صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

دوشنبه ۱۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سقوط اخلاق پیامد عملکرد گروه های افراطی دهشت افکن

-

سقوط اخلاق پیامد عملکرد گروه های افراطی دهشت افکن

گسترش فعالیت های تخریبی گروه های تند رو مسلمان در کشورهای منطقه علاوه بر آنکه هزینه های سنگین جانی و مالی را بر ملت ها تحمیل کرده است پایه های باور دینی خرد پذیر و اخلاق مدار را نیز از بنیان سست کرده است. وقتی یک مسلمان هیچ گونه توجیهی برای رفتار گروه های مدعی ایمان و تدین نمی یابد نا خود آگاه مبانی عقلانی و اخلاقی باور دینی اش سست می شود و به این می اندیشد که نکند ایمان دینی با خرد و اخلاق سر ساز گاری ندارد و گرنه فجایع دردناکی که هر روز در کشورهای مختلف توسط گروه های مدعی پیروی از اسلام انجام می پذیرد هیچ گاهی تکرار نمی شد.

در این سالهای وا پسین تقریبا روزی نبوده است که در یکی از کشورهای اسلامی عده ی زیاد افراد بی گناه به شمول زنان و اطفال و سال خوردگان در معابد و مساجد یا اماکن عمومی و معابر سطح شهر و محله های زندگی شان به طرز وحشیانه و فجیعی کشته نشوند. تکرار این گونه اقدامات یک پرسش اساسی و بنیادینی را فراروی نسل جوان قرار می دهد که براستی چرا اصول اخلاق و ارزشهای اخلاقی اینگونه سقوط کرده است و ابتدایی ترین اصول اخلاقی با عملکرد گروه ها دهشت افکن زیر سوال رفته است. آیا گروه ها مدعی پیروی از اسلام به این اندیشیده اند که تداوم این روند می تواند تمامی باورهای نسل جوان نسبت به اصول و ارزش های دینی را از بین ببرد.

براستی چرا و به کدامین گناه این روزها در کشورهای مختلف روزانه هزاران انسان مسلمان و بی گناه قربانی خشونت های ناخواسته شده و جانهای شان را ازدست می دهند؟ روزی نیست که فیلم های از تکان دهنده ترین صحنه های جنایات ضد بشری در این کشورها منتشر نشود. مشاهده این این صحنه های تکان دهنده و گذارشهای خبری در این مورد یک پرسش اساسی را در اذهان عمومی مطرح می سازد و آن اینکه چه چیزی انسان را اینگونه از اخلاق و عقلانیت و ارزشهای انسانی فاصله می دهد؟ برخی براین باور اند که مرتکبین این جنایت های هولناک خود را سربازان فدایی دین  و خدای سراسی خیر و نیکی می دانند و بر این باورند که دین و ایمان آنان چنین رفتارهای را برای آنان موجه ساخته و آنان از این گونه اقدامات شان نه تنها پشیمان و نادم نبوده بلکه لذت مضاعف می برند. اگر چنین ادعای درست باشد آن وقت این پرسش اساسی دیگر مطرح می گردد که براستی آیا ایمان و باور های دینی این گونه انسان را از حیات انسانی و سالم فاصله می دهد و او را وادار به چنین رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی  و جنون آمیز می کند؟

از آنجای که عاملان تمامی کشتارها و انفجارها و انتحارها خود را منتسب به اسلام کرده و پیروی از این دین بزرگ را شعار می دهند باید دید که آیا چنین رفتارهای می تواند دینی باشد؟ چگونه می توان باورهای دینی و ایمانی را با ارزشهای اخلاقی وانسانی نزدیک تر کرد و چارچوبهای عقلانی برای باورهای دینی فراهم نمود. در سالهای اخیر بارها علمای دینی افغانستان در جلسه ای در کابل اعلام کردند حملات انتحاری در دین اسلام مشروعیت ندارد. در چند سال گذشته همواره علمای دینی افغانستان مورد انتقاد قرار داشته اند که درباره موضوعاتی چون نشر برخی سریال های تلویزیونی حساسیت نشان می دهند اما در مورد حرمت انتحار در اسلام موضع گیری نمی نمایند. موضع علمای دینی هرچند از نظر قانون الزام آور نیست، اما آنها در بسیاری نقاط به ویژه در مناطق روستایی تاثیرگذار ند و به رییس جمهور افغانستان نیز مشوره می دهند.

