رأی می دهند. مشارکت دوم ممکن است در صورتی اتفاق افتد که مردان اجازه اخذ کارت رأی دهی به زنان خود بدهد اما ممکن است اجازه رأی دادن را ندهد و خود به جای آن ها رأی دهد. رأی دادن مردان به جای زنان چند مشکل اساسی ایجاد می کند. اول؛ زنان نمی تواند به صورت مستقیم در تعیین سرنوشت خود تاثیرگذار باشد. دوم؛ اصل برابری در دموکراسی نقض می شود. اصل برابری به بهترین وجه معمولا در انتخابات متجلی می شود، زیرا همه انسان ها، جدا از نژاد، زبان، دین، قومیت و رنگ شان در رأی دادن برابر است. یعنی رأی تمام انسان ها یکی شمرده می شود. بنابراین اصل برابری که یک اصل اساسی و جدی است نقض می گردد. سوم؛ با عدم مشارکت مستقیم زنان در انتخابات نیم از پیکره جامعه فلج می گردد. زیرا زنان نیم از جمعیت کشور را تشکلیل می دهد. بنابراین می توان گفت که یکی از موانع جدی ساختار مردسالاری جامعه ما می باشد.

مانع دیگر فراروی مشارکت زنان در انتخابات مذهب می باشد. منظور از مذهب نهاد دین می باشد. یعنی روحانیون، آموزه های دینی، مساجد و آداب و رسوم مذهبی مانع مشارکت زنان در انتخابات می باشد. مردسالار بودن ساختار جامعه افغانستان باعث شده است که آموزه های دینی نیز به نفع مردان فهم و تفسییر گردد. تفسیر مردانه باعث می شود که مشارکت زنان از طرف برخی از روحانیون حرام دانسته شود. به طور مثال در یکی از ولایات در انتخابات پارلمانی یکی از روحانیون فتوا داده بود که «رأی دادن به زن کاندید شده با وجود کاندید مرد حرام است». این فتوا نشان می دهد که نهاد مذهب می تواند مانع مشارکت زنان در انتخابات گردد. نهاد مذهب با اقتدار که در جامعه افغانستان دارد می تواند فتوای صادر کند که رأی دادن زنان در انتخابات را حرام بداند. ناگفته نباید گذاشت که گروه طالبان بار ها چنین فتوا های مذهبی در مورد مشارکت زنان در انتخابات داده بودند. بنابراین یکی از موانع و چالش های فراروی مشارکت زنان نهاد مذهب می باشد.

مانع دیگر سنت های حاکم در جامعه افغانستان می باشد. بر اساس سنت ها و باور های سنتی،  زنان بر این باور است که مردان قیم آن ها است. زنان خود مردان را فرمانروا و خود را فرمانبر حساب می کند. همین باور باعث می شود که زنان خود بدون اجازه مردان در انتخابات مشارکت ننماید. بنابراین باور های سنتی حاکم بر جامعه ما نیز یکی از موانع و چالش های جدی و اساسی فراروی مشارکت زنان در انتخابات می باشد.

مشکل دیگر زمان برگذاری انتخابات ریاست جهمهوری می باشد. بر اساس تقویم سومین انتخابات ریاست جمهوری، زمان برگذاری انتخابات ۱۶ حمل ۱۳۹۳ اعلان شده است. در ۱۶ حمل در اکثر مناطق افغانستان راه ها به خاطر برف و زیاد شدن آب های رودخانه ها مسدود می باشد. در چنین صورتی زنان نمی تواند در انتخابات شرکت نماید. به طور نمونه در بامیان که یکی از ولایت های برفگیر و سرد می باشد ۱۶ حمل در تمام مناطق آن برف وجود دارد.

مشکلات و موانع دیگر نیز فراروی مشارکت زنان در انتخابات وجود دارد. مشکلات و موانع مذکور از جدی ترین و اساسی ترین موانع است. اما راهکار های نیز برای بر طرف نمودن موانع وجود دارد. برای سه مانع اول،  یعنی ساختار مردسالاری، مذهب و باور های سنتی آگاهی دادن به زنان می تواند آن موانع را برطرف نماید. یعنی عدم آگاهی زنان از حقوق و مسئولیت های خود باعث شده است که ساختار جامعه مردسالارانه باقی مانده و باور های سنتی و فهم و تفسیر مردسالارانه در جامعه حاکمیت داشته باشد. با آگاهی بخشیدن به زنان می توان ساختار ها را شکست و تعریف جدید از حقوق و مسئولیت های زنان و مردان در جامعه نمود. اما زمان برگذاری انتخابات که مانع مشارکت سیاسی زنان در انتخابات است را می توان با تغییر زمان برگذاری آن حل نمود. دولت می تواند با یک ماه تاخیر میزان مشارکت سیاسی زنان و مردان را در انتخابات بالا برد. اگر چه ۱۶ حمل مطابق قانون اساسی می باشد اما در مواردی که منافع ملی و مردم افغانستان ایجاب کند نهاد های مسئول می تواند آن را تغییر دهد.

در نهایت باید گفت که مشکلات و موانع فراروی مشارکت زنان در انتخابات وجود دارد و نهاد های دولتی، نهاد های حقوق بشری می تواند این مشکلات را برطرف نماید.  

دیدگاه شما