صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

انتخابات و ائتلاف بزرگ احزاب و گروه های سیاسی

-

انتخابات و ائتلاف بزرگ احزاب و گروه های سیاسی

سومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بنا است در ۱۶ حمل سال ۱۳۹۳ برگذار شود. با نزدیک شدن انتخابات احزاب سیاسی و گروه مختلف دیگر نیز برنامه ها و خط مشی های انتخاباتی خود را مشخص و معین می سازد. گروه ها و احزاب سیاسی ممکن است دست به ائتلاف بزند. در افغانستان نیز برخی احزاب و گروه های سیاسی بنا است که ائتلاف بزرگ به وجود آورده و در انتخابات ریاست جمهوری خط مشی واحد و کاندید وادحد داشته باشد. احمد ضیا مسعود رئیس جبهه ملی در تازه ترین مورد گفته است که بنا است یک ائتلاف بزرگ میان احزاب و گروه های مختلف شکل بگیرد و در انتخابات ریاست جمهوری کاندید واحد معرفی نماید. به گفته وی این ائتلاف متشکل از جبهه ملی، ائتلاف تغییر و امید، حزب جمعیت اسلامی، حزب اسلامی، جریان سبز، حزب وحدت ملی، جنبش ملی و برخی احزاب و گروه های دیگر خواهد بود. احمد ضیا مسعود گفته است که با حزب حق و عدالت و حزب افغان ملت نیز در حال مذاکره است و ممکن است این دو حزب نیز وارد این ائتلاف بزرگ شود. با مطرح شدن ائتلاف بزرگ چند مسئله مطرح می گردد. یک؛ آیا شکل گیری یک ائتلاف بزرگ می تواند کارآمد باشد. به صورت مشخص می تواند تیم حاکم را از سوء استفاده از امکانات دولتی باز دارد. دو؛ آیا خرد و یا عقلانیت نخبگان سیاسی افغانستان به حدی رسیده است که بتواند گروه های قومی متعدد و گوناگون را متحمل شود. بر فرض شکل گیری ائتلاف بزرگ و پختگی عقلانیت نخبگان سیاسی، آیا ائتلاف می تواند در انتخابات ریاست جمهوری موثر باشد. برای پاسخ به این سوال ها نیازمند بررسی تاریخ ائتلاف های سیاسی در افغانستان می باشیم.

در تاریخ سیاسی و اجتماعی افغانستان مورد و نمونه ای مشاهده نمی شود که احزاب و گروه های سیاسی با هم به خاطر کسب قدرت سیاسی ائتلاف تشکیل داده باشد. شکل نگرفتن ائتلاف سیاسی به چند دلیل است. اول؛ ائتلاف سیاسی زمانی شکل می گیرد که احزاب و گروه های سیاسی متعدد به وجود آمده باشد. شکل گیری احزاب سیاسی به زمان حکومت ظاهر شاه بر می گردد. در زمان صدر اعظمی شاه محمود فضای سیاسی و اجتماعی باز شد. احزاب و گروه های سیاسی مختلف شکل گرفت. اما این دوره به لحاظ زمانی بسیار کم بود. شاه محمود فقط به مدت دو سال فضای باز سیاسی و اجتماعی را به وجود آورد که گروه های مختلف سیاسی و اجتماعی به وجود آمد. اما با شکل گیری احزاب و گروه های مختلف و وارد کردن فشار بر دولت، خود شاه محمود احزاب و گروه های مختلف را منحل کرد. بعد از دوره شاه محمود در دهه دموکراسی با صدر اعظمی چهار نفر فضای نسبتا خوبی برای شکل گیری احزاب سیاسی فراهم شد. گفته می توانیم که احزاب و گروه های سیاسی که اکنون وجود دارد ریشه در دهه دموکراسی دارد. ریشه های حزب اسلامی و جمعیت اسلامی، برخی احزاب با گرایش مارکسیستی و لیبرالیستی از همان دوره است. اما یک دهه برای دموکراسی سازی فرصت کمی است. بنابراین در این دوره نیز ائتلاف های سیاسی شکل نگرفت. با کودتای داوودخان احزاب و گروه های سیاسی نیز از بین رفت. داوودخان یک حزب به وجود آورد و در رأس آن نیز خودش بود. به احزاب دیگر فرصت و احازه فعالیت نمی داد.

