صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ترویج فرهنگ دموکراسی

-

ترویج فرهنگ دموکراسی

در جامعه شناسی یکی از بحث های مهم "اجتماعی شدن" و جامعه پذیری است. اجتماعی شدن به فرایندی گفته می شود که افراد از مجرای آن قوانین، مقررات، هنجار ها، آداب و رسوم را درونی می سازد. جامعه شناسان برای اجتماعی شدن مجرا های مختلف را بر شمرده اند. خانواده، مکتب، رسانه ها، گروه های همالان را از مجرا های اجتماعی شدن دانسته اند. اندیشمندان علوم سیاسی مفهوم جامعه پذیری را از جامعه شناسان به عاریت گرفته اند و به آن پسوند سیاسی را افزوده اند. اندیشمندان علوم سیاسی بیشتر احزاب سیاسی، انجمن های اجتماعی و فرهنگی را مجرای جامعه پذیری سیاسی می داند. اما این نوشتار در صدد آن است تا نقش خانواده و مدرسه را در جامعه پذیری سیاسی مورد بررسی قرار دهد. به عبارت دیگر نقش خانواده و مدرسه را در ترویج فرهنگ دموکراسی مورد بررسی و کندکاو قرار می دهد.

خانواده به چه صورت و در چه شرایطی می تواند نقش مهم و برجسته در ترویج فرهنگ دموکراسی داشته باشند. نقش خانواده در ترویج فرهنگ دموکراسی را می توان متاثر از تقسیم بندی مسئولیت ها در درون خانه دانست.  در گذشته، تقسیم مسئولیت های خانواده به شکل بوده است که زنان در خانه عمده مسئولیت های بچه داری و تربیت کودکان و رسیدگی به امور و مهیا کردن نیاز های مردان را بر عهده داشتند. در بسیاری از جوامع امروزی از جمله افغانستان نیز چنین است. این مسئولیت های داخل خانه، که ظاهرا موضوعی کاملا خصوصی است، تاثیر اجتماعی مهمی نیز در بردارد؛ به این صورت که انرژی و وقتی را که زنان برای ایفای آن مناسب تلقی می شوند، تعیین می کند. تا هنگامی که این نوع تقسیم مسئولیت ها و نگرشی که آن را مناسب می داند وجود دارد، تساوی سیاسی زنان با مردان منتفی است و در واقع به دلیل غیبت آنان از صحنه سیاسی، دموکراسی دچار لطمه و آسیب می شود. این موقعیت و مسئولیت زنان در خانه باعث می شود که کودکان بیاموزند که زنان در جامعه موقعیت فروتر و زیر دست را دارند و وظیفه تامین نیاز های دیگران را بر عهده دارند. به عبارت دیگر تقسیم بندی مسئولیت های خانگی به شکل سنتی موجب می شود که نابرابری سیاسی تثیبت گردد. زیرا نقش ها و مسئولیت های برحال زنان به نسل بعد منتقل می شود.

تاثیری دیگری که نهاد خانواده بر اجتماع دارد، نقش مثبت است که می تواند در تربیت و رشد شهروندان آینده جامعه ایفا کند. در دوران کودکی تجربه برخورداری از ارزش و احترام به اندازه دیگران، برخورداری از حق ابراز نظر در مسائل خانه و نیز آموختن احترام به نظرات دیگران، پی بردن به این نکته که برخورداری از حقوق، مستلزم ایفای وظایفی است، از جمله آموزش هایی هستند که برای تمرین شرکت در امور جامعه ای دموکراتیک به عنوان شهروند اهمیت دارند. همچنین از طریق خانواده است که کودک برای اولین بار نسبت به جامعه وسیعتر خارج از خانه نگرش پیدا می کند و در مورد مسائل سیاسی دارای اعتقاداتی می شود که گاهی تا دوره برزگسالی نیز ادامه می یابد.

بنابراین خانواده نقش برجسته در انتقال نقش ها و مسئولیت ها به کودکان دارد. اما این نقش در صورتی مثبت خواهد بود که زنان نسبت به مردان از موقعیت برابر برخوردار باشند. در غیر آن نه تنها نقش خانواده در ترویج فرهنگ دموکراسی مثبت نخواهد بود که بلکه باعث ثبیت نابرابرای سیاسی میان زنان و مردان خواهد شد که این مسئله خلاف اصول و مولفه های دموکراسی می باشد.

