صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

استراتژی توسعه ملی و دست یابی به شاخص های توسعه هزاره

-

استراتژی توسعه ملی و دست یابی به شاخص های توسعه هزاره

نماینده افغانستان در سازمان ملل متحد گزارش داده است که افغانستان به تعدادی از شاخص های توسعه هزاره که سازمان ملل متحده ارائه داده است، دست یافته است. سند توسعه هزاره که از سوی سازمان ملل متحده ارائه شده است دارای هشت هدف می باشد. از بین بردن فقر شدید و گرسنگی، دست یافتن به آموزش ابتدایی همگانی، گسترش و ترویج برابری جنسیتی و توانمند سازی زنان، کم کردن مرگ کودکان، بهبود سلامت مادران، مبارزه با ایدز، مالاریا و دیگر بیماری ها، حفاظت پایدار از محیط زیست، گسترش مشارکت جهانی برای توسعه و دست یابی به امنیت پایدار(مخصوص افغانستان) از جمله شاخص های توسعه هزاره می باشند. افغانستان در سال 2004 این سند را امضا نموده است. بر اساس گزارش نماینده سازمان ملل، افغانستان به اهداف گسترش آموزش ابتدایی همگانی، کم کردن مرگ کودکان، از بین بردن فقر شدید و گرسنگی نزدیک شده است.

در مورد از بین بردن فقر و گرسنگی نماینده افغانستان گفته است که درآمد ناخالص سرانه افراد در افغانستان از 174 دلار در سال 2002 به 624 دالر در سال 2012 افزایش یافته است. همچنین در گزارش آمده است که هشتاد در صد جمعیت افغانستان از طریق زراعت کسب معیشت می کند و دولت افغانستان در بخش آبیاری و آب رسانی کار های موثر نموده است. در گزارش نماینده افغانستان در سازمان ملل آمده است که در بخش توسعه تعلیم و تربیه آمده است که نزدیک به چهار هزار مکتب وجود دارد و حدود نه میلیون نفر در مکاتب ابتدایی، متوسطه و عالی مشغول آموزش می باشند. در این گزارش همچنین آمده است که حدود 4900 مکتب دیگر تا پایان سال 2013 اعمار خواهد شد.

در بخش بهداشت نیز آمده است که در سال 2003 میلادی افغانستان حدود نه در صد از جمعیت افغانستان به خدمات بهداشتی دسترسی داشتند، اکنون اما؛ این رقم به نود در صد افزایش یافته است. همچنین در بخش کم کردن مرگ کودکان زیر پیچ سال آمده است که دولت افغانستان سالانه میلیون ها کودک را برای ایمن سازی واکسن می نمایند.

افغانستان برای دست یابی به اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد استراتژی توسعه ملی را تدوین نموده است. اگر چه گزارش در آمار و ارقام قابل نقد و بررسی می باشد اما از آنجای که مبنای کار؛ یعنی استراتژی توسعه ملی دارای مشکل می باشد. مهم است که تا استراتژی توسعه ملی افغانستان را در راستای دست یابی به سند توسعه هزاره سازمان متحد تدوین شده است را مورد بررسی قرار دهیم تا بتوانیم گزارش افغانستان به سازمان ملل را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.

مهمترین و اساسی ترین عنصر در تدوین استراتژی مشخص بودن جمعیت یک کشور می باشد. این عنصر از آنجا مهم است که میزان جمعیت گستره استراتژی، امکانات مورد نیاز، منابع مالی و انسانی را مشخص می کند. اما این عنصر در استراتژی ملی افغانستان غایب می باشند. غایب بودن این عنصر در استراتژی توسعه ملی افغانستان باعث شده است که این استراتژی ناقص باشند. زمانی که جمعیت یک کشور مشخص نباشند بدون شک گزارش دادن و آن هم سخن گفتن با آمار و ارقام تا حدودی ذهنی به نظر می رسند. به طور نمونه در گزارش بالا آمده است که نود در صد مردم افغانستان به خدمات بهداشتی دست رسی دارند. زمانی که میزان جمعیت مشخص نباشند نود در صد آن از کجا به دست می آیند.

عنصر جمعیت اگر چه تمام استراتژی را زیر سوال می برد اما؛ موانع و چالش های دیگری نیز وجود دارد که اجرای استراتژی و نهایت ارزیابی را با مشکل مواجه می سازد. نبود امنیت، غالب بودن نگاه قومی و قبیله ای در تدوین و اجرای استراتژی، وجود فساد گسترده از موانع جدی می باشند.

