صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

درنگی برانتخابات از منظر افکار عمومی

-

درنگی برانتخابات از منظر افکار عمومی

اصطلاح افکار (opinion) برای نخستین بار در قرن هجدهم مطرح شد و تا انقلاب فرانسه به معنی نگرش و دیدگاه نخبگان به ویژه اشراف دامن پوش پارلمانی بود که پرچم مبارزه با سلطنت مطلقه را بر افراشته بودند. اما با گسترش حق رای همگانی، به معنی نگرش شهروندان و نمایندگان سیاسی آنها در مجلس اطلاق می گردید. پس به صورت کلی افکار عمومی بیان‏گر دیدگاه و نگرش شهروندان در مورد مسایل مختلف کشوری است. به عبارت دیگر دیدگاه غالب شهروندان یک جامعه در مورد مسایل یا مسئله‏ی خاص را افکار عمومی گویند.

افکار عمومی با توجه به گسترش حق رای همگانی، فراگیر شدن دمکراسی و زمینی شدن مشروعیت سیاسی نظام ها، امروزه از اهمیت به سزایی برخوردار است. احزاب سیاسی که به دنبال کسب قدرت سیاسی و از آن رهگذر تحقق اهداف و برنامه های شان هستند، بایستی نظر مساعد شهروندان را به خود جلب نموده و با استفاده از رای آنان، راهی کاخ های قدرت گردند. از این رهگذر بایستی دیدگاه ها و نگرش های شهروندان را به صورت کلی مطمح نظر قرار دهند. در حال حاضر همه‏ی حکومت ها به ویژه در جوامع که دمکراسی به درجه‏ی از کمال و پختگی رسیده است، احزاب و حکومت ها افکار عمومی یعنی نگرش شهروندان را به دقت مد نظر داشته و تصامیم که در مورد سیاست داخلی و سیاست خارجی اتخاذ می نمایند، متاثر از نگرش کلی شهروندان است.

حال با این وصف می خواهیم که سیری بر پدیده‏ی افکار عمومی در جامعه‏ی افغانستان البته با تاکید بر نگرش و دیدگاه کلی و غالب شهروندان افغانستان در مورد انتخابات ریاست جمهوری داشته باشیم. پس پرسش را که می توان در این زمینه مطرح کرد این خواهد بود که: نگرش و دیدگاه غالب شهروندان افغانستان در مورد انتخابات ریاست جمهوری کشور چیست؟ مردم ما در مورد این فرایند مهم که تحولات بنیادین سیاسی را به دنبال خواهد داشت چه فکر می کنند؟ و نگرش شهروندان در مورد انتخابات چه پیامدهای می تواند داشته باشد؟

گرچند به سختی و بدون اطمینان می توان از افکار عمومی در کشور سخن زد، زیرا که متاسفانه تا هنوز در بخش های روستایی کشور مردم به وسایل ارتباط جمعی دسترسی ندارند و نمی توانند در جریان تحولات مهم سیاسی و اجتماعی کشور قرار گیرند، اما به صورت نسبی در مناطق شهری کشور رسانه های جمعی گسترش یافته و مردم در جریان تحولات سیاسی قرار گرفته و در مورد فرایندها و پروسه های سیاسی می دانند. بنابر این به صورت خیلی دقیق نمی توان از افکار عمومی در کشور سخن زد، اما با اغماض می توان از آن حرف به میان کشید.

متاسفانه باید گفت که افکار عمومی در مورد انتخابات ریاست جمهوری نگران کننده و قابل تشویش است. نگرش و دید کلی مردم در مورد انتخابات اینست که حضور و شرکت شهروندان در روند رای دهی و ریختاندن برگه های رای در صندوق ها ظاهری، نمادین و سمبلیک است اگر مردم از تقلب انتخاباتی نگران بوده و می هراسند و نیز برخی حلقه های سیاسی داخلی را به دست زدن در این کار متهم می نمایند، بازهم در اصل، مقصر اصلی خارجی ها را دانسته و اینگونه می اندیشند که همه‏ی تقلب ها و تخطی ها در نقطه‏ی آخر به امریکا باز می گردد.

تا بحال علی رغم تلاش های که از سوی برخی رسانه ها صورت گرفته و نیز صحبت های که از آدرس برخی جریان های سیاسی مطرح شده است، تا بتوانند این باور و نگرش را از میان شهروندان برچنند، نتیجه‏ی ملموس و آنچنانی نداده است. هنوز بخش عظیم از شهروندان چنین می اندیشند و می پندارند. اینگونه اندشیدن به این معناست که مردم تصور شان بر اینست که چه ما در روز رای دهی شرکت کنیم و چه نکنیم، آب از آب تکان نخورده و نمی تواند تاثیر بگذارد، بلکه این اراده‏ی خارجی ها به ویژه امریکاست که رییس جمهور را بر می گزیند. این نگرش دو پیامد منفی کلی را می گذارد:

نخست مشارکت سیاسی شهروندان را نشانه می گیرد. پر واضح است که زمان که شهروندان بر این فکر و نگرش باشند که رای شان موثر و کارساز نبوده و رییس جمهور از مرجع دیگر برگزیده می شود، دیگر انگیزه‏ی جهت شرکت در روند انتخابات نخواهد ماند. خرد سیاسی هم اینگونه قضاوت خواهد کرد که زمان که شرکت کردن تاثیرگذاری ندارد، نباید شرکت کرد. بنابر این نگرش عدم تاثیرگذاری آراء در انتخابات ریاست جمهوری در افکار عمومی جامعه‏ی افغانی، مشارکت سیاسی را کاهش داده و باعث می گردد که مردم، انتخابات را جدی نگرفته و به مانند یک پدیده‏ی غیر مهم از کنارش رد شوند.

در گام دوم، حتی نخبگان و جریان های سیاسی را نیز متاثر می کند. برداشت این چنینی از انتخابات، نخبگان و احزاب سیاسیِ را که به دنبال کسب قدرت بوده و می خواهند نامزد انتخابات گردند، از تلاش برای جذب نظر و رای مردم منصرف نموده و باعث می گردد که از مردم فاصله بگیرند، بلکه در مقابل، به دنبال تامین روابط با کشورهای خارجی و جلب نظر آنان باشند.از این رهگذر دیده می شود که برخی از کسانی که می خواهند خود را نامزد ریاست جمهوری نمایند، در ابتدا سراغ کشورهای خارجی رفته و نظر آنان را جستجوگر می شود. در صورت که توانست نظر کشورهای خارجی را جلب کند، آنگاه تصمیم به نامزد شدن اتخاذ نموده و در میان مردم حضور می یابند.

بهر صورت تسلط نگرش عدم تاثیرگذاری آرای شهروندان در انتخابات ریاست جمهوری و تعیین کنندگی کشورهای خارجی،تاثیر منفی بر مشارکت سیاسی گذارده و انگیزه‏ی مشارکت در انتخابات را کاهش خواهد داد. از سوی دیگر حاکمیت چنین نگرش در افکار عمومی نخبگان را از مردم دور خواهد کرد. این وضعیت تهدید جدی بر علیه دمکراسی و در کل سیستم سیاسی جدید است. پس مسوولیت دولت، فرهنگیان و روشنفکران جامعه است که در این رابطه احساس مسوولیت کرده و گام های موثری را بردارند. حتی اگر واقعیت سیاست و بازی قدرت در حال حاضر چنین باشد، نباید گذاشت برای همیشه در سیاست افغانستان سایه اندازد.

دیدگاه شما