زنان برای ارتقا موقعیت اجتماعی خود می تواند با نفوذ از طریق سازمان های زنان و گروه های خودیاری بر سیاست گذاری دولت تاثیر گذار باشند و موقعیت جدیدی برای خود خلق نمایند. همچنین شکل گیری جنبش های زنانه معتدل و میانه رو می تواند باعث تغییر در موقعیت اجتماعی و سیاسی و حتی اقتصادی زنان گردد.

مدارس گذشته از ایجاد و ارتقای انواع مهارت ها و قابلیت ها در دانش آموزان، به خصوص سواد و انتقال دانش، در انتقال فرهنگ و سنن نیز نقشی بسزا ایفا می کنند. دیگر نقش مهم مدارس ارزیابی منتقدانه فرهنگ ها و کمک به کودکان برای درک جایگاه خود در جهانی که مذاهب و اعتقادات گوناگون بسیاری در آن وجود دارد و همه آن ها به یکدیگر وابستگی متقابل دارند، می باشد. آموزش دقیقتر دموکراسی به کودکان، منجر به فهم قانون اساسی کشور و چگونگی شکل گیری و تکامل آن، کسب آگاهی های سودمند در مورد حقوق و وظایف شهروندی، و درک حقوق بشر و درجه اهمیت آن می شود. البته آموزش دموکراسی به یادگیری دانش منحص نمی شود، بلکه باید آن را از راه های دیگری نیز ترویج کرد. مثلا باید کودکان را وارد بحث هایی کرد که اهمیت مقطعی دارند و آن ها را وا داشت که استدلال های خود را عرضه کنند و به نظرات دیگران گوش بسپارند و در تصمیمات جمعی در مورد موضواعاتی که بر چگونگی اوضاع مدرسه تاثیر می گذارد، شرکت جویند. این کار را می توان از طریق جلساتی که در کلاس ها برگذار می شود، یا انجمن های مدارس که خود داشن آموزان اعضای آن ها را انتخاب می کنند و روش های مشابه دیگر به انجام رساند.

در نقش مدارس باید گفت که مدارس در صورتی نقش برجسته در ترویج فرهنگ دموکراسی دارد که کارگزاران دموکراسی و دولتی با یک برنامه مدون و اساسی در مدارس کار نمایند. بی توجهی به آن نه تنها باعث ترویج دموکراسی نمی گردد بلکه منجر به شکل گیری گروه های مقاومت علیه دموکراسی نیز می گردد. نمونه های عینی آن را می توان در برخی کشور های جهان سوم و افغانستان مشاهده نمود. افرادی زیادی تحصیل کرده از سوی امنیت ملی و پلیس افغانستان دستگیر شده است که آن ها قصد انتحار داشته اند. افراد دستگیر شده تنها فارغ مکتب نبودند بلکه فارغ یک سطح بالاتر یعنی دانشگاه بوده اند. این موارد نشان می دهد که مدارس مانند خانواده در صورتی کارکرد مثبت دارند که تحت کنترل باشند و تمام برنامه های آن زیر نظر وزارت معارف باشند. همچنین در تدوین و تالیف کتاب های درسی مکاتب سعی شوند که مولفه های دموکراسی و مردمسالاری گنجانده شده و هیچ بخش و مضمونی با دموکراسی و حقوق بشر ناسازگاری نداشته باشد.

در نهایت باید گفت، همان طور که خانواده و مدرسه از مجرا های اجتماعی شدن می باشد. این دو می تواند مجرای برای جامعه پذیری سیاسی نیز باشد. در صورت این خانواده و مدرسه می تواند مجرای جامعه پذیری سیاسی باشند که مسئولیت ها و وظایف خانه و شهروندی به صورت برابر میان زنان و مردان تقسیم گردند. برابری در موقعیت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی منجر به ترویج فرهنگ دموکراسی می گردد اما نابرابری و فرودستی زنان مردان را همیشه در یک موقعیت برتر قرار می دهند. مدرسه نیز در صورتی نقش اساسی در ترویج فرهنگ دموکراسی دارند که کتاب ها و برنامه های درسی به صورت اساسی تدوین، اجرا و ارزیابی گردد. در غیر آن مدرسه ممکن است منجر به شکل گیری گروه های مقاومت علیه دموکراسی گردد.

دیدگاه شما