دو؛ دلیل دیگر برای شکل نگرفتن اتئلاف سیاسی میان احزاب و گروه های سیاسی این است که احزاب و گروه های سیاسی وابسته به افراد بود. حیات و مرگ احزاب و گروه های سیاسی در تاریخ سیاسی افغانستان وابسته به حیات و مرگ فرد مؤسس آن حزب و گروه سیاسی بوده است. فرد مؤسس در بسی موارد فرد انحصار طلب و قوم گرا بوده است. انحصار طلبی آن ها نه تنها منجر به شکل گیری ائتلاف نمی شود بلکه باعث به وجود آمدن جنگ و درگیری نیز شده است. بنابراین می توان گفت که هم انحصار طلبی افراد مؤسس حزب و هم شکل نگرفتن یک حزب دموکراتیک و دارای یک نهاد قدرتمند باعث شکل نگرفتن ائتلاف سیاسی شده است.

با وجود این باید گفت که مواردی از شکل گیری ائتلاف سیاسی در تاریخ سیاسی افغانستان وجود داشته است. این موارد شکننده و خیلی زود از هم پاشیده است. اما به خاطر پاسخ به سوال های مطرح شده باید گفت که ائتلاف ها به خاطر انحصار طلب بودن برخی جناح ها و جریان ها از هم فروپاشید.

در دوره جدید ما شاهد ائتلاف بزرگ نبوده ایم. در دومین انتخابات ریاست جمهوری داکتر عبدالله عبدالله ائتلاف تغییر و امید را به وجود آورد اما این ائتلاف احزاب و گروه های قومی بزرگ را شامل نشده بود. به طور نمونه ازبک ها و هزاره ها و پشتون ها در ائتلاف وی جایگاه و سهم خاص نداشت. در انتخابات کنونی که سخن از ائتلاف بزرگ زده می شود ممکن است این ائتلاف شکل گیرد. این احتمال از آنجا تقویت می شود که احزاب و گروه های مذکور در جناح مقابل دولت قرار گرفته است. برخی از احزاب و گروه های در تیم حاکم جا نگرفته است. به همین خاطر این احتمال تقویت می شود که این گروه ها ائتلاف نماید. در صورت شکل گیری ائتلاف بزرگ، آنها در حوزه شمال می تواند بیشترین تاثیر گذاری را داشته باشد. در آن صورت می توان رأی مردم را به دو حوزه تقسیم کرد. حوزه شمال و حوزه جنوب. در حوزه جنوب به خاطر وجود گروه های شورشی و طالبان احتمال مشارکت مردم در انتخابات پایین است. بنابراین رأی حوزه شمال می تواند تاثیر گذار باشد. ائتلاف بزرگ در حوزه شمال بیشترین نفوذ دارد. با وجود حزب اسلامی در ائتلاف بزرگ این ائتلاف می تواند بخش از آراء مردم جنوب را نیز از آن خود نماید. بنابراین ائتلاف بزرگ می تواند بیشترین آراء را از آن خود نماید. اما مسئله این است که آیا این ائتلاف می تواند بعد از انتخابات به صورت منسجم و یک پارچه فعالیت نماید. از آنجا که تاریخ سیاسی افغانستان بیشتر شاهد انحصار طلبی بوده است. شکل گیری ائتلاف منجر به جنگ میان گروه ها شده است. این احتمال نیز وجود دارد که ائتلاف بزرگ در صورت شکل گیری بعد از انتخابات فروپاشیده و یا برخی گروه ها توافقات میان خود را زیر پا گذاشته و برخی احزاب از گروه های اقلیت را نادیده بگیرد.

از طرف دیگر باید گفت نخبگان سیاسی مطرح در جامعه افغانستان نخبگان دوره جهاد می باشد. همان نخبگان سیاسی که سال ها به خاطر قدرت سیاسی با همدیگر جنگ نمودند. بعید به نظر می رسد که این نخبگان به عقلانیت دست یافته باشد بتواند یک ائتلاف متشکل از گروه های مختلف قومی را مدیریت نماید.

در نهایت باید گفت که افغانستان تاریخ سیاسی خود ائتلاف سیاسی را خیلی کم تجربه نموده است و این ائتلاف ها هم شکننده بوده است. از این جهت شکل گیری یک ائتلاف بزرگ و با دوام کمتر می رود. اما از آنجایی که احزاب و گروه های مطرح شده در جناح مقابل دولت قرار دارد احتمال شکل گیری ائتلاف بزرگ زیاد است. از طرف دیگر به خاطر نخبگان سیاسی دوران جهاد ممکن است ائتلاف بعد از انتخابات از هم فروپاشیده و توافقات خود را زیر پا بگذارد.

دیدگاه شما