صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

دوشنبه ۱۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

امضا پیمان امنیتی و نقش آن در حفظ ثبات سیاسی

-

امضا پیمان امنیتی و نقش آن در حفظ ثبات سیاسی

افغانستان و ایالات متحده آمریکا در ماه مه 2012 پیمان استراتژیک امضا نمودند. در بخش از این پیمان آمده است که افغانستان و ایالات متحده آمریکا باید تفاهمنامه ای امنیتی نیز امضا نماید. از آن زمان تا کنون مقامات افغانستان و ایالات متحده آمریکا در سطوح مختلف در این مورد گفتگو و مذاکره نموده است. در همین راستا بارک اوباما سه ماه پیش در گفتگو با رئیس جمهور کرزی گفته بود که سرنوشت امضای پیمان امنیتی باید تا آخر ماه اکتبر معلوم گردد. جدیدا کارل لیون، عضو مجلس سنای آمریکا در دیدار با حامد کرزی گفته است که کمک آمریکا منوط به امضای موافقنامه امنیتی دو جانبه است. با توجه به مدت زمانی که بارک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا برای سرنوشت گفتگو های امضا پیمان امنیتی امضا مشخص نموده و همچنین سخنان کارل لیون، عضو مجلس سنای آمریکا، نشان می دهد که ایالات متحده آمریکا در امضای پیمان امنیتی جدی است.

مقامات افغانستانی اما، در واکنش به سخنان بارک اوباما و کارل لیون سرد بوده است. مقامات افغانستانی بر استقلال و حاکمیت ملی افغانستان تاکید نموده است. همچنین امضای پیمان امنیتی را به تصمیم لوی جرگه عنعنوی واگذار نموده است. در واکنش مقامات افغانستان چند نکته وجود دارد، که نوشتار در صدد آن است تا آن نکات را به صورت گنجایش این مقال بررسی نمایند. این نکات عبارت اند از: مسئله وابستگی افغانستان، به کارگیری نوع ادبیات مقامات افغانستان در برخورد با مسئله امنیتی، جهانی شدن و مسئله استقلال و حاکمیت ملی و همچنین مسئله ضرورت و نیازمندی دولت افغانستان به حمایت های ایالات متحده آمریکا است. بررسی این مسائل نوع نگاه مقامات افغانستان و همچنین نیازمندی افغانستان به امضا پیمان امنیتی را روشن می سازد.

نکته اول؛ مقامات افغانستانی همیشه گفته اند که امضا پیمان امنیتی باید ناقص استقلال و حاکمیت ملی افغانستان نباشد. سوال این است که آیا افغانستان تا هنوز استقلال داشته است. اگر به تاریخ سیاسی و اجتماعی افغانستان نگاه شود، افغانستان مستعمره انگلیس بوده است. افغانستان هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اقتصادی به انگلیس وابسته بوده است. این مسئله در متون تاریخی، چه دولتی و چه غیر غیر دولتی مشاهده می گردد. بعد از انگلیس، شوروی سابق در افغانستان حضور یافت و افغانستان وابسته به شوروی شد. این وابستگی اما؛ تداوم یافت. با حضور نیرو های جامعه جهانی، افغانستان این بار از تمام کشور های که در قالب پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) حضور داشتند، کمک دریافت نمودند. کمک های سیاسی و اقتصادی آن ها این تاثیر بر دولت افغانستان داشته است که دولت نتواند بدون آن ها تصمیمات مهم حد اقل در سطح بین الملل بگیرد. بنابراین افغانستان به نوعی در طول تاریخ وابسته به کشور های دیگر بوده است. بنابراین سخن گفتن از استقلال و حاکمیت ملی معنی و مفهوم ندارد.

