صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

دوشنبه ۱۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دموکراسی، انتخابات و اراده افراد انسانی

-

دموکراسی، انتخابات و اراده افراد انسانی

انتخابات از محوری ترین مولفه های دموکراسی محسوب می گردد. این مولفه کارکرد های متعدد و گوناگونی دارد. چرخش قدرت میان حلقه نخبگان(بسته یا باز) از مهمترین و اساسی ترین کارکرد انتخابات می باشد. این مهم بدون مشارکت مردم ممکن نمی گردد. حال سوال این است که مشارکت مردم در انتخابات چگونه می تواند منجر به تحقق اراده فردی گردد. آیا فرد دارای اراده مستقل نقش در چرخش قدرت و مناسبات قدرت دارد. آیا مشارکت مردم و انتخاب نماینده به معنی تحقق اراده فردی است. در این نوشتار تلاش می شود به این سوال ها پاسخ داده شود. پاسخ به این سوال ها ممکن نمی گردد مگر با بررسی چگونگی کارکرد انتخابات در دموکراسی های امروز.

صورت کلان دموکراسی به دو دسته تقسیم می گردد. دموکراسی مستقیم؛ که در یونان و روم باستان وجود داشته که در آن شهروندان به صورت مستقیم دیدگاه ها و نظرات خود را در مورد یک مسئله عمومی ابراز می نموده است. دموکراسی مستقیم اما رفته رفته جای خود را به دموکراسی غیر مستقیم و یا دموکراسی نمایندگی داد. چند مسئله باعث جابجایی این مهم شد. اول؛ افزایش جمعیت باعث شد که همه مردم نتوانند در همه مسائل عمومی ابراز نظر نمایند. دوم؛ وسعت جغرافیایی نیز مشارکت همگانی را غیر ممکن گردانید و سوم؛ شهروندان فرصت کافی برای مشارکت مستقیم نداشتن. این مسئله باعث شد که دموکراسی از شکل مستقیم به شکل غیر مستقیم آن در آید.

از طرف دیگر رشد جنبش ها و نحله های فکری آزادی خواهی و فرد گرایی باعث شد که دگردیسیی در شکل دموکراسی به وجود آید. در دموکراسی یونان و روم باستان، همه افراد حق مشارکت سیاسی نداشتند. به عبارت دیگر برابری سیاسی برای تمام افراد وجود نداشت بلکه تنها افرادی با ثروت معین حق مشارکت سیاسی داشتند. جنبش های آزادی خواهی و فردگرایی خواهان مشارکت همه افراد در مسائل عمومی بودند. بنابراین دگردیسیی در ماهیت دموکراسی نیز اتفاق افتاد. یعنی مبارزات مردم در کشور های مختلف باعث شد که مشارکت سیاسی همگانی گردد. از اواخر قرن نوزده به این طرف تمام افراد ساکن در یک کشور، شهروند محسوب شدند و همه آن ها از حق مشارکت سیاسی برخوردار گردیدند. این تحول در دموکراسی منجر به شکل گیری بحث های مانند چگونگی تحقق اراده افراد در دموکراسی شد. یعنی این سوال مطرح شد؛ وقتی همه افراد دارای حق مشارکت می باشد، می تواند در مورد زندگی خود تصمیم بگیرد، این حق چگونه تحقق می یابد. آیا تحقق این اراده تنها به شکل صوری مطرح است.

اندیشمندان دموکراسی در پاسخ به این سوال گفته اند که اراده افراد از مجرای انتخابات تحقق می یابد. تحقق اراده افراد تنها به شکل صوری نیست زیرا در دموکراسی مکانیسم های تعبیه شده است که آن مکانیسم ها تضمین کننده تاثیر گذاری افراد در انتخابات و در نهایت در سیاست ها و برنامه های دولت می گردد. حال باید دید مکانیسم های تضمین کننده اراده افراد در دموکراسی ها چیست.

اول؛ در اکثر کشور های با نظام سیاسی دموکراتیک، نهاد های برگذاری انتخابات شکل گرفته است که آن نهاد مستقل بوده و تضمین کننده رأی مردم می باشند. به عنوان مثال؛ کمسیون مستقل انتخابات وجود دارد که آن کمیسیون از دیگر نهاد ها مستقل بوده و صلاحیت برگذاری انتخابات را دارد. در کنار این کمیسیون، کمیسیون شکایات انتخاباتی وجود دارد که آن کمیسیون مسئول رسیدگی به شکایات انتخاباتی است. در درون این کمیسیون ها، زیر مجموعه های دیگری قرار دارد که مسئولیت های کمیسیون را اجرا می کند.