نبود امنیت از موانع اجرا و ارزیابی استراتژی است. یعنی وجود گروه های مخالف مسلح دولت در ولایات مختلف باعث شده است که دولت افغانستان نتوانند بر تمام بخش های کشور حاکمیت داشته باشند و در نهایت نتوانند استراتژی توسعه ملی را اجرا نمایند. در صورتی که استراتژی اجرا نگردد ارزیابی آن معنی ندارد و در نهایت تهییه گزارش بدون ارزیابی ممکن نیست. این مانع این مسئله را گوشزد می کند که گزارش نماینده افغانستان در سازمان ملل واقعی و معیاری نیست. وجود این مانع سوال جدی را فراروی دولت قرار می دهد و آن اینکه آیا دولت افغانستان بر نود در صد جمعیت افغانستان و یا بر نود در صد خاک افغانستان حاکمیت دارد که گفته است نود در صد جمعیت افغانستان از خدمات بهداشتی بهرمند می باشند. همین مسئله است که گزارش را زیر سوال می برد.

هژمون بودن تفکر قومی همچنین باعث شده است که همگانی بودن آموزش، خدمات بهداشتی و به طور کلی هر آنچه پسوند ملی دارد، زیر سوال برود. توسعه هزاره سازمان ملل با همگانی بودن اهدافش، مفهوم عدالت اجتماعی را به همراه دارد. اما هژمون بودن تفکر قومی باعث می شود که عدالت اجتماعی و یا همان همگانی بودن اهداف توسعه نه تنها عملی نگردد بلکه برخی گروه ها در مواردی قربانی نیز گردد. این نگاه را به صورت عینی می توان در بخش های مختلف کابل مشاهده نمود. ارائه خدمات دولتی در بخش های مختلف شهر کابل متفاوت است. مثلا کوچه های غرب کابل کانکریت می شوند در حالی که کوچه های مناطق دیگر اسفالت می شوند. همچنین مناطقی از مردم غرب کابل تا هنوز برق دولتی ندارند. نمونه و مثال های دیگری نیز وجود دارد. بنابراین ملی سازی استراتژی و اظهار ارقام بلند بالا گویایی واقعیت های عینی جامعه افغانستان نمی باشند.

در کنار غلبه تفکر قومی، وجود فساد گسترده باعث می شود که هیچ وقت بودجه اجرای یک استراتژی به طور کامل به منظور هدف تعیین شده توسط استراتژی مصرف نگردد. همچنین در بسا موارد بودجه تعیین شده از طرف افراد و گروه های مافیایی دزدیده می شود. در بسی موارد برنامه و پلان طرح شده به منظور اجرای استراتژی نیز دزدیده می شود. نمونه عینی آن گم شدن نقشه کاری شهر غزنی بود. این موارد نشان می دهد که گزارش نمایندگان افغانستان در سازمان ملل عینی و واقعی نیست.

بنابراین می توان گفت که گزارش از اساس، یعنی در تدوین استراتژی مشکل دارد. مشخص نبودن میزان نفوذ افغانستان استراتژی توسعه ملی را زیر سوال می برد. همچنین نبود امنیت، هژمون تفکر قومی و فساد گسترده ملی بودن استراتژی را زیر سوال می برد. تنها بررسی مناطق از شهر کابل نشان می دهد که افغانستان نه تنها به شاخص های مذکور دست نیافته است بلکه تا حدودی زیادی از آن فاصله دارد. حد اقل آمار و ارقام ذکر شده عینی و واقعی نمی باشند.

افغانستان برای دست یابی به اهداف توسعه هزاره باید میزان نفوذ خود را مشخص سازد تا بتواند استراتژی مبتنی بر میزان نفوذ تدوین نمایند. همچنین در قبال فساد گسترده مبارزه نمایند تا بتوان استراتژی را اجرا نمود. تغییر گفتمان های مسلط فکری مسئله ای دیگری است که دولت افغانستان باید به آن توجه نمایند. در صورتی که یک گفتمان واحد، حد اقل مسلط بر کارکرد دولت شکل نگیرد توسعه یافتگی امری ناممکن خواهد بود.

دیدگاه شما