نکته دوم؛ مقامات افغانستانی با ادبیات قرن نوزده و نیمه اول قرن بیستم سخن می گویند. در آن دوران غرب قلمرو خود را با از طریق مستعمره ساختن کشور های مختلف گسترش دادند. همزمان با گسترش قلمرو غرب در قالب استعمار، پدیده دیگری بنام ناسیونالیسم حضور کرد. ناسیونالیسم اگر چه محصول غرب بود اما برای کشور های مستعمره جذاب بود. کشور های غیر غربی با استفاده از ادبیات ناسیونالیسم توانستند به استقلال نسبی برسند. اگر چه این استقلال به صورت کامل اتفاق نیافتاد اما کشور های مستعمره از اینکه کشور های غربی را از کشور های شان بیرون کرده بودند، خوشحال به نظر می رسیدند. این ادبیات در کشور های مانند افغانستان به صورت گسترده ماند و امروزه نیز اکثر مقامات بلند پایه از آن استفاده می نمایند. در حالی که دنیایی کنونی دیگر آن ادبیات جایگاه خاصی ندارد. حضور پدیده جهانی شدن و فشرده شدن جغرافیا و تبدیل شدن جهان به یک دهکده جهانی، دیگر مفاهیم مانند استقلال و حاکمیت معنی و مفهوم قرن نوزدهمی را ندارد. بنابراین سخن گفتن با ادبیات ناسیونالیستی دیگر معنی و مفهوم ندارد. در عوض باید شکل وابستگی را تغییر داد. وابستگی باید به صورت متقابل مطرح شود. یعنی مقامات افغانستانی به جای سخن گفتن از استقلال و حاکمیت ملی باید در صدد آن باشد که چیزی برای کشور های دیگر داشته باشد تا وابستگی متقابل گردد و وابستگی یک طرفه احساس، نقض حاکمیت ملی را به وجود نیاورد.

نکته سوم؛ سومین نکته را باید در سخنان کارل لیون جستجو کرد. کارل لیون گفته است که کمک های ایالات متحده آمریکا منوط به امضای پیمان امینتی میان کابل و واشنگتن است. حال سوال این است که آیا دولت افغانستان بدون کمک ایالات متحده آمریکا و متحدان غربی وی قادر به حفظ ثبات سیاسی است. این مسئله یکی از جدی ترین دغدغه مردم افغانستان و نخبگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم افغانستان تبدیل شده است. برای همه پر واضح است که دولت نهادینه نشده است بنابراین قادر به حفظ ثبات سیاسی نسبی که در مدت بیش از یک دهه ایجاد شده است، نمی باشد. دولت افغانستان همچنین گزینه بدیل برای کمک های ایالات متحده آمریکا ندارد. یعنی در صورت قطع کمک های ایالات متحده آمریکا، دستاورد های ده ساله مانند قانون اساسی، نظام سیاسی دموکراتیک و دستاورد های حقوق بشر از بین می رود. بنابراین امضای پیمان امنیتی امری ضروری می نمایند زیرا دولت افغانستان برای حفظ خود نیازمند آن است.

نکته چهارم؛ در پیمان امنیتی باید منافع دو طرف حفظ گردد. این امری است که مقامات افغانستانی و ایالات متحده آمریکا بر آن تاکید دارد. آنچه نگران کننده می نمایند این است که مقامات افغانستان، تشخیص منافع ملی را به لوی جرگه عنعنوی واگذار نموده است. لوی جرگه عنعنوی که خلاف قانون اساسی است. همچنین افراد شرکت کننده بدون شک قادر به فهم و درک منافع ملی نمی باشند. برای همین است که کارل لیون گفته است که گفتگو ها منجر به حفظ اعتماد میان دو کشور نمی گردد. زیرا گفتگو ها و مکانیسم ها برای امضای پیمان امنیتی جنبه غیر عقلانی گرفته است. این مسئله برای طرف مذاکره کننده ممکن است خوشایند به نظر نرسند.

از نکات فوق چنین نتیجه گرفته می شود که افغانستان در طول تاریخ وابسته به کشور غیر بوده است و امروزه نیز وابسته به کشور های مختلف است. بنابراین سخن گفتن از استقلال و حاکمیت ملی معنی و مفهوم ندارد. همچنین بحث جهانی مفهوم استقلال و حاکمیت ملی را منسوخ نموده است و این ادبیات دیگر جوابگوی نیازمندی های مردم نمی باشند. از طرف مقامات افغانستان باید نسبت به پیمان امنیتی به صورت معقولانه برخورد نمایند. لوی جرگه عنعنوی نه قادر به تشخیص منافع ملی می باشند و نه در چارچوب قانون اساسی می گنجد. از طرف دیگر دولت افغانستان از همه مهمتر برای حفظ خود، ثبات سیاسی، قانون اساسی و دستاورد های ده ساله نیازمند امضای پیمان امنیتی با ایالات متحده آمریکا می باشند. از آنجایی که مقامات افغانستانی روی امضای پیمان امنیتی توافق دارند، بهتر که با آن به صورت معقولانه برخورد نمایند. برگذاری لوی جرگه عنعنوی کاری غیر عقلانی و غیر قانونی است. رئیس جمهور می تواند با بر اساس قانون اساسی با قوه مقننه مشوره نمایند و آن را امضا نمایند.

دیدگاه شما