در کنار وجود نهاد های مختلف، انتخابات از سوی نهاد های بین المللی نیز نظارت می گردد. به طور نمونه سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و چندین نهاد بین المللی دیگر از انتخابات در کشور های مختلف نظارت می کند. در برخی کشور ها، نهاد های ملی نیز وجود دارد که در کنار نهاد های بین المللی موظف به نظارت انتخابات و مسئول شفافیت انتخابات می باشد. به صورت نمونه فیفا و تیفا دو نهادی است که بر انتخابات افغانستان نظارت می کند. در کشور های دیگر نیز نهادی ملی مانند فیفا وجود دارد که بر انتخابات ملی خود نظارت می کند. با این حال مکانیسم های نظارتی دیگری نیز وجود دارد که نقش اراده افراد را برجسته می نمایند. افکار عمومی و احزاب سیاسی از مکانیسم های مهم دیگری است که تنها در دموکراسی ها وجود دارد و در دیگر نظام های سیاسی وجود ندارد.

افکار عمومی: اگر چه انتخابات مهمترین و اساسی ترین وسیله است که مردم از طریق آن اختیار تصمیم گیری در مورد سیاست های دولت را دارد اما؛ تنها وسیله نیست. مردم از طریق افکار عمومی نیز می تواند بر اعمال حکومت نظارت داشته باشند. افکار عمومی به عکس العمل بخش عمده جامعه در برابر حوادثی اطلاق می شود که برای جامعه جنبه حیاتی دارد و یا دست کم بخش عمده جامعه آن را حیاتی تلقی می کنند.

افکار عمومی بیشتر توسط احزاب سیاسی و رسانه های مانند تلویزیون، رادیو، روزنامه ها و رسانه های اجتماعی مانند فس بوک و تویتر شکل می گیرد. رسانه ها از طریق نظرسنجی ها و بازتاب دیدگاه ها و نظرات مردم در مورد موضوعی می تواند افکار مردم را به سمع مقامات و سیاستمدارن برساند. احزاب سیاسی از آنجا که سازمان میانجی میان مردم و دولت در نظر گرفته می شود نیز افکار عمومی را به دولت انتقال می دهد.

کارایی افکار عمومی اما؛ منوط به کارآیی فرایند انتخابات است. زیرا دولت ها تنها زمانی با جدیت به افکار عمومی توجه می کنند که بدانند در صورت عدم توجه به این افکار، برکناری آن ها از پست هایشان کاملا محتمل است.

احزاب سیاسی: در جوامع امروزی مردم به صورت فردی توانایی اعمال نفوذ زیادی بر مقامات دولتی ندارد، اما هنگامی که با دیگران یکی شوند، قادر به اعمال نفوذ می گردد. برای این مهم احزاب سیاسی، افرادی دارای دیدگاهها و منافع مشترک را گرد هم می آورد و به صورت منسجم و سازمان یافته بر حکومت اعمال نفوذ می کند. دولت ملزم است که به احزاب سیاسی توجه نماید زیرا احزاب سیاسی می تواند با ارائه خط مشی ها و برنامه‏ای کاندیدان رأی مردم را جهت دهند. از طرف دیگر احزاب سیاسی می تواند برای دولت قشری از هواداران مهیا نماید که دولت با مشروعیت بالا بتواند به تحقق برنامه ها و سیاست های خود بپردازد. 

از طرف دیگر از کارکرد های مهم احزاب سیاسی آموزش نظری و عملی نقش های سیاسی به شهروندان است. این کارکرد، احزاب سیاسی را قادر می سازد که افکار عمومی را شکل داده و توان بسیج خود را بالا ببرد. بنابراین در صورت بی توجهی دولت به احزاب سیاسی، احزاب می تواند مردم علیه دولت بسیج نموده و قدرت سیاسی آن ها به خطر بیاندازد. این توانایی احزاب سیاسی باعث می شود که دولت توجه به احزاب سیاسی داشته باشند. بنابراین احزاب سیاسی مکانیسم دیگری نظارت مردم بر دولت می باشد.

بنابراین می توان گفت که در دموکراسی نمایندگی اراده فردی تحقق می یابد و مکانیسم های مختلف تضمین کننده تحقق اراده افراد می باشد. بنابراین فرد دارای اراده مستقل در دموکراسی تولد می یابد.

دیدگاه شما