واقعیت این است که نحر و قربانی کردن انسان در سه دین اسلام  یهودیت و مسیحیت حرام است. بنا براین وظیفه علمای دینی است که حملات انتحاری را محکوم کنند و به مردم توضیح دهند که این حملات از سوی کسانی انجام می شود که تفکر دینی شان ضعیف است و آنان از سوی دیگران مورد سوء استفاده قرار می گیرند. آنان باید اذهان عامه را روشن کنند که حملات انتحاری عملی "ضد اسلامی و ضد بشری" است. به نظر می رسد تبلیغات فرهنگی و حرام اعلام نمودن حملات انتحاری از سوی علمای دینی، می تواند بخشی از راه حل باشد اما مردم انتقاد می کنند که عاملان حملات انتحاری وقتی از سوی نهادهای امنیتی بازداشت می شوند، باید به جزای اعمالشان برسند.

اگرچه این گونه تلاشهای علمای اسلامی می تواند در کاهش خشونت های تندروان مسلمان تاثیر گذار باشد اما واقعیت این است که چنین تلاشهای آنگونه که باید نمی تواند مانع خشونت آفرینی های بیشتر گردد. مطالعه تاریخ ادیان بویژه سه دین یهودیت، مسیحیت واسلام نشان میدهد که گروه های تند رو افراطی و خشونت طلب در دوره های مختلف در دامان این ادیان ظهور کرده اند و دست به خشونت های هولناک زده اند. به صلیب کشیدن مسیح یکی از تکان دهنده ترین صحنه های تراژیک تاریخ است که بدست مدعیان به پیروی از آیین یهود صورت پذیرفت و جنگ های خونین مذهبی و فرقه ی میان فرقه های مختلف مسیحیان در طول تاریخ صحنه های تکان دهنده ای از خشونت های دینی را رقم زده است. مسلمانان نیز از گزند افراط گرایی در امان نبوده است و از همان آغاز گروه های متحجر و تند رو مسلمان ظهور یافتند که فجایع تکان دهنده ی را خلق کردند. فاجعه کربلا تنها گوشه ای از این صحنه های فراموش ناشدنی در تاریخ است.

اما جالب این است که به موازات ریشه گرفتن تندروی ها و افراط گرایی دینی در میان پیروان هر سه دین آسمانی تلاشهای علما و اندیشمندان نیز برای عقلانی کردن باورهای دینی و اخلاقی تر کردن رفتارهای متدینان صورت گرفته است. در میان پیروان هر سه آیین یاده شده فیلسوفان بزرگی ظهور کرده اند که همت شان را صرف عقلانی کردن باورهای دینی و صیانت از ارزشهای اخلاقی و انسانی کرده اند. در جهان اسلام نیز عده ی زیادی از متفکران مسلمان در طول اعصار مختلف سعی کردند با بهره گیری از گوهر خرد و عقلانیت چارچوبهای عقلانی برای دین و آموزه های دینی فراهم نمایند.

به نظر می رسد این متفکران بزرگ متوجه این مسئله بودند که اگر باورهای دینی و اعتقادات افراد بنیادهای عقلانی و خرد پذیر نداشته باشد و از فیلتر عقل و خرد نگذرد به فجایع بزرگی دامن میز ند. اما متاسفانه در برابر این نگرشهای عقلانی نگرشهای ضد دینی و اخلاقی نیز بوده است که توانسته است این نگرش های افراطی را زنده نگاه دارد.

با توجه به آنچه گفته آمد تنها راه رهایی از چنین فجایعی تکان دهنده ی که همه روزه در گوشه و کنار کشورهای اسلامی رخ می دهد بازگشت به عقلانیت و خرد ورزی و صیانت از ارزشهای اخلاقی و انسانی است. تا زمانیکه عنصر ارزشمند خرد و گوهر گرامی عقل به صحنه نیاید تضمینی برای بازگشت حیات معقول و انسانی وجود ندارد. در این زمینه باید در بخش آموزش و پرورش کشور برنامه ریزی و سرمایه گذاری وسیع صورت گیرد بویژه در سطوح آموزش عالی باید عالمان و اندیشمندانی تربیت گردند که با بهره گیری از دست اوردهای متفکران برجسته مسلمان و غیر مسلمان در این زمینه ها روشنگری نموده و زمینه ها و بسترهای چنین رفتارهای خشونت بار و غیر انسانی را از بین ببرند. این مهم تنها در صورتی تحقق خواهد یافت که مراکز علمی و دانشگاهی کشور به این مسائل توجه و اهتمام جدی داشته باشند.

دیدگاه شما